تاملی در وصیت شهيد مهران باقری
شنبه, ۰۲ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۴۴
شهيد «مهران باقری» در وصیت خود می نویسد: «پدرم: نصيحتهای که به من میکردي فراموش نمیکنم و پاسخي که به شما دادم اين بود که آن بار من لياقت شهيد شدن نداشتم و اين بار به طور واضح در قلبم الهام شده که فداي علي اکبر حسين (ع) مي شوم و خدا اين سعادت را نصيبم مي کند»
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «مهران باقری» سال 1343 در گويم دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران تحصیلی و با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه نبرد شد. مهران عقيده اش اين بود که تا نابودی دشمن بايد جنگيد از این رو عازم جبهه پيرانشهر (حاج عمران) شد. وی سرانجام یکم مرداد ماه 1362 در عمليات والفجر 2 به دست کفار بعثی به فيض شهادت نائل آمد و به ديدار يار شتافت.
بسم الله الرحمن الرحیم اينک که نظر لطف خداوند روي به من کرده و سعادت پرافتخار شهادت نصيبم شده . دستانم را باز بگذاريد تا بدانند چيزي از مال دنيا با خودم نبردم و چشمانم را باز بگذاريد تا بدانند ندانسته از دنيا نرفته ام . اينک که اينجانب مهران باقري عضو بسيج سپاه عازم جبهه حق عليه باطل مي باشم و آرزويم در مرحله اول پيروزي و در غير اينصورت شهادت مي باشد . چند کلمه اي با پدر و مادرم و برادران و خواهران به عنوان نصيحت عرض مي کنم . پدر و مادر و برادرانم از خبر شهادت من ناراحت نباشيد چرا که در حديثي کلامي آمده است . من عشقته قتلته . آنکس که من عاشق او شدم او را مي کشم و آنکس را که کشتم خونبهايش بر من واجب مي شود و به درستي که من خود خونبهاي او هستم . پدر و مادرم از اينکه هيجده سال بلکه نوزده سال با چه وضع مشقت باري به اين سن رسانده ايد تنها کاري که مي توانم براي شما انجام دهد اينست که از خداوند متعال آمرزش شما را بطلبم در غير اينصورت بنده حقير و مسکين کوچکتر از آنم که بتوانم قدر زحمات شما را به صورتي جبران کنم . پدر و مادر و برادرانم چون در راه دين و قرآن شهيد مي شوم هيچگونه شيون و زاري ننمائيد که باعث رنجش رفقا و برادرانم گردد . مادرم سفارش به تو اين است که همچون حضرت زينب بعد از شهيد شدن جگر گوشه خود تبليغات خود را براي دين اسلام وسيعتر نمائي . چون ما پيرو قرآنيم و درسي از سالار شهيدان حضرت حسين ابن علي (ع) آموخته ايم بايد در راه حق جان و مال خود را فدا کنيم . پدرم : نصيحتهائي که به من مي کردي فراموش نمي کنم و پاسخي که به شما دادم اين بود که آن بار من لياقت شهيد شدن نداشتم و اين بار به طور واضح در قلبم الهام شده که فداي علي اکبر حسين (ع) مي شوم و خدا اين سعادت را نصيبم مي کند . از تمام دوستان ورزشکار خواهشمندم هر گونه ناراحتي از من ديده اند مرا ببخشيد و مرا حلال کنيد .پدر و مادرم وصيت ديگري دارم اين است : که با برادران و خواهرانم مهرباني کنيد و به آنها دلداري نمائيد ، مي دانم که تمام بستگان در مراسم شهادتم شرکت مي نمايند مخصوصا برادراني که با آنها نشست و برخاست داشته ام به همه آنها دلداري دهيد ، چون خودم نسبت به وظيفه اي که داشتم اميدوارم توانسته باشم دينم را ادا کرده باشم.
انتهای متن/
ربنا افرغ علينا صبرا ، خداوند امير و شکيبائي به ما عطا بفرما. و من الله التوفيق . مهران باقري .
انتهای متن/
نظر شما