او عاشق شهادت بود و بارها گفته بود كه آنقدر به جبهه مي رويم تا به آرزوي خود كه شهادت است برسم و سرانجام اجر و مزد خويش را دريافت نمود .
مروری بر زندگی نامه شهيد حيدر جهانخواه در سالروز شهادت / شهادت 25 مرداد
نوید شاهد فارس : شهيد حيدر جهانخواه در بیستم فروردین ماه 1342 در روستاي كره بس از توابع كهمره سرخی دیده به جهان گشود .

دوران كودكی را با زحمت بسيار در دامان پر مهر مادر سپري نمود و در همين دوران بود كه به بيماری سختی مبتلا شد تا جايی كه اميد چندانی به زنده ماندن وی نبود اما به لطف خداوند متعال مجدداً بهبودی خويش را باز يافت . در شش سالگی جهت طی تحصيلات ابتدايی قدم به دبستان گذاشت اما به علت دوری راه مدرسه و همچنين مشكلات ديگري از قبيل صعب العبور بودن جاده و سرماي زمستان قادر به ادامه تحصيلات نگرديد و لذا مدرسه را رها نمود و به كمك پدر به كشاورزي پرداخت .

ليكن در عين حال كه پدرش را ياري مي نمود بدليل علاقه فراوان به امر تحصيل با رفتن به كلاسهاي شبانه سواد خواندن و نوشتن را فرا گرفت . در سن يازده سالگي كه برادرانش بخاطر تشكيل خانواده از پدر جدا شده بودند مسئوليت وي سنگين تر شده و سرپرستي پدر و مادر را بعهده گرفت و از هرگونه تلاشي براي تامين مخارج زندگي كوتاهي نمي ورزيد.

 پس از فراغت از كار كشاورزي نيز به شهر مي رفت و كارگري مي كرد تا در امر اداره مخارج خانواده به مشكلي برخورد ننمايد در سال 1354 به همراه تعدادي از دوستان جهت کار کردن به كويت عزيمت نمود و پس از دو سال به وطن بازگشت . در فروردين ماه 1356 ازدواج نمود .

حیدر در ميان مردم روستا و همچنين خويشان و‌ آشنايان از محبوبيت فراواني برخوردار بود اخلاق بسيار نيكو داشت و هيچگاه آثار تبسم از لبهايش فرو نمي نشست و با خوشرويي هر چه تمامتر با مردم برخورد مي نمود.
 به تمامي خويشان و اقوام سركشي مي كرد و از احوال آنان جويا مي شد. همزمان با اوج گيري انقلاب شكوهمند اسلامي و موج تظاهرات و راهپيمايي ها امت مسلمان بر عليه رژيم ستم شاهي ،او نيز به شيراز مي آمد و در اين تظاهرات شركت مي کرد

 از جرياناتي كه در شهر رخ مي داد براي بچه هاي محل صحبت مي كرد و آنان را از نزديك به مسائل روز آشنا مي كرد. عكسهاي امام امت را در شيراز بدست مي آورد و در محل بين اهالي توزيع مي نمود .

همزمان با تشكيل گروه مقاومت در روستاي كره بس به عضويت اين گروه در آمد و با تمام مشكلات و مشقات زندگي در برنامه های بسيج كه برای اعضای گروه مقاومت تشكيل می گرديد از قبيل جلسات آموزشی، فرهنگی، سياسی، نظامی و غيره شركت می کرد
آري او جز اولين كسانی بود كه به صفوف بسيجيان پيوست و با جديت هر چه بيشتر علي رغم كار طاقت فرسای روزانه شبها را به نگهباني مي پرداخت .

 با تمام اين فعاليتها طبع پر شور وي حضور در جبهه را مي طلبيد و بايستي با جان و مال و تا آخرين قطره خون در مقابل دشمن ايستادگي می كرد. لذا در سال 1363 با پشت سر گذاشتن دوران آموزشی بسيج راهی جبهه های نبرد گرديد و در عمليات پيروزی آفرين خيبر شركت کرد و در همين عمليات از ناحيه كمر و پا مورد اصابت تركش دشمن قرار گرفت و پس از چندين ماه بهبودی خويش را بازيافت و مجدداً فعاليتهاي خود را در گروه مقاومت ادامه داد. همزمان با ادامه اعزام كاروانهای راهيان كربلا شهيد جهانخواه عليرغم معلوليت پدرش و مشكلات زندگي مجدداً عازم جبهه هاي نبرد گرديد و در گردان امام علی (علیه السلام) لشكر 19 فجر به سمت مسئول تداركات يكي از گروهانها منصوب شد .

شهيد وحید جهانخواه سرانجام پس از طي 24 سال زندگي افتخار آميز در حالي كه هنوز تركشهاي خمپاره بعثيون از پايش بيرون نيامده بود در غروب روز بیست و پنجم مرداد ماه 1365 مصادف با عيد سعيد قربان هنگامي كه به همراه تعدادی از همرزمانش در حال رساندن تداركات به سنگر های كمين رزمندگان اسلام در جزيره مجنون بودند، مورد اصابت تركش خمپاره هاي بعثيون قرار گرفت و به درجه رفيع شهادت نائل آمد .
او عاشق شهادت بود و بارها گفته بود كه آنقدر به جبهه مي رويم تا به آرزوي خود كه شهادت است برسم و سرانجام اجر و مزد خويش را دريافت نمود . پيكر پاك و مطهرش در 30 مرداد 1365 بر فراز دستان پر توان امت شهید پرور در شيراز تشييع و پس از انتقال به زادگاهش (كره بس) در كنار ديگر شهداي اين روستا به خاك سپرده شد . روحش شاد .

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده