«هم پا»

"هم پا" با شمارگان 3000 جلد  با حمایت کنگره سرداران و چهارده هزار و ششصد شهید واداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان فارس توسط انتشارات شاهچراغ منتشر شده است.
در صفحه 97کتاب چنین می خوانیم:
«...گفت:حالا من مریض بودم! شما چرا خواب نرفتی؟
گفتم:نگران حال شما بودم می ترسیدم خفه بشی!
گفت:من به این وضع عادت کردم تو مواظب خودت باش!
گفتم:ناهار چی می خوری درست کنم؟
گفت:حالا کو تا ناهار!؟
به مِن و مِن افتادم.گفت:حتما می خوای بری خونه ی بابات؟مرخصی می خوای؟
گفتم:نه اصلا!
گفت:پس چی شده؟می خوای چی بگی؟ هر دقیقه یه چیزی می گی؟
گفتم:حقیقت!می خوام یه چیزی بگم!به شرطی که قول بدی دعوام نکنی!
گفت:هرچی می خوای بگی بگو!سراپا گوشم.
گفتم:ماشین کمیته برای جبهه پول جمع می کرد!
گفت:خوب!که چی؟
گفتم:حلقه ی نامزدیم رو دادم جبهه!شاید یه دلیلش هم نذری برای سلامتی تو بوده!
نگاه عمیقی کرد و گفت:چرا حلقه ی نامزدی؟!حالا اگه حلقه نامزدی رو هم نذر کردی،می رفتیم طلا فروشی قیمت می کردیم و پولش رو می دادی!
گفتم:می خواسم امتحان کنم ببینم چیزی رو که خیلی دوست دارم می تونم برای خدا و در راه خدا بدم یا نه؟!ایی یه امتحان بود!
چیزی نگفت.فقط گفت:رسیدش رو گرفتی؟