فقط شرمنده و درمانده رو به درگاه تو آورده ام
دوشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۲۶
عزيزانم بر سر در خانه پرچم سياه نزنيد بلکه افتخار کنيد که پسرتان در آزمايش و ياري دين خدا سربلند بيرون آمده است
نوید شاهد فارس: شهيد مهرزاد باقري در نهم مهرماه سال 1347 در روستاي گويم فارس در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود. از همان نوجواني علاقه زيادي به اسلام و آقا اباعبدالله الحسين(ع) داشت و با وجود خفقان ديني در سال هاي طاغوت در مجالس ديني شرکت فعال داشت . شروع جنگ تحميلي همراه با اوج نوجواني اش بود. با توجه به فرمان امام (ره) که فرمودند: جنگ بايد در راس امور قرار گيرد اصلي ترين مسئله فکري و ذهني مهرزاد گشت .
با وجود سن بسيار کم سنگر مدرسه را در سال 1361 رها کرد و عضو بسيج گردد اما چون در آن زمان 14 سال بيشتر نداشت و شرايط سني اش براي عضويت در بسيج و اعزام به جبهه بسيار کم بود با دست بردن در فتوکپي شناسنامه سن خود را چهار سال بزرگتر کرد و سپس وارد بسيج گشت و پس از 3 ماه آموزش نظامي به جبهه کردستان اعزام گرديد.
شهید مهرزاد باقری سرانجام در عملیات کربلای 5 در حالي که رانندگي تانک پيشرو را به عهده داشت در تاريخ دوازدهم بهمن سال 1365 در عملياتي تنگاتنگ روح بلند و خدائيش به ديدار محبوب شتافت و در کنار شهداي کربلاي حسيني آرام گرفت . روحش شاد
وصيت نامه شهيد مهرزاد باقري
خدايا اين وصيت نامه را در حالي مي نويسم که با کوله باري از گناه ره به هيچ جا نبرده ام و فقط شرمنده و درمانده رو به درگاه تو آورده ام زيرا که در رحمت تو هميشه باز است و لطف و مهر تو چنان عظيم است که با اين کوله بار عظيم گناه باز بنده ات را مي بخشي و او را مي پذيري
خدايا: تو خود شاهدي که از روزي که خود را شناختم تو را نيز شناختم و از روزي که تو را شناختم بسويت شتافتم و تا آنجا که برايم امکان داشت در راه تو کوشيدم.
خدايا اي معبودم و معشوقم و همه کس و کاره ام ، نمي دانم در برابر عظمت تو چگونه ستايشت کنم ولي همين قدر مي دانم که هر کس تو را شناخت عاشقت شد و هر کس عاشقت شد دست از همه چيز شسته و بسوي تو مي شتابد و اين را بخوبي در خود احساس کرده و مي کنم .
عزيزانم براي شما از پيشگاه خداي تبارک و تعالي طلب صبر و استقامت مي کنم هيچ وقت غمگين مباشيد مگر خانواده و عزيزان در عروسي فرزند خود غمگين هستند. مگر وقتي من وعده ديدار با مولايم حسين را دارم بايد شما غمگين باشيد هرگز، غمگين بودن شما روح مرا ناراحت مي کند.
عزيزانم بر سر در خانه پرچم سياه نزنيد بلکه افتخار کنيد که پسرتان در آزمايش و ياري دين خدا سربلند بيرون آمده است جلوي چشم دشمنان گريه نکنيد شکر خدا را بگوييد و دعا براي سلامتي امام و يارانش کنيد مي دانم که اين آزمايش بزرگي است و بسيار دشوار ولي او به کجا رفت به بهشت پس من نبايد ناراحت باشم و همين طور شما براي من نبايد ناراحت باشيد غمگين مباشيد که اگر شهيد شدم زنده خواهم شد و همواره شاد هستم عزيزانم دعا کنيد که خدا شهادت مرا قبول کند دعا کنيد که خدا امام را تا انقلاب حضرت مهدي(عج) نگهدارد.
مهرزاد باقري 8/9/1362 آذر ماه
پدر و مادر مگر انسان يک دفعه بيشتر مي ميرد پس چه بهتر که آن يک دفعه هم در راه خدا باشد.
پدر و مادر مگر انسان يک دفعه بيشتر مي ميرد پس چه بهتر که آن يک دفعه هم در راه خدا باشد.
منبع: مرکز اسناد ایثارگران
انتهای متن/
انتهای متن/
نظر شما