وصیت نامه شهید حسین کاوه/دانش آموز شهید
جمعه, ۱۴ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۹:۵۱
بارالهى عاجزانه از تو تقاضا دارم كه قرار دهى مرگم را همچون محمد كه لااقل در صحراى محشر پيش امامان و پيامبر گرامى اسلام سرافكنده نباشم و قبول نمايى اين هديه ناقابلم را و از تو ميخواهم كه شهيد شوم
بسم الله الرحمن الرحیم
زندگینامه شهید حسین کاوه .
شهید حسین کاوه در 17/1/1348 به دنیا آمد و چون مصادف با ایام محرم بود نامش را حسین گذاشتند .شهید حسین کاوه در کودکی بسیار باهوش بود و دارای زیبایی و ظرافت خاصی بود . دوران تحصیلی ایشان در ابتدایی مدرسه انوشیروان دادگر واقع در خیابان وصال سپری شد که مصادف با ایام انقلاب بود .در آن دوران با سعید آشنا و مشغول فراگیری قرآن گردید و مکبر و اذان گوی مسجد گشتکاران واقع در خیابان فجر آباد گردید بعد از پیروزی انقلاب به محله شاهیجانی که امروز معروف به بلوار فضیلت می باشد مستقر شدیم و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید یگانی کوی آزادگان مشغول به تحصیل شد .در این دوران عشق رفتن به جبهه در دل پیدا کرد و دوران راهنمایی را به پایان رساند و بعد به تحصیل بالاتر یعنی نظری را شروع کرد که در هنرستان شهید بهشتی خیابان ارم مشغول به تحصیل در رشته صنایع فلزی گردید .سال سوم هنرستان بود که دیگر طاقت نیاورد با نوشتن نامه که با اجازه گرفتن از مادر و پدر در تاریخ 17/1/1365 عازم دیدن دوره آموزشی نظامی بسیج گردید که پادگان شهید دستغیب جهرم مشغول آموزش نظامی گردید .و بعد از آموزش به اهواز رفت همراه گروه بسیج و در منطقه کخوند مشغول آموزش گردید و تخریب مین در زیر آب را انتخاب کرد و گردان انتخاب ایشان لشکر 19 فجر بود مدت 10 ماه در جبهه بود که در عملیات کربلای 4 و 5 شرکت کرد و در کربلای 5 هنگام باز کردم محور جهت عبور رزمندگان در دریاچه ماهی به علت اصابت گلوله به سینه اش به فیض شهادت نائل گردید .تاریخ شهادت این شهید گرانقدر 19/10/1365 می باشد که مزار این شهید گرانقدر در دالرحمه شیراز می باشد .
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگینامه شهید حسین کاوه .
شهید حسین کاوه در 17/1/1348 به دنیا آمد و چون مصادف با ایام محرم بود نامش را حسین گذاشتند .شهید حسین کاوه در کودکی بسیار باهوش بود و دارای زیبایی و ظرافت خاصی بود . دوران تحصیلی ایشان در ابتدایی مدرسه انوشیروان دادگر واقع در خیابان وصال سپری شد که مصادف با ایام انقلاب بود .در آن دوران با سعید آشنا و مشغول فراگیری قرآن گردید و مکبر و اذان گوی مسجد گشتکاران واقع در خیابان فجر آباد گردید بعد از پیروزی انقلاب به محله شاهیجانی که امروز معروف به بلوار فضیلت می باشد مستقر شدیم و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید یگانی کوی آزادگان مشغول به تحصیل شد .در این دوران عشق رفتن به جبهه در دل پیدا کرد و دوران راهنمایی را به پایان رساند و بعد به تحصیل بالاتر یعنی نظری را شروع کرد که در هنرستان شهید بهشتی خیابان ارم مشغول به تحصیل در رشته صنایع فلزی گردید .سال سوم هنرستان بود که دیگر طاقت نیاورد با نوشتن نامه که با اجازه گرفتن از مادر و پدر در تاریخ 17/1/1365 عازم دیدن دوره آموزشی نظامی بسیج گردید که پادگان شهید دستغیب جهرم مشغول آموزش نظامی گردید .و بعد از آموزش به اهواز رفت همراه گروه بسیج و در منطقه کخوند مشغول آموزش گردید و تخریب مین در زیر آب را انتخاب کرد و گردان انتخاب ایشان لشکر 19 فجر بود مدت 10 ماه در جبهه بود که در عملیات کربلای 4 و 5 شرکت کرد و در کربلای 5 هنگام باز کردم محور جهت عبور رزمندگان در دریاچه ماهی به علت اصابت گلوله به سینه اش به فیض شهادت نائل گردید .تاریخ شهادت این شهید گرانقدر 19/10/1365 می باشد که مزار این شهید گرانقدر در دالرحمه شیراز می باشد .
