روایتی خواندنی از مادر گرامی شهید «طالب محمدی» به مناسبت سالروز «شهادت» منتشر شد؛
سه‌شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۳۰
از طرفی هر کسی را که می بینم از «طالب» چیزی می گوید. دوستانش می گویند که طالب در تمام تپه های اطراف و هر جایی که توانسته ، نوشته : من شهید می شوم ...من خودم را فدای اسلام و امام می کنم. دیروز هم که با او حرف می زدم از این می گفت که خونش پر رنگ تر از بقیه جوان ها نیست و باید برود. ..
سنگ دیوار و سنگ قبر

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید طالب محمدی/ بیست و چهارم دی 1347، در روستای قره قاچ از توابع شهرستان دماوند به دنیا آمد. پدرش حیدر، کارمند صنایع دفاع بود و مادرش گلناز نام داشت. تا چهارم ابتدایی درس خواند. دامداری می کرد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و نهم خرداد 1367، در قصر شیرین توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر او را در گلزار شهدای شهرستان پاکدشت به خاک سپردند.

به چشم های منتظرش نگاه می کنم . مادر جان طالب عزیزم تو یک سال دیگر وقت داری . سال دیگر که نوبت سربازی ات شد ، اگر قسمت بود به جبهه هم میروی .

کلافه شده بود و می خواست به هر قیمتی مرا به رفتن خود ، مجاب کند.

نه مادر ، حتماً که نباید سرباز باشی تا به جنگ با دشمنان اسلام بروی . الان تکلیف همه است که به دفاع برخیزند.

حرف «تکلیف» که به میان می آید می مانم چه بگویم . از طرفی هر کسی را که می بینم از «طالب» چیزی می گوید. دوستانش می گویند که طالب در تمام تپه های اطراف و هر جایی که توانسته ، نوشته : من شهید می شوم ...من خودم را فدای اسلام و امام می کنم. دیروز هم که با او حرف می زدم از این می گفت که خونش پر رنگ تر از بقیه جوان ها نیست و باید برود. نمیدانم مادر باشم و حرف دلم را بپذیرم یا یادم باشد که او هم تکلیف و وظیفه ای بر عهده دارد و من نیز ...

من شهید می شوم!

فکرش را که می کنم ، می بینم ، طالب من هم مثل همه جوان های هم سن و سالش حق دارد ، عاشق دیدن و وطن و امامش باشد . حق دارد سهمی در دفاع از این مرز و بوم داشته باشد . او مثل بیشتر جوان های روستا زلال و شفاف است . ندیده ام تا حالا نمازش قضا شود و یا به کسی بی حرمتی کند .

حالا که در گلستان شهدای پاکدشت جایی که طالب آرام گرفته نشسته ام و گذشته را مرور می کنم . یک چیز در ذهنم پر رنگ تر از هر چیز دیگری است .

این که طالب روزهایی بر سنگ ها و در و دیوار می نوشت :  من شهید می شوم . من خودم را فدای اسلام و امام (ره) می کنم . حالا هم اما پشت این سطوری که روی سنگ قبرش نوشته شده ، همان جمله ها را می بینم . این که در قصر شیرین شهید شده و در تاریخ بیست و نهم خرداد 1367 . همه اش ظاهری است . اصل همانی است که خودش روی سنگ و دیوار نوشته بود .

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده