پرواز از قفس دنیا / وصیت نامه شهيد عبدالله ايمان زاده
پنجشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۴۹
اميد اين دارم به تبرک اين عمل خدا چشمه غفران و رحمتش در اين زمين سياه بدنم روان نمايد و مرا به محبوبيت خويش سيراب کند و آنگاه شما را در آن محض ابدي يعني بهشت ملاقات نمايم و در جنب کانون حضرت فاطمه (س) با اهل بيت او باشيم.
نوید شاهد فارس: شهيد عبدالله ايمان زاده در یکم خرداد ماه سال 1328 در کازرون چشم به جهان گشود. در هشت سالگي مادرش را از دست دادو تحت نظر پدري دلسوز و مومن پرورش يافت .
پدر از همان اوان کودکی درس مبارزه با طاغوت را به فرزندش عبدالله آموخت. همچنين در شناسايي امام و تشريح مواضع واهداف ايشان هنگام تبعيد براي عبدالله سهم بسزايي داشت او با اندک سواد و توانايي که داشت دست به فعاليت هاي سياسي عليه طاغوت زمان زد. چنان چه در نشست و برخاستش ، زبان و گفتارش همگي را سرفعاليت و مبارزه عليه رژيم شاه گشته بود.
پس از پيروزي انقلاب وسرنگوني حکومت جبار پهلوي از فعاليت هاي خود دست برنداشت با شرکت در کميته ها به نگهباني پرداخت. از اوايل پيروزي انقلاب شهيد با اين گروه هاي فاسد و جنايتکار با همان اندک سواد و توانائيش از طريق بحث و گفتگو به مبارزه مي پرداخت و چون گفته هايش از قرآن وسخنان امام سرچشمه مي گرفت آنها را قانع ومحکوم مي کرد. در تاريخ سی ام خرداد 1360که منافقين دست به راهپيمايي مي زنند او همراه با يکي از دوستانش با شجاعت تمام اين راهپيمايي را به هم مي زند وآنها را متفرق مي کند.
با شروع جنگ تحميلي حدود سه ماه در نيروي دريايي بوشهر جهت حمل مهمات به آبادان فعاليت مي کرد. سرانجام شهيد عبدالله ايمان زاده در بیست و سوم تیر ماه 1361در شلمچه عملیات رمضان با رمز يا مهدي ادرکني آغاز شد . وی در اين حمله آرپي چي زن بود وبه شکار تانک هاي مزدوران عراقي به پيش مي رفت و در اين حمله در شب قدر ماه خدا ماه مبارک رمضان در محور شلمچه بصره به آرزوي ديرينه خود يعني شهادت نائل گرديد. روحش شاد
(متن وصیت نامه)
خدمت خانواده عزيزم سلام عرض مي نمايم ،
سلام به کانون گرمي که مرا به جبهه حق عليه باطل اعزام داشتند و مرام خانه محمد صل اله را به من اموختند و روانه نمودند تا از قفس دنيا پرواز نمايم
و اميد اين دارم به تبرک اين عمل خدا چشمه غفران و رحمتش در اين زمين سياه بدنم روان نمايد و مرا به محبوبيت خويش سيراب کند و آنگاه شما را در آن محض ابدي يعني بهشت ملاقات نمايم و در جنب کانون حضرت فاطمه (س) با اهل بيت او باشيم
حال شما را وصیت مي نمايم که فرزندانم و آشنايانم راهشان جز اين راه که گام به سوي الله مي باشد راهي ديگر نباشد و اين راه را ادامه دهند.
اگر از حالا اينجانب جويا شويد شما را به اين مطلب رهنمون مي کنم که جبهه جائي است که دست غيبي ائمه بوضوح مشهود مي باشد وليکن ديده بصيرت مي خواهد تا آن را ناظر باشد من حالم خوب است و ليک خواهان آن حالتي مي باشم که خدا آرزويم را با عظمت بزرگي که دارد برآورده و اجابت نمايد.
ديگر سخن را فيصله دهم و رفع زحمت کنم و شما را دعا گوي هستم و در آخر يک وصيت است و آن اينکه علي را اگر مقدور است بعد از من به طلبگي فرستيد تا ميوه تنم مثمرثمر براي جاهلان گمراه اجتماع باشد از خواهر و برادرم و خويشان به جاي من خداحافظي نمائيد و آنها را سفارش به صبر و حق کنيد . والسلام
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی/مرکز اسناد ایثارگران فارس
نظر شما