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انا اليه راجعون
بنام خدا خدايى كه بهترين خريدار جان انسانهاست.
بنام
خدايى كه آفريد انسان را دراين جهان براى آزمايشى بزرگ و دراين دنيا توشه
اى برچيد براى جهان آخرت و معامله كند با خدا با ارزش ترين چيزهايش را و چه
خوش بر حال آنان كه با ارزش ترين چيزشان را كه همان جانشان بنام خدا خدايى كه بهترين خريدار جان انسانهاست.
مى باشد به خدا و در راه خدا هديه كردند كه در مقابل اين جان بهشت را دريافت كند.
با سلام به حضرت بقيه الله اعظم و با سلام بر نايب برحقش حضرت امام خمينى و با سلام بر ارواح جميع شهدا و خانواده محترم شهدا و با سلام بر امت شهيد پرور اسلامى ايران و با سلام بر دولت جمهورى اسلامى ايران.
بارالهى عاجزانه از تو تقاضا دارم كه قرار دهى مرگم را همچون محمد كه لااقل در صحراى محشر پيش امامان و پيامبر گرامى اسلام سرافكنده نباشم و قبول نمايى اين هديه ناقابلم را و از تو ميخواهم كه شهيد شوم ، و شهادتم فقط براى رضاى تو و در راه تو باشد
و اى خداى مهربان و بخشنده از تو ميخواهم كه در روز قيامت شفيع مرا آقا ابا عبدالله قرار دهى و همانطور كه در زيارت عاشورا مى خوانيم : اللهم الرزقنى شفاعه الحسين يوم الورود
بار الهى تو الله الصمد هستى و به چيزى نياز ندارى واين ما هستيم كه به عفو و بخشش تو احتياج داريم
و خدايا تو خود مى دانى كه من به تو احتياج دارم و هيچ كس را بجز تو ندارم پس از تو مى خواهم كه مرا ببخشى و بيامرزى آمیــــــن.....
حال كه عازم پيكار با دشمنان خدا مى باشم و مى خواهم بروم كه براى رضاى خدا جنگ كنم شايد خداى متعال شهادت را شهادت درراه خودش را نصيب اين بنده حقير كرد.
اين آخرين نامه من باشد وديدار ما به قيامت شود پس سخنى كوتاه با اين امت عظيم شهيدپرور دارم :
اينكه هرگز امام را تنها نگذاريد و هيچ وقت از جنگ خسته نشويد و نگذاريد كه خون شهدا پايمال شود و هيچ وقت كلمه صلح را بزبان مياوريد و جنگ را ادامه دهيد تا پيروز ى كامل اسلام و بر قواى كفر كه امام مى فرمايد امروز تمام اسلام مقابل تمام كفر ايستاده است.
و حال چند جمله اى با خانواده گرامى با سلام به خدمت خانواده محترم خودم پدر و مادر گرامى من از روزى كه بدنيا آمدم چيزى جز آزار و اذيت شما انجام ندادم و هيچ وقت نتوانستم شما را از خودم راضى كنم و اميدوارم كه مرا حلال كنيد و از شما ميخواهم كه هميشه دنباله رو امام عزيز و گرامى باشيد و هرگز او را تنها نگذاريد
و شما برادر گرامى از شما مى خواهم كه اگر من شهيد شدم همانطور كه تا كنون بوده ايد دنباله رو امام باشيد و همچون زين العابدين عمل كنيد و اميدوارم كه مرا حلال كنيد.
و شما خواهران گرامى از شما مى خواهم كه زينب وار عمل كنيد و هميشه اين انقلاب و امام را يارى كنيد وبا حفظ حجاب كوبندتان مشت محكمى به دهان منافقان و ابرقدرتها بزنيد.
اينجانب
حسين كاوه فرزند غلامرضا پس از اقرار به وحدانيت و خدا و نبوت تمامى
انبياء و مومنين بخصوص خاتم الانبياء محمد بن عبدالله و امامت و خلاقيت على
بن ابى طالب و يازده فرزندش و اقرار به ايمان به عدل و معاد الهى دراين
لحظات آخر بپايان مى رسانم .به اميد پيروزى رزمندگان اسلام.
مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاك چند روزى قفسى ساخته ام بهر تنم
والسلام 10/6/1365.
والسلام 10/6/1365.
منبع: مرکز اسناد ایثارگران فارس
انتهای متن/
انتهای متن/
نظر شما
