خاطره خودنوشت شهید عسکر زمانی «11»
شهید «عسکر زمانی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: « اگه فردا تا قبل از ساعت 10 نورآباد برسم با برادرم مشهدی نجف که فردا می‌خواهد مادرم را ببرد یاسوج تا پایش را عمل کند با اون‌ها می‌روم یاسوج و دانشگاه ثبت‌نام خود را انجام می‌دهم و...» متن خاطره یازدهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
وقت را از دست ندهید
به گزارش نوید شاهد فارس، شهید "عسکر زمانی" در 11 بهمن ماه 1372 در روستای تیرازجان از توابع شهرستان ممسنی و رستم دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را در زادگاهش تا مقطع دیپلم با نمرات عالی گذراند.

پس از دوران تحصیلی بی درنگ به خدمت مقدس سربازی رفت و در پادگان 07 کازرون مشغول آموزش گردید. چند ماهی از خدمت نظام وظیفه نگذشته بود که در دانشگاه سراسری «مهندسی برق» و دانشگاه امام حسین (ع) پذیرفته شد. او با علاقه ای که به ولایت داشت دانشگاه امام حسین(ع) را برگزید. وی سرانجام در 16 بهمن ماه 1394 در دفاع از حرم اهل بیت در سوریه به شهادت رسید.

بیشتر بخوانید:برای رسیدن به هدف باید سختی ها را گذراند // قسمت 10

 متن خاطره روزنوشت «11» : ثبت نام در دانشگاه یاسوج

27 شهریور ماه 1392 / چهارشنبه حدود 6:15 بعدازظهر امروز از مرخصی آمدم (رفته بودم دانشگاه ثبت‌نام کنم[ من که مهندسی برق روزانه‌ بناب قبول شدم توی این دانشگاه ثبت‌نام نکردم و کامپیوتر، نرم‌افزار دانشگاه آزاد یاسوج ثبت‌نام اولیه خودم را انجام دادم. امروز رفتم نظام وظیفه نامه تأییدیه مرخصی خودم را گرفتم، که امروز نرسیدم توی پادگان کارهای خودم را انجام بدهم، که اگه خدا بخواهد فردا کارهای ترخیص را انجام می‌دهم و کارم این‌جا تمام می‌شود.

من اگه فردا تا قبل از ساعت 10 نورآباد برسم با برادرم مشهدی نجف که فردا می‌خواهد مادرم را ببرد یاسوج تا پایش را عمل کند با اون‌ها می‌روم یاسوج و دانشگاه ثبت‌نام خود را انجام می‌دهم و اگه به موقع به نورآباد برسم، ولی رفته باشند باز هم یاسوج می‌روم که ثبت‌نام خود را انجام بدهم. امیدوارم با توکل بر خدا فردا کارم تمام بشود.

اما جدا از این‌ها این هست که من یه مدت هست که این‌جا هستم و به محض این‌که بیرون بروم با شرایط و امکان تازه شد روبه‌رو می‌شوم که تا بخواهم با این شرایط تازه باز هم خودم را وفق بدهم باز هم طول می‌کشد که باز هم برام مشکل دارد و یه کم ناراحتم می‌کند. امیدوارم که خدا مرا یاری کند.

خدایا ما را یاری کن که آنی باشم که موجب رضایت تو باشد به امید آن روز خدایا ای دستگیر نیازمندان در هنگام نیازمندی، ای کسی که حاجات بندگانت را می‌پذیری و اون‌ها را برآورده می‌کنی، درسته که ما گناهکاریم، عهد نشکینم رابطه‌ی خود را با تو محکم نمی‌کنیم، فراموشت می‌کنیم که عالم محضر توست.

اما تو آنی که رزق مقرر شدی بندگانت را با گناهکار بودنشان قطع نمی‌کنی و همچنان آنان را رحمن و رحیم بودنت برخورداری می‌سازی پس خدایا مریضان جسمانی و به خصوص معنوی را شفای عاجل بفرما. مادرم را و همین طور پدرم را صبری عظیم عنایت فرما و آن‌ها را شفا بده سایه‌ی آن‌ها را از سر ما کم نکن ما را یاری فرما تا به آن‌ها در راه خدا خدمت کنیم ما را یاری فرما تا آن‌ها را نرنجانیم و مایه‌ی خوشبختی آن‌‌ها باشیم. خدایا اگه تو ما را یاری نکنی پس چه کسی ما را یاری کند و نیازمندی‌های ما را برآورده کند و ما را از نابود شدن نجات دهد.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده