«ضربت متقابل» کتاب دوم کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله است که در این کارنامه عملیاتی این لشکر، در عملیات رمضان از تیر تا پایان شهریور ماه ۱۳۶۱ نگاشته شده است.
به گزارش نوید شاهد به نقل از سوره مهر، این اثر، جلد دوم کتاب «همپای صاعقه» به قلم گلعلی بابایی و حسین بهزاد است و به کارنامه عملیاتی سپاه محمد رسول الله(ص) در عملیات رمضان ـ از تیر ماه سال ۱۳۶۱ تا پایان شهریور ماه همان سال ـ پرداخته است.

کتابی که رهبری توصیه کردند همه سپاهیان و خانواده‌هایشان بخوانند

«ضربت متقابل» در چهارده فصل با عناوین تدبیر تعقیب متجاوز، اهداف طرح عملیاتی کربلا، شناسایی و سازماندهی، تلاش‌های بازدارنده، ضربت متقابل، رخنه ناموفق، نبرد فطر، همت چاره ساز، انتخاب راه کار، مصاف با دژهای مثلثی، مثلث سوم، آخرین تمهیدات، واپسین تکاپو و ترازبندی نبرد رمضان شکل گرفته است.

اطلاعات این کتاب از طریق نوارهای گفت‌وگو با فرماندهان، جلسات، بیسیم‌های شب عملیات تا لحظه پایان عملیات، مصاحبه با خانواده‌های رزمندگان و استخراج شده است، مرتب کردن این نوارها و مشخص کردن هویت و مسئولیت هر یک از افرادی که در حال صحبت است، با توجه به گذشت زمان و اینکه این لشکر ۱۴ فرمانده داشته که در جلسات صحبت می‌کرده‌اند، کاری بسیار سخت بوده است.

مقام معظم رهبری در دست نوشته‌ای بر حاشیه این کتاب آورده‌اند: «کتاب‌هایی مانند «ضربت متقابل» و «همپای صاعقه» باید کتاب‌های رایج دست کارکنان در سطح سپاه و خانواده‌هایشان باشد. این کتاب نقش فرماندهان را در جنگ برجسته می‌کند که چگونه فرماندهان سپاه و ارتش وارد صحنه دفاع مقدس شدند و عملیات‌های موفقی را انجام دادندوظیفه فرماندهان ترویج، نشر و عرضه این کتاب‌ها به حد کافی در جامعه است.»

گفتنی است این کتاب اثر برگزیده دوازدهمین جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس در رشته پژوهش شده است.

در بخشی از این کتاب آمده است:«در این لحظه، نصرت الله قریب؛ فرمانده گردان حمزه سیدالشهداء (ع) با مرکز پیام «فتح یک» تماس می‌گیرد:

قریب: احسان، احسان۴!

همت: به گوشم قریب، همت هستم، به گوشم.

قریب: آقا جان؛ طرف راست ما [که باید گردان‌های تیپ ۳۳ المهدی (عج) در آن وارد عمل می‌شدند] الآن چه وضعی دارد؟ طرف راست ما!

همت: خوب است. آنجا «المهدی (عج)» آمده جلو و نزدیک شده. تو بگو ببینم، وضعیت شما چطور است؟!

قریب: وضعیت ما خوب است؛ بچه‌های ما رفتند جلو.

همت: تا حالا چند تا از این خرچنگ [تانک] ها را زده‌اند؟! به کجا رسیده‌اند؟!

قریب: آقا جان! ما ۳۷۸۰ دور غذا خوردیم.‏(۳۷۸۰ قدم جلو رفته‌ایم)

همت: بله. به دشمن رسیده‌اید یا نه؟

قریب: بله. تانک‌هایش را هم زدیم!

همت: چند تا خرچنگ زدید؟!

قریب: هفت، هشت تا!. هفت، هشت تا!.

همت: مواظب باشید این پدر سوخته‌ها در نروند! والا، صبح زود، جان‌شان را سرخ می‌کنند و سراغ‌تان می‌آیند. خودتان را به چپ و راست باز کنید و منطقه را دقیق پاکسازی کنید!. همان [گردان] مقداد را که گفتم، آنجا بکارید و خودتان بروید جلو! مفهوم شد؟

قریب: بله، بله.همان کار را داریم می‌کنیم.

همت: سریع تر عزیزم! وقت را از دست ندهید. بقیه‌ی جا ها هم مشغول هستند، وضعیت کلی هم خوب است، بقیه هم دارند خوب پیش می روند.

قریب: بله، بله. موفق باشید.

همت: قربان تو.»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده