مروری بر وصیت نامه شهید عبدالکریم اسلامپور / شهادت چهارم شهریور ماه
شنبه, ۰۴ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۱۸
شهید «عبدالکریم اسلامپور» در وصیت خود می نویسد: «مادر گرامیم، هنگام رسیدن خبر شهادتم خوشحال باش تا اینکه دشمن زبون در حسرت اشکت بماند و تیری بر قلبش باشد و...» متن کامل وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
به گزارش نوید شاهد فارس، شهید عبدالکریم اسلامپور دهم بهمن سال 1343 در روستای حسامی دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم گذراند. 25 آذر سال 1362 در لشکر 21 حمزه ارتش به خدمت مشغول شد و در اردیبهشت سال 1364 سربازی خود را به اتمام رساند. وی پس از چندین بار اعزام به جبهه سرانجام چهارم شهریور سال 1365 به شهادت رسید.
متن وصیت نامه:
بسم الله الرحمن الرحیم، با حمد و سپاس خدای متعال را و با سلام بر منجی عالم بشریت آقا مهدی (عج) و سلام بر نائب بر حقش خمینی روح الله. سلام بر شهیدان گلگون کفن ایران اسلامی مقدمه را با این شروع می کنم:
اولاً امت حزب الله شما را وصیت می کنم به تقوا و در ثانی حمایت از جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی چون راه را میتوانید فقط با رهنمودهای امام ادامه دهید و به صراط مستقیم هدایت شوید.
پدر گرامیم و ای کوه صبر و استقامت امید آن دارم هنگامی که خبر شهادت مرا به میشنوی نگران و ملول و آزرده خاطر نباشید و صبورانه و دلاورانه خوشحال باش و به کوری چشم دشمنان اسلام شعار جنگ جنگ تا پیروزی را با بانگ بلند سر دهید.
مادر گرامیم هنگام رسیدن خبر شهادت من به تو خوشحال باش تا اینکه دشمن زبون در حسرت اشکت بماند و تیری بر قلبش باشد مادر گرامیم چون کوهی استوار باش و اگر نتوانستی خود را کنترل کنی و گریه سر دادی بیاد حسین (ع) گریه کن و بیاد امام حسن و بیاد علی اکبر امام حسین (ع)
برادران و خواهرانم خبر شهادت من باعث ضعف شما نباشد که خدای ناکرده دشمنان شاد شوند بلکه خوشحال باشید و به پدر و مادرم دلداری دهید.
عزیزانم خوب می دانید که دنیا محل گذر است و همه یک روزی از این دیار بی وفا رخت سفر خواهند بست و چه خوب است که انسان این قطره خون را در راهی بریزد که خداوند متعال خوشنود باشد. جبهه آمدن من یک وظیفه شرعی بوده.
اولاً امت حزب الله شما را وصیت می کنم به تقوا و در ثانی حمایت از جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی چون راه را میتوانید فقط با رهنمودهای امام ادامه دهید و به صراط مستقیم هدایت شوید.
پدر گرامیم و ای کوه صبر و استقامت امید آن دارم هنگامی که خبر شهادت مرا به میشنوی نگران و ملول و آزرده خاطر نباشید و صبورانه و دلاورانه خوشحال باش و به کوری چشم دشمنان اسلام شعار جنگ جنگ تا پیروزی را با بانگ بلند سر دهید.
مادر گرامیم هنگام رسیدن خبر شهادت من به تو خوشحال باش تا اینکه دشمن زبون در حسرت اشکت بماند و تیری بر قلبش باشد مادر گرامیم چون کوهی استوار باش و اگر نتوانستی خود را کنترل کنی و گریه سر دادی بیاد حسین (ع) گریه کن و بیاد امام حسن و بیاد علی اکبر امام حسین (ع)
برادران و خواهرانم خبر شهادت من باعث ضعف شما نباشد که خدای ناکرده دشمنان شاد شوند بلکه خوشحال باشید و به پدر و مادرم دلداری دهید.
عزیزانم خوب می دانید که دنیا محل گذر است و همه یک روزی از این دیار بی وفا رخت سفر خواهند بست و چه خوب است که انسان این قطره خون را در راهی بریزد که خداوند متعال خوشنود باشد. جبهه آمدن من یک وظیفه شرعی بوده.
من برای هوای نفسانی جبهه را انتخاب نکردم یا از مشقت کار سختی روزگار، زیرا جبهه نه جای خوش گذرانی است نه جای کم کاری فقط عشق پروردگارم مرا به این وادی کشانیده و از خداوند آرزو دارم که گناهان مرا مورد لطف و مرحمت خود قرار داده و ببخشاید و شهادت در راه خودش را نصیبم کند. دوستان و آشنایان مرا حلال کنید و سعی کنید اسلحه افتاده مرا بردارید و در راه خدا جهاد کنید. والسلام
عبدالکریم اسلامپور. 27 مرداد ماه 1365
عبدالکریم اسلامپور. 27 مرداد ماه 1365
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
سلام عمو جان خوش به سعادت برای ماهم دعاکن