شهید حسن حسینی نسبیان:
در وصیت نامه شهید حسن حسینی نسبیان آمده است: پدر و مادر عزیز، می دانید که خودم نتوانستم به اسلام خدمت کنم، بلکه مرگم خدمتی باشد برای اسلام و قرآن.
نوید شاهد کرمان، شهید «حسن حسینی نسبیان» سوم ارديبهشت 1343 ، در شهرستان کرمان به دنيا آمد. وی تا سوم متوسطه درس خواند و به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. سرانجام بيست و دوم تير 1361 ، در كوشك به شهادت رسيد. پیکر وي مد تها در منطقه برجا ماند و سال 1377 پس از تفحص، در گلزار شهداي شهرستان رفسنجان به خاك سپرده شد.

بخش هایی از وصیت نامه شهید «حسن حسینی نسبیان» را با هم مرور می کنیم:
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ
والدين عزيزم از اينكه من راه خود را كه عاشق آن بودم انتخاب كردم اميدوارم كه شما عزيزان از دست بنده راضي و خشنود باشيد و براي ادامه دادن اين راه برادران ديگرم را ارشاد و راهنمايي نماييد تا خداوند و امام زمان عج از شما پدر و مادر مهربان خشنود وراضي باشند.
نگذاريد كه هيچكدام از افراد خانواده مان به انحراف كشيده شوند و هميشه سعي كنيد آنها را به طرف دين اسلام سوق دهيد و آنها را الگويي براي جامعه قرار دهيد و از آنها بخواهيد كه رهروان راه انبيا و پشتيبان خون شهيدان صدر اسلام باشند.
پدر و مادر عزيزم بعد از شهادت من از شما عزيزان خواهشمندم كه برايم گريه و زاري نكنيد و لباس سياه نپوشيد بلكه اين شهادت را جشن بگيريد.
من راضي ندارم افرادي كه جز گروهكهاي مختلف هستند وعليه اسلام كار مي كنند و تشيع جنازه شركت كنند. 

ای عزیزانی که خیلی حق به گردن من دارید از شما می خواهم که اگر من در راه خدا راهی که خودم انتخاب کرده ام شهید شدم هیچ ناراحت نشوید چون این راه خیلی ارزش دارد. راهی است که امامان ما در این راه شهید شدند و نگذاشته اند که این دین و قرآن و اسلام از بین بروند و ما باید راه آنها را ادامه دهیم که اسلام پابرجا بماند و دشمن نتواند در دین ما مردم مسلمان دخالت کند.

از شما پدر و مادر می خواهم که برادران دیگر من را در همین راه هدایت بفرمائید و همچنین رفقای من را. چون می دانید چرا؟ بخاطر اینکه انسان نباید همیشه دنبال مادیات باشد بلکه باید به آخرت خود هم فکر کند. آینده خود را خودش انتخاب کند. راهی را انتخاب کند که انبیا انتخاب کردند بخاطر اینکه کمتر مزاحم بشوم از برادرانم می خواهم که مثل من راهشان را خودشان انتخاب کنند کاری بکنید که راه خود را با خدا نزدیک کنید.

از تمام اهل خانواده ام می خواهم پس از شهادت من گریه نکنید بلکه شاد باشید تا باعث بشود من هم خوشحال شوم و از شما می خواهم که لباس عزاداری نپوشید با همان لباسهای معمولی در شهادت من به مردم تبریک بگویید تا مردم هم از شما یاد بگیرند و خوشحال شوند که چنین مادر و پدر و فرزندانی پیدا می شوند که به اسلام خدمت کنند.

پدر و مادر عزیز می دانید که خودم نتوانستم به اسلام خدمت کنم بلکه مرگم خدمتی باشد برای اسلام و قرآن. اگر من شهید شدم من را در کنار دیگر برادران شهیدم به خاک بسپارید. دیگر عرضی ندارم فقط مادری که هیچ وقت از یادت نمی برم حجابت را حفظ کن همچنین که تا بحال حفظ کرده ای و همینطور خواهی. پدر عزیزم که سالها برایم زحمت کشیده ای از تو می خواهم که همیشه در راه اسلام خدمت کنی و ایمانت را محکم نگهدار و از برادرانم می خواهم که خودشان و رفقایشان را در راه اسلام و قرآن هدایت کنند. از عموهای عزیزم و پدربزرگم می خواهم که همینطوری که مکتبی بوده اید هر چه بیشتر در راه قرآن و اسلام خدمت کنید.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده