وصیت نامه شهيد ايرج باقری
اي قلب پرتوان و خروشنده قيام ، اي که قلب مهربانت را لبريز از زلال و رضايت مي بينم اي که به نام نامي الله قدم در راه مبارزه نهادي و با شمشير برنده فجر شب سياه شرک را تا پشت دروازه هاي خلق به هزيمت کشاندي ، اي که در کالبد ما روح ايمان و ايثار دميدي و به جهت مان حرکت الهي بخشيدي و لوله سلاح ايمان را متوجه کفر جهاني نمودي ...
سلامي که تار و پودش را خون هر شهيدي از سپاه اسلام طراوتي جاودانه  بخشيده
نوید شاهد فارس : شهيد ايرج باقری در یکم شهریور ماه 1342 در خانواده اي مسلمان در روستاي باقري از توابع شهرستان نورآباد ممسني ديده به جهان گشود .
در سن هفت سالگي وارد دبستان شد. دوران تحصيلات ابتدايي را در دبستان روستا به پايان رساند. و راهنمايي را در مدرسه مصيري آغاز و در سال 1360 با نمرات عالی موفق به اخذ ديپلم شد .

شهيد ايرج باقری در هشتم آذر ماه 1360 در حمله طريق القدس در منطقه چولانيله بستان در گروه خط شکن با عشقي که در دل داشت به آرزوي خود که همان شهادت در راه الله بود رسيد  و در بهشت زهرا  در قطعه 24 رديف 117 به خاک سپرده شد.روحش شاد

( متن وصیت نامه )

 بسم الله الرحمن الرحيم .
شهيد قلب تاريخ است اينک شهيدان مرده اند و ما مرده ها زنده هستيم آنان راه آزادگي و آزاد انديشي را انتخاب کردند و رفتند و اينان که راه ذلت و خواري را قبول کرده اند مانده اند ، مانده اند براي هميشه و در خواب غفلت فرو رفته اند . به درستي که تاريخ به ما خواهد خنديد که اينگونه در خواب غفلت فرو رفته ايم و در مقابل ستمگران بپا نمي خيزيم .

اي حق اي پاسدار اي ياور حسين اي شهيد اي گل نوشکفته اي به خون غلتيده . يکباره گلهاي نوشکفته بهار پرپر مي شود .
اي عدو اي دشمن تو را نابود خواهم کرد تو را خواهم
کشت به ياد حق پيروز خواهيم شد . به ياد الله حکومت را برقرار خواهيم کرد . اي قلب پرتوان و خروشنده قيام ، اي که قلب مهربانت را لبريز از زلال و رضايت مي بينم اي که به نام نامي الله قدم در راه مبارزه نهادي و با شمشير برنده فجر شب سياه شرک را تا پشت دروازه هاي خلق به هزيمت کشاندي ، اي که در کالبد ما روح ايمان و ايثار دميدي و به جهت مان حرکت الهي بخشيدي و لوله سلاح ايمان را متوجه کفر جهاني نمودي

اينک سلام گرم فرزندان سلحشور را از جبهه هاي نبرد بي امان عليه کفر پذيرا باش ، سلامي که تار و پودش را خون هر شهيدي از سپاه اسلام طراوتي جاودانه و عطري زندگي آفرين بخشيدي ،

اي امام دل در سينه هايمان مي تپد و خون در رگهايمان مومنانه مي جوشد چرا که ای امام عزيز قلب مهربانت را لبريز از رضايت مي بينم .

بسمه تعالي : بله ياد آن دلاوريها به ياد آن همه شجاعتها اي هم رزم بجنگ ، بجنگ در جبهه حق ، جنگ کن ، تاريخ صفحات زرين خود را به توصيف تو پر مي کند .

آري اي پاسدار ، ای هم سنگر اي که در حقيقت يار و سرباز حسيني بجنگ که مردانه مي جنگي ، بجنگ که با دنيايي از کافران مي جنگي که در حقيقت به گفته امام با شيطان بزرگ مي جنگي .

اي برادر ، اي همرزم به ميدان نبرد برو ، برو که سرزمين شهادت طلب خوزستان در انتظار توست ، برو به سرزمين کربلا تا چگونه زيستن را از حسينت سرور شهيدان بياموزي ، برو من دنبال تو خواهم آمد و تو را تنها نخواهم گذاشت با تو به خانه عشق مي آيم تا در ميان آتش دشمن به ملکوت الهي بپيونديم . آري اين است زندگي با شرافت ، آن زندگي در بيابان خوزستان در ميان رگبار دشمن و در کنار لاله هاي به خون غلتيده نه آن زندگي در تجملات و ماديات که در کنار کاخها و موتورهاي به اصطلاح خارجي .والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته.

انتهای متن/
منبع : پرونده فرهنگی مرکز اسناد ایثارگران فارس

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده