اي کاش هزار بار در راه تو به شهادت مي رسيدم / وصیت نامه شهيد درويش علي زارع
سهشنبه, ۲۸ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۰۸:۳۸
بار خدايا هر چند که خواسته ی تو خواسته من است و در برابر مشيت تو تسليم محض خواهم بود ولي عاجزانه از تو مي خواهم که بر اين عبد عاصي منت گذاشته و از شربت شهادت در راه خويش سيرابم گرداني که چيزي جز شهادت در راه تو سيرابم نمي گرداند.
علی تحصیلات خود را تا مقطع راهنمایی گذراند و از عشق علاقه ای که به جبهه داشت با دست بردن در شناشنامه درس را رها کرد و در 24 مرداد 65 پس از گذراندن دوره آموزشی در فسا به جبهه اعزام شد و سرانجام در بیست و هفتم شهریور1367 در کردستان ، منطقه مسجد سليمان به فیض شهادت نائل آمد. روحش شاد.
(متن وصیت نامه)
بسم رب الشهداء و الصديقين
در ابتدا با سلام و درود فراوان بر منجي عالم بشريت و يگانه اختر تابناک امامت و ولايت حجت ابن الحسن (عج) و با سلام و درود فراوان بر خجسته رهبر کبير انقلاب اين پير جماران و اين قلب تپنده محرومان و مستضعفان جهان و با سلام و درود فراوان بر ارواح پاک و مطهر شهداي اسلام از صدر اسلام تا کربلاي حسين (ع) از کربلاي حسيني تا کربلاي امام خميني خصوصاً شهداي عزيز و گرامي روستاي بيزجان .بار خدايا به همه پيامبران و امامان و صالحان و پاکان و همه کساني که در راه تو مبارزه مي کنند و شهدا و صديقين اسلام درود مي فرستم و از تو مي خواهم که در ظهور مهدي موعود (عج) آن پاک و برپا کننده عدل و داد تعجيل فرمائي و نائب بر حقش را ياري کني و وجود مبارکش را از هر گزند مصون و محفوظ بداري.
...و اما بعد ، اي پروردگارم و اي بهترين مولا و يارم و اي آن که در همه احوال يار و مددکارمان بودي و هستي ، و اي آن کسي که از بدبختي ها نجاتمان دادي، ذليل بوديم عزيزمان کردي، و اي آغاز هر آغاز و پايان هر پايان، مي دانم زندگي و مرگ را براي امتحان ما برپا کردي تا آن که عملش نيکوتر است معلوم گردد؛ چنان چه خود در قرآن کريمت که بر محمد (ص) نازل کردي بيان داشتي:
" الذي خلق الموت و الحيوة ليبوکم احسن عملا"ً
آري خداوند زندگي و مرگ را بر مبناي امتحان قرار داد تا خوب و بد از هم معلوم گردد، الهي در اين امتحان بزرگ پيروزمان کن.
بار خدايا با چه روئي تو را ملاقات کنم من بيچاره که نامه عملم تاريک است ؛ راه دراز و توشه ام ناچيز است؛ اکنون که چنين است به درگاه جلالت آمرزش مي طلبم.
بار خدايا هر چند که خواسته ی تو خواسته من است و در برابر مشيت تو تسليم محض خواهم بود ولي عاجزانه از تو مي خواهم که بر اين عبد عاصي منت گذاشته و از شربت شهادت در راه خويش سيرابم گرداني که چيزي جز شهادت در راه تو سيرابم نمي گرداند.
حال که بايد هر نفسي چشنده مرگ باشد و حال که فرمودي " اذا الشمس کورت" خورشيد هم مي ميرد ،چرا مرگمان در راه تو نباشد؟!
اي کاش هزار بار در راه تو به شهادت مي رسيدم و باز هم زنده مي شدم و در راهت جان مي دادم ...
و اما خطاب به امت شهيد پرور و مسلمان و به پا خاسته ايران:
اي امت اسلامي و اي فريادگراني که بانگ" الله اکبرتان" لرزه بر اندام ابرقدرت هاي شرق و غرب انداخته و اي مؤمناني که کافرين و منافقين در برابر ايمان مستحکم تان ذليل و زبون گشته، بکوشيد که صبح پيروزي نزديک است و خورشيد فرج طالع!
و در اين جا خطابم به برادران و جوانان برومند:
اي جوانان مبادا در رختخواب ذلت بميريد، که علي اکبر امام حسين(ع) در ميدان جنگ شهيد شد.
و اما اي مادران: مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيري کنيد که خداي ناکرده فرداي قيامت در حضور سرور زنان عالم سرافکنده باشيد.
اما خطاب به اقوام و خويشانم: اي همه آنهايي که مرا دوست داريد از شما تقاضا دارم هنگامي که خبر شهادت مرا شنيديد ناراحت نشويد و مبادا خداي ناکرده از اين انقلاب و جمهوري اسلامي ايراد بگيريد ،که همه جوان ها را به کشتن مي دهد، نه به خدا قسم همه ما ذليل بوديم، خداوند به واسطه اين انقلاب ما را عزيز کرد ، خدا بر ما منت دارد نه ما بر خدا، اين جوان ها که از علي اکبر و از عباس و غيره عزيزتر نيستند و از شما مي خواهم به جاي اين فکرها، مشت های خود را گره کرده ، و از ولايت فقيه که همان اسلام است و از اهل بيت عصمت و طهارت و از خميني کبير اين پير پارسا دفاع نمائيد که خداوند در دو عالم شما را ياري کند .
از شما مي خواهم که در ختم من کنار قبرم روضه اباعبدالله(ع) را بخوانيد و نام آقا امام زمان (عج) را در مجالسم ببريد .
از شما مي خواهم در مجالس يادي هم از شهداي مفقود الجسد کنيد.
و اما خطاب به پدر و مادرم : پدرم و مادرم در عزاي من هيچ ناراحت نباشيد و در عزايم اشک نريزيد ،که دشمن شاد شود و افتخار کنيد از اين که توانسته ايد هديه ناقابلي را در راه خدا بدهيد و هر وقت يادتان به من افتاد صحنه عاشورا را مجسم کنيد .هر حقي که به گردنم داريد خصوصاً حق پدري و مادري حلالم کنيد و برايم طلب آمرزش کنيد .
اما خطاب به برادر و خواهرانم : برادرم هيچ به فکر من نباش درست را بخوان و با درس خواندن راه من را ادامه بده و سلاح به زمين افتاده مرا دست گير و بر عليه هر منافق در هر لباس و پوشش به مبارزه برخيز باشد که در راه خدا همچون ديگران به درجه رفيع شهادت برسي.
و اما اي خواهرانم: در عزاي من شيون و زاري نکنيد تا در قيامت سرور زنان عالم از شما خشنود شود و حجاب اسلامي را پيشه کنيد و در دعاهاي کميل و توسل شرکت کنيد و يادي هم از اين حقير کنيد .
و اما در آخر خطاب برادران عضو گروه مقاومت: از شما برادران تقاضا دارم پشت جبهه را گرم نگه داريد و گروه مقاومت را از هميشه پا برجاتر نگه داريد و حداقل گاهي هم سري به جبهه ها بزنيد ؛ و حق هاي که به گردنم داريد حلالم کنيد و از همه شما التماس دعا دارم.
در آخر اگر شهيد شدم مرا در کنار قبر علي باقر فريبرز به خاک بسپاريد والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته
الحقير درويش زارع 7/5/1365.
انتهای متن/
منبع:پرونده فرهنگی مرکز اسناد ایثارگران فارس
منبع:پرونده فرهنگی مرکز اسناد ایثارگران فارس
نظر شما