يکشنبه, ۰۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۱۱
سیامک شکرآبی درسال 1339 در تهران چشم به جهان گشود. و دوران کودکی را به طور معمول گذرانید. در سال های دوران راهنمایی علاقه وافری از خود به اسلام و شرکت در انجمن ها و هیأت ها نشان می داد و از آن سالهای راهنمایی بود که شروع به یادگیری قرآن کرد.
زندگی نامه شهید سید سیامک شکر آبی
سیامک شکرآبی درسال 1339 در تهران چشم به جهان گشود. و دوران کودکی را به طور معمول گذرانید. در سال های دوران راهنمایی علاقه وافری از خود به اسام و شرکت در انجمن ها و هیأت ها نشان می داد و از آن سالهای راهنمایی بود که شروع به یادگیری قرآن کرد.
و اغلب اوقات قرآن را با قرائت می خواند . تا اینکه دوران دبیرستان تمام شد و از طریق دبیرستان به ارتش معرفی شد. و خود نیز علاقه شدیدی به سرباز و سرباز نشان می داد. دوران آموزش سربازی خود را در مرکز آموزش 06 گذرانید و بعد از آن به جبهه حق و باطل فراخوانده شد و شش ماه تمام در جبهه کرخه کور دزفول مشغول جنگ بود. تا تاریخ 9/ 6/ 60 دعوت حق را لبیک گفت و به درجه رفیع شهادت نائل شد. درود خدا به تمامی رزمندگان جبهه های جنگ پروردگارا خداوندا مرا از سپاهیانت قرار ده زیرا سپاه تو پیروز است و مرا به بدان از حزب زیرا حزب تو رستگار است .
بنام الله خدایی که همه چیز من از اوست ، و تمام اختیارات من در دست اوست. و تمام حرکات من زیر نظر اوست. وصیتنامه خود را شروع می کنم. می روم تا نفس سرکش خود را کشته و نفس مطمئنه ای بدست آورم و ای خدا مرا به تقدیرات خودت مطمئن گردان. پروردگارا از تو خیلی ممنونم که در جهاد را به روی من بازگذاشتی تا بتوانم هرچه بهتر خالص تر شوم و بیشتر برای رضای تو راه حق را پیشه کنم. و مرا گرچه توقعم زیاد است از مؤمنینت قرار ده. چون خیلی زیان کارم . و جز تو پشتیبانی ندارم و به هر چیزی گروم عاقبت آن چیز به تو ختم می شود و می بینم که مؤثرش تو بودی .
باراللها به کرم و بخشندگی خودت مرا شهادت نصیب گردان. و اگر لایق نبودم کمکم کن از سختیها و راه های کجی که در زندگی من قرار دارد به راحتی بگذرم. و بیشتر به تو نزدیکتر بشوم و تو را بیشتر بشناسم)من عرفه نفسه فقد عرفه ربه ( معبودا، انسانی هستم که از قرار دادن نام انسان بر رویم شرم دارم ، چون خیلی معصیت و گناه کردم و پشیمانم. از اینکه نعمتهای تو را شکر گذار نبودم.
باراللها گرچه شانه هایم قدرت کشیدن گناهانم را ندارد ولی به تو توکل می کنم و به یاد تو و به عشق شهادت و پیروزی به جبهه می روم.تا باشد این بنده حقیر را ببخشی و مرا در زمره ی شهداء و رزمندگانت قراردهی و اگر شهادت نصیبم گرداندی شهادتی باشد که در برابر امام حسین و شهیدان اسام سرخورده نباشم و تکه تکه گوشتهای بدنم ندای پیروزی خون برشمشیر را بدهد. و باشد که برادران درجه شهادت را حس کنید و مرا یکی از غلامان امام زمان )عج( قرار دهید تا در برابر بندگان مؤمنت سرخورده نباشم. و به این غام بودن خود افتخار کنم. و خاضعانه از شما مردم محل می خواهم که این بنده ضعیف را حال کنید . و از سر تقصیرات من بگذرید. و همیشه خدا را سرلوحه کارهایتان قرار دهید و سخنی دارم با آن کسانی که چوب لای چرخ بسیج می خواهند بگذارند ، بدانید که همیشه خدا درکمین گاه است و اگر دست از این کارهایتان برداشتید که خدا حفظتان کند و گرنه هم شما را نمی بخشم . و آنکه روی گرداند از توجه خدا زندگی تنگ و پر فشاری خواهد داشت و بیرون آوریمش روز قیامت از گور.
سخنی با برادران بسیج: اینکه خاضعانه از شما می خواهم که همیشه یاور و پیرو امام باشید و سخنان امام را سرمشق خود قرار دهید و به آن سخنان عمل کنید. بدانید که از مؤمنین هستید. و طبق آیه )یا ایها الذین آمنوو عمل الصالحات ...( عمل صالح را سرچشمه کارها قرار دهید، تا تمام جوارح بدنتان به این عمل عادت کند. به دعاها بیشتر اهمیت دهید، که ما هرچه داریم از این دعاهاست و رزمندگان را به پیروزی می رساند و به همین منظور است که می فرمایند (الدعا فتح العباده) بیشتر با قرآن آشنا شوید مخصوصاً سوره های توبه و فجر . دیگر اینکه هر برادری که وصیتنامه شهدا را می خواند پی می برد که جبهه ها چه تأثیری روی انسانها می گذارد و می خواهم که بگویم در مورد ارتش بیست میلیونی که بسیج است در آن شرکت فعال کنید تا خودسازی بیشتر شود و به خدا نزدیکتر شوید. نظر من بیشتر روی آنهایی است که مرتب نبوده اند و یا تازه به گروه بزرگترها آمده اند و سطح معنوی خود را به خواندن کتابها و غیره ... (روزنامه ، مجله ، نوارهای اسامی) بالا ببرید. چون در این جامعه اگر کسی از اسام چیزی نداند به همه طرف کشیده می شود و به مادیات فکر نکنید.
چون انسانها را به منجاب می کشاند و همیشه تمام ذکرتان حمد خدا باشد و از حرف های بیهوده کناره گیری کنید و حرف دیگر من این است که برادرها جبهه ها را پرکنید ، که دشمن (صدام) در حال نابودی است و تا کربا راهی نمانده و آن کسانی که در جبهه ها نمی آیند و در پشت جبهه هم کار نمی کنند، بدانند که هم در این دنیا و هم در آخرت سرخورده می شوند و به برادران بزرگتر محل می گویم که جبهه فقط برای جوانهای تا بیست سال نیست بلکه برای همه ی مسلمان ها است و شما هم باید شرکت کنید و اگر هم نمی توانید لا اقل به بسیج وارد شوید. برادرانی که به عللی نمی توانند به جبهه بیایند حتماً در پشت جبهه کار زیاد کنند. به قول آیه ی (ان الله لما یضیع اجرا المحسنین) خدا اجر و پاداش نیکوکاران را هدر نخواهد داد. وای بروزی که از نعمت ها و آفریده های خداوند رو برگردانید .
والسلام علیکم ورحمه الله و برکاه
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده