در مواقعي که ما هدف رگبارها و خمپاره ها و بمباران ها قرار مي گيريم من به اين موضوع فکر مي کنم که زندگي بي ايمان چه ارزشي دارد که اين همه براي آن تلاش مي کنيم و تمام فکر و ذکرمان متوجه آن است . در آن موقع احساس مي کنم که همين حالا هدف رگبارها و چيزهاي ديگر قرار خواهيم گرفت و از بين مي روم و در همان مواقع به اين فکر مي افتم که من چه کار با ارزشي براي اسلام و مردم کرده ام .
زندگي بي ايمان چه ارزشي دارد؟! / خاطره روز نوشت شهید جمال ظل انوار (4)

نوید شاهد فارس : شهید جمال ظل انوار در ششم تیر ماه 1338 دیده به جهان گشود . وی تحصیلات خود را تا مقطع فوق لیسانس در رشته ی اقتصاد کشاورزی گذراند. در سال 59 ازدواج کرد که ثمره آن 2 فرزند بود . با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت و سرانجام در 21 دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید.

خاطره روز نوشت شهید جمال ظل انوار (4)
بسمه تعالي
 روز چهارشنبه 10/9/1360
امروز 2 روز است که برادران گرداني را گم کرده ام و امروز که به سوسنگرد آمدم و به مقر قبلي خودمان رفتم چند نفر از برادران بوشهري را ديدم که در زمان حمله زخمي شده بودند دومرتبه به سوسنگرد آمده بودند تا به جبهه بروند. الان که اين خاطراتم را مي نويسم ساعت 30/6 شب مي باشد و من در يک اتاق تاريکي نشسته ام و تنها نور کمي از يک چراغ روشنايي ايجاد کرده و من با استفاده از اين نور مشغول نوشتن مي باشم .

در موقع حمله ، ما جزء گروه خط شکن نبوديم و در ساعت 2 بعد از نصف شب وارد عمل شديم و در ظهر روز بعد بود که من گردان را گم کردم و روز بعد به بستان رفتم تا بچه ها را پيدا کنم ولي موفق نشدم و سپس به اهواز رفتم و در روز 10/9/1360 دو مرتبه به سوسنگرد برگشتم در موقع برگشتنم بود که ديدم هواپيماهاي دشمن سوسنگرد را بمباران کردند ولي به کسي آسيب نرسيد.

و يک ساعت پس از رسيدنم دو مرتبه هواپيماها آمدند و نزديکي هاي ما را بمباران کردند که چند نفر از بچه ها زخمي شدند . الآن که در اين اطاق تاريک نشسته ام احساس خاصي دارم فکر مي کنم که آيا لحظه اي ديگر زنده خواهم بود يا نه ولي اين اطمينان را دارم که هر چه صلاح خدا باشد پيش خواهد آمد .  دشمن وضع بسيار بدي پيدا کرده و رفته رفته نيروي خودش را از دست مي دهد . برادران روحيه ي بسيار عالي دارند و آمادگي هر گونه از خودگذشتگي را دارند و همين موضوع است که اميدوارم و مي دانم که با کمک خداوند به همين زودي ها بر کفر پيروز خواهيم شد .


در مواقعي که ما هدف رگبارها و خمپاره ها و بمباران ها قرار مي گيريم من به اين موضوع فکر مي کنم که زندگي بي ايمان چه ارزشي دارد که اين همه براي آن تلاش مي کنيم و تمام فکر و ذکرمان متوجه آن است . در آن موقع احساس مي کنم که همين حالا هدف رگبارها و چيزهاي ديگر قرار خواهيم گرفت و از بين مي روم و در همان مواقع به اين فکر مي افتم که من چه کار با ارزشي براي اسلام و مردم کرده ام . خودم را مي سنجم و به خودم مي گويم که چه جوابي براي خدا داري و اگر از تو درباره ي گناهانت و کارهاي خوبت سئوال کردند چه جوابي دارد مي بينم که هيچ جوابي ندارم .

در آن موقع است که به خودم مي گويم که اگر بار ديگري فرصتي پيدا کردم تلافي خواهم کرد و اين درست شبيه آن چيزي است که خداوند در قرآن مي فرمايد ما وقتي که انسان ها را برديم و از آن ها سئوال کرديم درباره ي کارهايشان جواب مي دهند که نمي دانستيم و اگر دومرتبه فرصتي پيدا کردم تلافي خواهيم کرد ولي آن موقع ديگر هيچ فرصتي نخواهد بود و من پس از اين که جان سالم به در بردم خداوندم را شکر مي کنم  و خدا در قرآن می فرماید : "  ما وقتی که انسانها را بردیم و از آنها سئوال کردیم در باره ی کارهایشان جواب میدهند که نمی دانستیم و اگر دومرتبه فرصتی پیدا کردیم تلافی خواهیم کرد ولی آن توقع دیگر هیچ فرصتی نخواهد بود و من پس از اینکه جان سالم بدر بردم خداوند را شکر میکنم که دو مرتبه فرصتي داده تا کارهايم را تلافي بکنم .  


منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده