الهى رضا به رضائك / وصیت نامه فرمانده گردان الفتح شهید حیدر کشاورز
سهشنبه, ۰۳ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۱۰
شكر خدا را كه درى از درهاى رحمت و بركتش را بر من گشود تا در اين دانشگاه با عظمت و مدرسه عشق وايثار درس انسان سازى و ايثارگرى را بياموزم .
نوید شاهد فارس: شهید حیدر کشاورز در یکم مهرماه سال 1342 در فراشبند دیده به جهان گشود. وی پس از گذراندن دوران تحصیل تا مقطع دیپلم راهی جبهه شد. و خدمت خود را در تیپ مستقل 33 المهدی آغاز کرد . پس از چندی فرماندهی گردان الفتح را به عهده گرفت . وی سرانجام در سوم اسفند ماه 62 در عملیات خیبر به شهات رسید. روحش شاد.
(متن وصيت نامه)
يا ايها الذين آمنوا اخذو احذركم فانفروا ثبات و انفرو جميعا (قرآن كريم سوره نساء آيه 70)
حمد و سپاس خدا را كه پس از ماهها دورى از جبهه توفيق حضور درميعادگاه عشق وايثار را به من عنايت كرد
شكر خدا را كه درى از درهاى رحمت و بركتش را بر من گشود تا در اين دانشگاه با عظمت و مدرسه عشق وايثار درس انسان سازى و ايثارگرى را بياموزم
حال كه اين وصيت نامه را مى نويسم چند ساعتى بيشتر به عمليات نمانده است انتظارم بسر آمده و حالت خاصى پيدا كرده ام و بهترين لحظه زندگى را حس مى كنم
ولى نمى دانم كه چه سرنوشتى در پيش دارم و تنها جمله اى كه ورد زبان من است الهى رضا به رضائك و تسليما مرگ مى باشد و همواره از خداوند بزرگ مى خواهم كه آنچه را از مقدرات اوست و من لياقت آن را دارم به من عنايت فرمايد
و هر چه را كه رضايش را درآن است نصيبم كند
آنطور كه بتوانم وظيفه ام را به اسلام عزيز و جمهورى نو پا و بر حق اسلامى ايران ادا نمايم
خداوندا راضى هستم به رضاى تو و تسليم امر تو هستم بار پروردگارا مى دانم كه بنده اى گنهكار هستم و در ايام عمرم آنطور كه مى بايست نتوانستم به اسلام عزيزم خدمت كنم و وظيفه ام را انجام دهم از تو طلب مغفرت و آمرزش مى نمايم الهى العفو ، الهى العفو، الهى العفو، الهى العفو
ضمنا از پدر و مادر مهربانم كه زحمات زيادى را برايم متحمل شده اند و من نتوانستم زحمات آنان را جبران كنم طلب بخشش مى كنم از خواهران و برادران عزيزم و كلیه قوم و خويشان و همسايه ها حلاليت مى طلبم و
از تمام برادران عزيز پاسدار و بسيجى و حزب الهى مى خواهم كه جنگ را فراموش نكنند و كليه مسائل متفرقه را كه آفات انقلاب مى باشد كنار بگذارند و با اتحاد و پيروزى از فرمايشات امام عزيز و با توسل به درگاه خداوند بزرگ اسلام عزيز را يارى كنند و در هنگام نماز و دعا براى امام عزيز و رهبر عاليقدر را فراموش نكنند
حمد و سپاس خدا را كه پس از ماهها دورى از جبهه توفيق حضور درميعادگاه عشق وايثار را به من عنايت كرد
شكر خدا را كه درى از درهاى رحمت و بركتش را بر من گشود تا در اين دانشگاه با عظمت و مدرسه عشق وايثار درس انسان سازى و ايثارگرى را بياموزم
حال كه اين وصيت نامه را مى نويسم چند ساعتى بيشتر به عمليات نمانده است انتظارم بسر آمده و حالت خاصى پيدا كرده ام و بهترين لحظه زندگى را حس مى كنم
ولى نمى دانم كه چه سرنوشتى در پيش دارم و تنها جمله اى كه ورد زبان من است الهى رضا به رضائك و تسليما مرگ مى باشد و همواره از خداوند بزرگ مى خواهم كه آنچه را از مقدرات اوست و من لياقت آن را دارم به من عنايت فرمايد
و هر چه را كه رضايش را درآن است نصيبم كند
آنطور كه بتوانم وظيفه ام را به اسلام عزيز و جمهورى نو پا و بر حق اسلامى ايران ادا نمايم
خداوندا راضى هستم به رضاى تو و تسليم امر تو هستم بار پروردگارا مى دانم كه بنده اى گنهكار هستم و در ايام عمرم آنطور كه مى بايست نتوانستم به اسلام عزيزم خدمت كنم و وظيفه ام را انجام دهم از تو طلب مغفرت و آمرزش مى نمايم الهى العفو ، الهى العفو، الهى العفو، الهى العفو
ضمنا از پدر و مادر مهربانم كه زحمات زيادى را برايم متحمل شده اند و من نتوانستم زحمات آنان را جبران كنم طلب بخشش مى كنم از خواهران و برادران عزيزم و كلیه قوم و خويشان و همسايه ها حلاليت مى طلبم و
از تمام برادران عزيز پاسدار و بسيجى و حزب الهى مى خواهم كه جنگ را فراموش نكنند و كليه مسائل متفرقه را كه آفات انقلاب مى باشد كنار بگذارند و با اتحاد و پيروزى از فرمايشات امام عزيز و با توسل به درگاه خداوند بزرگ اسلام عزيز را يارى كنند و در هنگام نماز و دعا براى امام عزيز و رهبر عاليقدر را فراموش نكنند
والسلام .
برادر حقير شما حيدر كشاورز
دستخط آغشته به خون شهید حیدر کشاورز
اینان که ز عرصه بلا می گذرند با زمزمه ی سرود الله می گذرند
تا قدس رها زبند بیداد شود از معبر سرخ کربلا می گذرند
برادر حقير شما حيدر كشاورز
دستخط آغشته به خون شهید حیدر کشاورز
اینان که ز عرصه بلا می گذرند با زمزمه ی سرود الله می گذرند
تا قدس رها زبند بیداد شود از معبر سرخ کربلا می گذرند
منبع: مرکز اسناد ایثارگران فارس
انتهای متن/
انتهای متن/
نظر شما