خاطرات روزنوشت شهيد سيد محمد حسين حسينی اژدری

نوید شاهد فارس: شهيد سيد محمد حسين حسيني اژدري در 5 فروردین ماه 1343 در يکي از روستاهاي حوزه کازرون از خانواده ضعيف چشم به جهان گشود. تحصیلات خود را از 7 سالگی آغاز کرد و تا چهارم ابتدائي ادامه داد. به خاطر اينکه پدرش کشاوزي ضعيف بود مجبور شد که ترک تحصيل نمايد و به همکاري پدر بپردازد.

در زمان پيروزي انقلاب اسلامي ايران چون علاقه فراواني به جمهوري اسلامي داشت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي رفت که ثبت نام نمايد ولي به علت کمي سن پذيرفته نشد تا اينکه به سن 18 سالگي رسيد و چند ماهي همراه با جهاد سازندگي کازرون به آبادان اعزام شد و بعد از پايان ماموريت به کازرون برگشت .

  28شهریور ماه 1362 دفترچه آماده به خدمت از ژاندارمري را گرفت و چون علاقه به خدمت در سپاه پاسداران داشت  خود را به سپاه معرفي نمود و در تاريخ 1مهر ماه 1362 از طرف سپاه کازرون به جبهه نبرد حق عليه باطل اعزام شد که در حين خدمت ترکش و و موج انفجار به او اصابت کرد که به پشت جبهه منتقل شد و بعد از بهبود يافتن دوباره به جبهه بازگشت و 13 ماه از خدمت خود را سپري کرده بود که در تاريخ 21 خرداد ماه 1364 به درجه رفيع شهادت نائل گشت .

بسم الله الرحمن الرحيم
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان که در صدر اسلام شهيد شدند .
با سلام درود و فراوان به رهبر کبير انقلاب اسلامي ايران .
امروز 12 خرداد ماه سال 1364 از مرخصي باز مي گشتم که ساعت 8 شب حرکت کردم و ساعت 6:30 دقیقه صبح به پايگاه شهيد دستغيب رسيدم و توانستم يک روز را يادداشت کنيم . حسين اژدری
 .
بسم الله الرحمن الرحيم
 با سلام و درود فراوان به امام زمان عجل الله تعالي و نائب بر حقش امام خميني و اميدوارم که اين ماه رمضان سال 1364 به سلامتي و با خوشي گذرانده باشيد و اميدوارم که مبارک باشد و امروز روز 14 خرداد ماه سال 1364 که با يکي از دوستان خودم در بيابان های جفير مشغول خنثی کردن بمبها هستيم که چند تا از بمبها را خنثا کرديم و به واحد خودمان بازگشتيم و در ساعت 5:30 عصر که با برادران حسين  اشکو و اژدري نشستيم . حسين اژدري.

با سلام و درود فراوان به آقا  صاحب الزمان عجل الله و نائب بر حقش روح الله خميني و ياران او خامنه اي

در اين روز مبارک 16 رمضان که از راهي دور و از قلبي و اي از کاغذ قلمي نزديک سلام فراواني به تمامي پدر و مادران شهيدان و يا اسيران ايراني و امروز چند فروند از هواپيماي عراقي ما در منطقه جفير بوديم تمام لشکر و تيپ و يا گردان و يا ارتشيان عزيز ما را به زير بمب و يا راکتهاي خود قرار داد که به ياري خداوند بزرگ هيچ نوع خسارتي وارد نشد بلکه اکثر بمبهاي خوشي آن را خود نيروهاي ما خنثی کردند و حالا ساعت  12:30 ظهر که در يکي از واگن هاي قطار نشستيم اين خاطرات را مي نويسم حسين اژدري.

 امروز مورخه 1 فروردين ماه مصادف با هفتمين روز شهادت برادر گرامي داريوش اژدهاکش پور بوده است که در اهواز خبر شهيد شدنش را شنيديم . امروز بچه هاي توپخانه از اهواز به جزيره مجنون آمدند و عده اي از بچه ها به مرخصي رفتند . امروز مورخه 9فروردین 1364 از جزاير مجنون به پشت خط در کنار پاسگاه جفير آمديم و ظهر نهار و نماز تمام شد و به مرخصي رفتيم . حسين اژدري .

 امروز مورخه 10فروردین 1364 شب در نور آباد منزل يکي از دوستانم بودم و اين چند جمله را نوشتم .
امروز مورخه 18فروردین1364 به شهرستان کازرون رفتيم و براي برادر عزيزم سيد ولي وسائل عروسي گرفتيم . حسين اژدري .
امروز تاريخ 23فروردین1364 از مرخصي بر مي گشتيم تا امروز 10 ماه و 13 روز خدمت کرده ام . حسين اژدري .

 امروز روز 26 فروردين ماه که از جفير به جزاير مجنون در خط اول رفتيم ..

بسمه تعالي
 امروز روز 31 فروردين ماه که از جزاير مجنون به خط دو جفير آمديم .
 بسمه تعالي امروز چند نفر از دوستان به مرخصي رفتند و ما تنها در موزه مانده بوديم و به خاطر اينکه برادران رفته بودند  و ....   

منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس