اگر بارها زنده شويم و در راه اسلام كشته گرديم باز هم كم است / وصیت نامه شهيد اسدالله شجاعی
سه‌شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۰۱
اينجانب نيز براى لبيك گفتن به راه آنها كه نداى هل من ناصر حسينى امام امت مى باشد پيام آنها را پذيرفتم...
نوید شاهد فارس : شهيد اسدالله شجاعی
در دهم بهمن ماه 1342 در روستای گرمشت شهرستان خنج ديده به دنيا گشود.
در هفت سالگی در مدرسه نزديک روستا مشغول درس خواندن شد و با پای برهنه روزانه هشت کيلومتر راه می رفت تا خود را به کلاس درس برساند. در مدرسه شاگردي فعال بود، دوران ابتدائي را با موفقيت به پايان رسانيد. مدت دو سال به تنهايي سرپرستي خانواده را به عهده داشت .روزها کار کشاورزي مي کرد و شب ها درس مي خواند تا اينکه دوران راهنمائي را به صورت غیر حضوری گذراند.
اسدالله امام جماعت ده بود . در ماه هاي مبارک رمضان در گرماي تابستان با زبان روزه گوسفندان را به چرا می برد و هنگام نماز خود را جهت ادای فریضه نماز به مسجد ده می رساند.
شهید اسدالله شجاعی مدت 40 روز در جبهه بود که در عملیات والفجر 4 در دوازده مهر ماه 1362 در جبهه پيرانشهر به درجه رفيع شهادت نائل گشت روحش شاد.
( متن وصیت نامه )
ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.
سپاس و درود فروان به حضرت احديت كه ما را از نيستى به هستى و از آن به نعمتهاى بى پايانى كه در توان هيچ بشرى نيست كه بتواند از شكرانه اين همه نعمتها برآيد برخوردار نمود. و با اقرار به يكتايى او و رسالت پيامبر عزيز اسلام و ديگر ائمه هدى خصوصا حسين ابن على (ع ) كه درس زندگى كردن و زنده بودن و از دنيا رفتن به همه جهانيان آموخت و با درود فراوان به مهدى موعود (عج ) اين منجى بشريت كه بدست پرتوان او ريشه ظلم و فساد نابود خواهد شد و مستضعفان در سايه آن وجود پربركت وارث زمين و خليفه الهى خواهند گرديد.
و با درود و سلام بيكران به نايب آن حضرت امام امت كه با يارى گرفتن از قدرت لايزال الهى و با تكيه بر نيروى ايمان توانستند به جهانيان حقانيت حق را ثابت كنند و به آنها نشان دهند كه نيروى غيبى در كار است كه مافوق همه قدرتها مى باشد كه سقوط انسان و بشريت با گرايش به غير از آن نيروى لايزال الهى حتمى است كه ميتوان با نگاهى در طول تاريخ زندگى پيامبران و ائمه وانقلاب اسلامى ايران كه نشات گرفته از پيامبران و امامان است به اين حقيقت پى برد و با درود به روان پاك شهداى انقلاب اسلامى ايران كه ما را از تاريكيها بسوى روشنايى هدايت نمودند.
اينجانب نيز براى لبيك گفتن به راه آنها كه نداى هل من ناصر حسينى امام امت مى باشد پيام آنها را پذيرفتم تا شايد از اين طريق توانسته باشم دين خود را نسبت به اسلام عزيز ادا كرده باشم .و همچنين از همه برادرانى كه راه خود را در به ثمر رسانيدن انقلاب اسلامى و يارى به قرآن و هدايت جامعه اسلامى انتخاب نموده اند كه همان راه انبياء و اولياء خدا مى باشد مى خواهم كه راه خود را ادامه دهند و از خداى بزرگ سعادت و پيروزى آنها را مى طلبم
از مادر و برادران و عمويم
مى خواهم كه ما را حلال كنند در نبود من گريه و زارى ننماييد چرا كه ما هر چه قدر عزيز باشيم از اسلام عزيزتر نخواهيم بود كه اگر بارها زنده شويم و در راه اسلام كشته گرديم باز هم كم است .
و آرزوى بخشش دارم و اميدوارم كه با استفاده از عقل و استعدادهاى خدادادى زمينه رشد و هدايت خودتان و ديگران را فراهم نمائيد چرا كه ما بايد فرداى قيامت جوابگوى اين امانت بزرگ الهى باشيم .در پايان طول عمر و عزت و شرف براى امام و پيروزى نهائى براى راهيان حق و حقانيت، خواستارم. والسلام اسداله شجاعى
انتهای متن/
منبع : پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
نظر شما
