وصيت نامه شهيد سيد حسين حسيني/ دانش آموز شهید
جمعه, ۱۴ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۹:۵۲
برادران عزيز قدر اين زمان ولحظات زندگيتان را بدانيد وحداکثر استفاده را از چنين موقعيت هائي که خداوند به شما عنايت فرموده بکنيد وشاکر حق تعالي باشيد وسعي کنيد که اخوت و برادري شما بيش از پيش افزايش يابد وپشتکار ومداومت فوق العاده اي همچنان گذشته در تحصيل دروس کسب مکارم اخلاقي وحالات معنوي داشته باشيد.
بسم الله الرحمن الرحيم
چکیده ای از زندگي نامه شهيد سيد حسين حسيني
شهيد سيد حسين حسيني در سال1347 دیده به جهان گشود. دوران کودکي را دامن پاک وپر شور وصفاي خانواده گذراند. در دوران راهنمايي تحصيلي در مدرسه سالار ارسنجان همواره شاگرد ممتاز کلاس بود ودر همين زمان در کتابخانه علي بن ابيطالب ارسنجان عضوي فعال وکوشا بود براي ادامه تحصيلي به دبيرستان توحيد شيراز رفت ودر آنجا مشغول به تحصيل شد ودر دبيرستان توحيد بود که جريانات سياسي ومذهبي موجود ومسائل درگير انقلاب را بهتر وبيشتر درک کرد
با شروع جنگ تحمیلی در تيپ احمد بن موسي در ييک گردان رزمي خدمت کرد و سرانجام در 23 اسفند ماه 63 در عملیات بدر به لقای پروردگارش شتافت.
وصيت نامه شهيد مفقود الجسد سيد حسين حسيني
بسم الله الرحمن الرحيم
ان الله اشتري من المومنين انفسهم واموالهم بان لهم الجنه يقاتلون في سبيل الله فبقتلون ويقتلون وعدا عليه حقا في التوريه والانجيل والقران ومن اوفي بعهده من الله....
خداوند از مومنان جانها واموالشان را خريداري مي کند که(در برابرش)بهشت براي آنان باشد.
آنها در راه خدا پيکار مي کنند مي کشند وکشته مي شوند اين وعده حقي است براو که خداوند در تورات وانجيل وقرآن ذکر فرموده اند وکيست وفا کننده تر بعهدش از خدا.
خداوند از مومنان جانها واموالشان را خريداري مي کند که(در برابرش)بهشت براي آنان باشد.
آنها در راه خدا پيکار مي کنند مي کشند وکشته مي شوند اين وعده حقي است براو که خداوند در تورات وانجيل وقرآن ذکر فرموده اند وکيست وفا کننده تر بعهدش از خدا.
حجاب چهره جان مي شود غبار تنم خوشا دمي که از اين چهره پرده برفکنم
چنين قفس نه سزاي من خوش الحانست روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم
با سلام به رهبر کبير انقلاب اسلامي امام خميني وبا درود برشهداي بخون خفته اسلام وبا سلام برشما امت شهيد پرور وهميشه در صحنه که با نثار خون عزيزان خود درخت تنومند اسلام را آبياري کردند .اکنون که جنگ به مراحل حساس وسرنوشت ساز منتهي شده ورژيم بعثي وصهيونيستي عراق گاه وبيگاه عده اي از مردم بيگناه ما را به خاک وخون مي کشاند ودليرمردان صحنه هاي توحيد ميروند تا از اين چند سال دفاع مقدس خود ثمره وبهره نهايي را که آزادي کربلاي حسيني است برده وشرق وغرب متجاوز را سرشکسته وسرافکنده سازند همانند ديگر برادران ايثارگر ومجاهدان في سبيل الله وظيفه وتکليف الهي خود را دانستم که در جبهه هاي حق برعليه باطل حضور يابم وتا سرحد امکان او مکتب وکتاب آسماني وحکومت از آن دفاع کنم واگر خداوند مرا لايق دانست وفوز عظمي را به من عطا کرد که زهي سعادت امت حزب الله اگر چه من کوچکتر از آن هستم که به شما توصيه کنم اما وظيفه خود مي دانم که مواردي را به شما تذکر دهم(فان الذکري تنفع امومنين)
1- امام را دريابيد ودر سخنان تعمق وتفکر کنيد وآنها را بکار بنديد که نائب برحق حضرت حجه بن الحسن العسکري(عج)مي باشد و اين امت هرچه دارد از وجود مبارک ايشان است.
2- سنگرهاي نماز جمعه وجماعت وعزاداري ها و جلسات دعا را فراموش نکنيد که اين مکان هاي مقدس هستند که اين زاهدان شب وشيران روز را پرورش مي دهند.
3- همان طور که امام عزيزمان مکرر تاکيد کرده اند جنگ را همچنان در راس تمامي مسايل بدانيد و با شرکت همه جانبه خود در جبهه ها نگذاريد که اسلحه اين عزيزان شهيد برزمين بيفتد.
4- در قبال تمامي توطئه هاي دشمنان هشيار باشيد وهيچ گونه نااميدي و بي رغبتي از خود نسبت به مسائل انقلاب و اسلام نشان ندهيد وخود را نسبت به تمامي امور مملکت اسلام ودولت خدمتگزار وخون مقدس شهدا مسئول بدانيد.
چند جمله اي با برادران خوابگاه ودبيرستان: برادران عزيز قدر اين زمان ولحظات زندگيتان را بدانيد وحداکثر استفاده را از چنين موقعيت هائي که خداوند به شما عنايت فرموده بکنيد وشاکر حق تعالي باشيد وسعي کنيد که اخوت و برادري شما بيش از پيش افزايش يابد وپشتکار ومداومت فوق العاده اي همچنان گذشته در تحصيل دروس کسب مکارم اخلاقي وحالات معنوي داشته باشيد.
پدرومادرم مي دانم که در طول زندگيم موجب ناراحتي ها،رنج ها وزحمات فراواني براي شما بوده ام و وظيفه خود را نسبت به شما ادا نکرده ام اما اميدوارم که به بزرگواري خودتان مرا ببخشيد واين را هميشه بياد داشته باشيد که من امانتي بودم که از جانب خدا به شما سپرده شده بودم وشما وظيفه خود را در قبال خدا به نحو احسن انجام داديد وبدانيد که من از علي اکبر امام حسين (ع) عزيزتر نيستم وتنها راه سعادت وشرف مادر، جوابگوئي به نداي هل من ناصر ينصرني فرزند حسين مي باشد.
در پايان از تمامي دوستان وخويشاوندان حلاليت مي طلبم.والسلام
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
21/ 12/ 1363
21/ 12/ 1363
منبع:مرکز اسناد ایثارگران فارس
انتهای متن/
نظر شما
