شهید نجف نیکو؛
من نمى دانستم كه در منطقه سيستان و بلوچستان مى توانم فعاليت بيشترى در آنجا داشته باشم كه شايد اين قاچاقچيان از خدا بى خبر ريشه آنها از بين برود و توسط جوانان پرشور و انقلابى كه زمان گذشته مستبد رفته اند .
جوانان سنگر ها را خالی نگذراید

نوید شاهد فارس: شهید نجف نیکو در سوم خرداد ماه 1340 در خانواده ای مذهبی و محقر در  زاهدان دیده به جهان گشود و تحت تربیت پدری با ایمان و زحمتکش و مادری دلسوز و با ایمان پرورش یافت.
 در شش سالگی وارد مدرسه شد و تحصیلات خود را تا دیپلم در رشته علوم اقتصاد گذراند.
در سال 1360 موفق به اخذ دیپلم گردید و از همان زمان در سپاه زاهدان مشغول خدمت شد. در سال 1361 وارد کمیته انقلاب شد . درسال 62 ازدواج کرد که ثمره آن دو فرزند بود. در سال 63 به مدت 8 ماه در جبهه جنوب مخلصانه به نبرد با دشمنان پرداخت و با سودا گران مرگ مبارزه کرد و سرانجام در 17 تیر ماه 1364 به شهادت رسید.


(متن وصیت نامه)
بسمه تعالى
پيشگاه مقدس حجت ابن الحسن آقا امام زمان و نايب برحقش خمينى بت شكن و امت شهيد پروراين سرزمين اسلامى سلام عرض مى كنم
اى خدا تنها آرزوى ديرينه و فرياد هميشگى ما فرج آقا امام زمان و طول عمر امام است اين يوسف زمان پيوستن انقلابمان به حكومتش و استمرار حكومت الله در سراسر جهان به دست توانا آن آقا، حضرت مهدى (عج)

 اى خدا تنها به خاطر رضاى تو و به خاطر خشنودى تو قدم به اين ديار گذاشته ام كه كمتر از جبهه غرب و جنوب اگر خداوند قبول كند نمى باشد. اى خداوند مصلحت در اين بود كه رضاى تو در آن نهفته بود و رضاى تو بود كه باعث اين عشق شور در سرم شد هم اكنون زبانم به ذكر تو مشغول هست و قلم در دست دارم بعد از ظهر روز 6مرداد 63 در كميته انقلاب اسلامى زاهدان مى باشم

هدف مقدس است مقدس بودنش به خاطر تو است و از اين كه دانستم اسرائیل از راه ديگرى مى خواهند وارد شوند و جوانان ما را از راه مواد مخدر خانمان سوز كنند به اين فكر افتادم كه زن و بچه و مادر را ترك كنم به اين نقطه حساس كه بيشتر مواد مخدر وارد سرزمين جمهورى اسلامى مى شود بياييم.

 اگر خداوند متعال قبول كند خدمتى از اين راه به جمهورى اسلامى و مردم شهيد پرور ايران كنم تنها خواهشى كه از جوانان مومن و انقلابى ايران دارم اين است كه جبهه ها را گرم نگه دارند و سنگرها را خالى نكند و هميشه امام امت را دعا كنند بنده حدود 130 ماه بود كه در كميته انقلابى اسلامى شيراز به خدمت مشغول بودم . ولى نمى دانستم كه اگر به منطقه سيستان و بلوچستان مى توانم فعاليت بيشترى در آنجا داشته باشم كه شايد اين قاچاقچيان از خدا بى خبر ريشه آنها از بين برود و توسط جوانان پرشور و انقلابى كه زمان گذشته مستبد رفته اند .

خواهشى كه از پدر و مادر و اقوام دارم اين است كه اصلا ناراحت نباشند و افتخار كنند كه فرزندشان دراين راه داده اند و يك خواهش ديگرى كه از همسرم دارم اين است كه اصلا به فكر من نباشد و دراين مدت كمى كه ما با هم زندگى كرديم اگر بدى چيزى از من ديده است مرا از صميم قلب ببخشيد افتخار كنيد كه همسر خود را در اين راه داده است. خداوند مرا ببخش بيامرز و از گناهانم درگذر و شب اول قبر شب راحتى من باشد.

انتهای متن/
منبع: مرکز اسناد ایثارگران فارس

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده