به مناسبت میلاد شهید «علی اصغر صفری» وصیت نامه اش منتشر شد به همراه دستخط شهید
معبودا، اگر توشه ام در سفر به درگاهت كم است ولي خوش بينی ام به توكل بر تو زياد می باشد حال من عاصی گنه را ببخشا و گذشته ام را ناديده بگير و ما را بپذير و از اينكه بر اين بنده حقيرت عنايت داشتی كه او را از جهل و تاريكی دور نموده و به اين محفل نور وصل، هدايت نموده ای سپاس گزارم،
معبودا؛ من از جهل و تاریکی به محفل ایمان هدایت شدم

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید علی اصغر صفری/ یکم فروردین 1349، در شهرستان قزوین به دنیا آمد. پدرش اسمعلی و مادرش منیژه بیگم نام داشت. تا سوم متویطه درس خواند. به عنوان سرباز ارتش خدمت می کرد. شانزدهم مهر 1369، در سردشت توسط گروه های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار وی در بهشت زهرای شهرستان تهران واقع است.

وصيت نامه شهيد علی اصغر صفری را در سالروز ولادتش می خوانید؛

بسم رب الشهداء والصديقين

يا رب العالمين يا ارحم الراحمين، يا سريع الرضا، قسم به شكوه و عظمت عرشت توبه مي كنم و سخت پشيمانم كه يک عمر خوراكم فعل گناه بوده و بارها در صف مستغفرين قرار گرفتم ولي فرار كردم و برايت بنده خوبی نبودم و شرمنده ام كه نسبت به تو «معرفت مطلق» بی معرفت بوده ام و در اين خواری و پستی رنجانم، پس اگر تو ياريم ننمايی به كجا روم و به كه توكّل كنم؟ خدايا خود را چنان می نگرم كه گويا در برابرت ايستاده ام و آن توكّل نيكويی كه بر تو دارم بر سر من سايه افكنده.

معبودا، اگر توشه ام در سفر به درگاهت كم است ولي خوش بينی ام به توكل بر تو زياد می باشد حال من عاصی گنه را ببخشا و گذشته ام را ناديده بگير و ما را بپذير و از اينكه بر اين بنده حقيرت عنايت داشتی كه او را از جهل و تاريكی دور نموده و به اين محفل نور وصل، هدايت نموده ای سپاس گزارم، باشد كه در اين تاريكی بر من حقير عنايت نمایی كه انشاء الله در اين سير الی الله و امتحان الهی با موفقيت عبور نموده و به وصل يار شتابان شوم.

با سلام و درود بر چهارده ستاره درخشان عرش الهي از خاتم الانبياء محمد مصطفی (ص) تا منجی عالم بشريت امام زمان عجل الله تعالی فرجه شريف و نايب برحقش امام خمينی روحی له الفداء و رزمندگان با اخلاص كه با حضور خويش فضای جبهه ها را عطرآگين نموده اند.

مدتی است مفتخر در جبهه آقا اباعبدالله الحسين هستم ولی چنديست احساس ديگری دارم گويا فرشتگان عرش الهی را می بينم كه ندا می دهند، آمدند انتقام جويان خون حسين، فاتحان كربلا، لبيك گويان فرزند زهرا (س).

و چند جمله با پدر بزرگوارم و مادر عزيزم؛

از پدرم پوزش می طلبم كه در طول عمرم وجودم همواره برايت رنج و زحمت فراهم كرده و من نتوانستم حتي يک ذره از زحماتت را جبران نمايم. مادرم مرا ببخش چرا كه تمام وجودم بعد از خود متعلق به تو بوده و اين وجود حالا هديه به خدا گرديده است.

مادرم و پدرم من آگاهانه در اين راه قدم نهادم و ترجيح دادم كه حيات فنا را فدای حيات آخرت بنمايم. پدر و مادر عزيزم اگر من شهيد شدم در مرگ من سياه نپوشيد و براي من اشک نريزيد و اگر هم مي خواهيد اشک بريزيد به ياد كربلای امام حسين (ع) و به ياد علی اكبر حسين (ع) و قاسم بن حسن (ع) گريه كنيد و اگر من شهيد شوم خدای نكرده مانند بعضی از خانواده های شهدا نباشيد انشاء الله و من الله التوفيق و حتماً در نمازهايتان امام و رزمندگان را از ياد نبريد.

خدايا خدايا تا انقلاب مهدی حتي كنار مهدی خمينی را نگه دار . آمين يا رب العالمين .

منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده