شهيد سيد اسماعيل حسينی؛
حال مکتب اسلامی نياز به ايثارگری و فداکاری شما عزيزان دارد بايد در سنگر علم و اخلاق و جهاد دست به دست يکديگر داده و همديگر را در کارهای مهم ياری نمائيد .
معلمان عزيز بدانيد تداوم اين نهضت ضامن تلاش و فعاليت شماست

نوید شاهد فارس: شهيد سيد اسماعيل حسينی در نهم خرداد سال 1339 در روستای آهنگری ديده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم گذراند وسپس به دانشسرا رفت.
پس از فارغ التحصیلی از دانش سرا به شغل معلمی روی آورد و سرانجام در بیست و ششم اردیبهشت سال 1365 دعوت حق را لبيک گفت.

(متن وصیت نامه)
بسم الله الرحمن الرحيم
" و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه".
ای مومنان با کافران جهاد کنيد که در زمين فتنه و فساد می نمايند.
با سلام و درود بر پيامبران از حضرت آدم تا حضرت خاتم محمد (ص)و سلام و درود خداوند به همه علاقه مندان به اهل بيت عصمت و طهارت و سلام و درود خداوند مهربان به همه شهدا از بدو اسلام تا کربلای حسين و از کربلای حسين تا کربلای ايران .

شکر خدای عزوجل که بر اين بنده حقير منت گذاشت ، تا بتواند در صف جهاد با کافران همدوش ديگر برادران حزب اله در سرزمين مظلومی کردستان سرزمينی که وجب به وجب آن از خون مطهر فرزندان صدیق اين مرز و بوم آغشته شده است شرکت نمائيم .

خدايا تو خود شاهد باش که من هدفی جز تو و مقصودی جز راهی که تو خودت توسط پيامبر اکرم (ص) و امامان معصومت به من نشان دادی ندارم و جز رسيدن به تو را ندارم راضيم به رضای تو

خدايا اميدم به تو است و غيره تو پناهگاهی ندارم هر چند بنده ای معصيت کارم و گناهانم بر دوشم سنگينی می کند منتها از درگاه لطف و کرمت نا اميد هم نيستم و به فضل و کرمت چشم دوخته و اميدوارم که اين بار هديه ای که خودت به من ارزانی داشته ای تقديمت کنم و جوانان ما بايد قدر اين نعمت بزرگ را بدانند و پيش از آنکه مرگ سیاه دامنگيرشان شود مرگ سرخ را استقبال نمايند .
عزيزانم می دانيد انسان روزی متولد شده از قفس کوچکی آزاد و به قفسی بزرگتر افتاده پا به اين دنيای فانی گذاشته و لا جرم از اين قفس کنونی آزاد و پا به دنيای جاودانی گذارد

در جهان کنونی روح همه انسانها در کالبدی زندانی است اين روح برای مدتی محدود در اين قفس زندانی می باشد ای بشر چند لحظه پيرامون خلقت هدف از خلقت دنيای کنونی ، جهان آخرت دنيای بعدی تفکر کن .


از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود             به کجا می روم آخر ننمايند وطنم
مرغ باغ ملکوتم نيم از عالم خاک         چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
من به خود نامدم اينجا که بخود باز روم         آنکه آورده مرا باز برد در وطنم
ای خوش آن روز که پرواز کنم در بر دوست     به هوای سر کويش پر و بالي بزنم

وقتی که دقيقا مشخص است ما در حال مسافرتيم و دنيای فعلی پلی است جهت عبور انسانها به جهان آخرت وقتی انسان می داند در طول مدت زندگی در جهان کنونی بايد به خاک برگردد. چيزهايی که با خود به خاک دفن می کند مقداری پارچه سفيد بيش نيست آیا دل بستن به اين دنيا ارزش دارد؟

آيا در بغل گرفتن اين مار پر خط و خال که ظاهری فريبنده و دارای سمی کشنده است مفيد می باشد؟
چرا بعضی مردم با توجه به اينکه دارای عقل و فکرند با اين مار خطرناک بازی می کنند. بدان که دنيا بايد در اختيار انسان باشد نه انسان در اختيار طبيعت و دنيا ! بشر بايد در اختيار قانون خدا و تسليم پروردگار باشد .

حال که بر ما مقدر شده روزی از اين جهان رفت و پس آماده سفر باشيم توشه سفر آماده کنيم نفسها را تزکيه کنيم اخلاق را اسلامی کنيم مهر و محبت را بيشتر و کينه ها را دور بريزيم و قلبها را به هم نزديک ناراحتی ها را ازبين ببريم ، صداقتها را بيشتر ، فرصت را غنيمت شماريم.
 ياری مجروحين بيشتر ، دست به دست هم همت کنيم همديگر را در اين مسافرت ياری نمائيم اما ای کسانيکه در خواب غفلت هستيد ای منافقين ای مشرکين ای کوردلان بدانيد روز حساب فرا می رسد شما جوابگوی خون مطهر شهدائيد شما جوابگوی اشکهای يتيمانيد جوابگوی ناله های مادران جوان داده پدر فرزند داده ! مردم عزيز داده هستيد، شما با چه روئی به چهره اين مردم نگاه می کنيد الحق شما روسياهان تاريخيد .

ای کوردلان چه به جان اين مستضعفين می خواهيد هر روز و هر ساعت با چهره ای و نقابی ديگر وارد می شويد چرا مردم را از روحانيت مبارز که طيب روح اين مردمند جدا می کنيد چرا هر کجا فرصت می کنيد به اين جامعه تجاوز می کنيد بدانيد که خدا نسبت به اعمال زشت شما آگاه مي باشد من به شما توصيه می کنم منافقين توی هر لباسی که هستيد در تشييع جنازه ام شرکت نکنيد چون در اين مراسم ها مردم مستضعف با صداقت شرکت می کنند .شما برويد برای خود نقشه بکشيد .

و شما ای مومنين ای حزب الله ای کسانی که پشتيبان ولايت فقيه هستيد ای حزب اله ای قطره ها به دريا و ای دريا به اقيانوس تبديل شويد و با موج بنيان بر افکن خود درهم ريزيد کاخ کارون و شداد و ابوجهل ها و تا پيروزی نهائی از پا ننشينيد و بدانيد عزت و شرف ما بستگی به اين مبارزات دارد .

مبارزه ما برای آب و خاک و برتری مليت نيست بلکه برای اشاعه فرهنگ اصل اسلامی می باشد همه ما روز اول که انقلاب کرده ايم از جان دل گرفتاريها مشکلات و ناراحتي ها را از جان و دل متقبل شديم و با خدا عهد کرده ايم پشت سر امام امت تا رفع فتنه از عالم به مبارزه خويش ادامه بدهيم.

ما بارها اقرار کرده ايم زندگی و هستی ما مرهون رهبر کبير انقلاب امام خميني می باشد و دعای هميشگی ما خدايا خدايا تا انقلاب مهدی خمينی را نگهدار و از خدای مهربان تقاضا داريم اين بزرگوار را تا انقلاب مهدی برای ملت و اين ملت عزيز را برای اسلام از تمام بليات محفوظ و مصون بدارد خدايا حمد و سپاس تو را  که بنگريم که پا از آن حالت ذلت و بدبختی به اوج غربت افتخار رساندی.

 ای جوانان عزيز ، دانشجويان بزرگوار بياد آريد اين نعمت بزرگ خدا را که با هم دشمن بوديم خدا از دلها ما الفت و مهربانی انداخت و ما برادر دينی يکديگر شديم در صورتی که در پرتگاه آتش بوديم خدا شما را نجات داد . حال مکتب اسلامی نياز به ايثارگری و فداکاری شما عزيزان دارد بايد در سنگر علم و اخلاق و جهاد دست به دست يکديگر داده و همديگر را در کارهای مهم ياری نمائيد استقلال انقلاب اسلامی بستگی به فعالیت شما در اين در جبهه دارد و سعی کنيد دين خود را نسبت به اسلام و ملت شريف ايران ادا نمائيد.

 ای رفيقان محترم و ای همکاران عزيز بدانيد تداوم اين نهضت و شکوفا شدن استعداد  ضامن تلاش و فعاليت شماست بکوشيد که امروز و فردا انقلاب نياز به شما عزيزان دارد.  
    

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده