با آغاز جنگ تحميلي عراق بر علیه ايران سعيد بي باکانه تقاضا مي کرد که به ميدان نبرد برود و با صدام آمريکائي بجنگد . او دوست داشت راه شهدا را ادامه دهد...
مروری بر زندگی نامه شهيد سعيد خسروزاده

نوید شاهد فارس:
شهيد سعيد خسروزاده در نوزدهم مرداد ماه 1344 در يک خانواده متدين و مذهبی پا به عرصه اين جهان خاکی گذاشت. از همان ايام روح ديانت و مذهب در او متبلور بود. دوره تحصيل را شروع نمود و با موفقيت مي گذراند . از 11 سالگی برنامه عبادی خود را کاملاً و به نحو احسن انجام می داد و از 13سالگی به فعاليتهای مذهبی و سياسی پرداخت که از مسجد ساجدی شروع شد و در پايگاه عقيدتی اکثر مساجد مرتب جهت آموزش ديدن و با حقايق آشنا شدن قدم مي گذاشت .  در اکثر راهپيمائيها و تظاهرات شرکت مستمر داشت و در پاسداری و نگهبانی از انقلاب نقش بسزائی داشت و در پخش اعلاميه و اطلاعيه و تصاوير شخصيتهای مذهبی و سياسی به خصوص مريد و مرادش خميني عزيز کوشا بود .

سعيد نيز مانند ساير اقشار مسلم با تلاش بيشتر در صدد تداوم انقلاب اسلامي بود . و از خصيصه ديگرش اين بود که در ارشاد و راهنمائی دوستان تلاش زيادی می کرد او روزبه روز به خدايش نزديکتر مي شد و باانجام دادن برنامه خودسازی روح و روانش را مهيا می کرد تا براستی مرد حق و حقيقت گردد .

با آغاز جنگ تحميلي عراق بر علیه ايران سعيد بي باکانه تقاضا مي کرد که به ميدان نبرد برود و با صدام آمريکائي بجنگد . او دوست داشت راه شهدا را ادامه دهد و سعی می کرد که همه را به این راه خونين آشنا کند سرانجام با اصرار زياد به ميدان نبرد عازم شد و در مدت يکسال 4 بار به جبهه رفت 2 بار با فدائيان اسلام و 2 بار با بسيج مستضعفين سپاه پاسداران انقلاب اسلامي .

او آخرين باري که به جبهه رفت همراه پدر سلحشور و جان نثارش بود . البته لازم است گفته شود که هر بار براي رفتن به جبهه سختي زيادي بخاطر کمي سن مي کشيد .

معلمش می گفت : سعيد جسمش  در کلاس درس بود و روحش جای ديگر. او معلمی بود برای دوستان و به گونه ای در مورد شهادت سخن به ميان ميراند همانند اینکه چشمش منزلت شهيد را  مي ديد.

 پدرش مي گويد : در جبهه که بودیم سعید به من گفت «شما به خاطر خدا آمده ايد و من هم. پس هر دو به خاطر خدا مي جنگيم و بهتر است از هم جدا شويم .»
و پدر و پسر بخاطر رفتن در راه الله از يکديگر جدا مي شوند .

سعيد در وصيتنامه اش خطاب به دوستان می نویسد :
دوست دارم در راه خدا به شهادت برسم اينک می دانم شهادتم برايتان سخت و ناگواراست ولي تا خون در بدن دارم در راه خدا خواهم جنگيد تا به شهادت برسم

و سرانجام شهيد سعيد خسروزاده در حمله ظفرمندانه بيت المقدس در تاريخ هفتم اسفند ماه 1361 در حالی که فرماندهی گروهی را به عهده داشت با اصابت ترکش به فیض شهادت نائل آمد.

انتهای متن/
منبع : مرکزاسناد ایثارگران فارس

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده