بارخدایا با اين همه سستيهايم در برابر تو چگونه ام
جمعه, ۲۴ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۳۰
بار خدايا اين تن ذليلم را بپذير اين بدن گناهكارم را كه در اين جهان مادى و جهانى كه رو به تاريكى و يأس و نااميدى است بپذير و به جهان معنوى برسان.
نوید شاهد فارس : شهید نامدار حاتمی مطلق
در یکم آذر ماه 1348 دیده به جهان گشود . وي در سنين هفت سالگي با عشق و
علاقه پا به دبستان عشايري که نخستين بار در منطقه افتتاح شده بود گذاشت .
نامدار با حس کنجکاوي و شور و هيجاني که در وجود خود احساس مي کرد دوران
ابتدايي را با موفقيت به پايان رسانيد . وی با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت
و سرانجام در بیست و سوم آذر ماه 1366 در مریوان به شهادت رسید.
( متن وصیت نامه )
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (39)
و با کافران بجنگید تا فتنه اى برجاى نماند و دین ( حاکمیّت ) یکسره از آنِ خدا باشد. پس اگر از جنگ باز ایستادند و تن به سازش دادند، خدا حکم خود را درباره آنان اعلام خواهد کرد، چرا که او به آنچه مى کنند بینا است.
رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
پروردگارا، تو این دستگاه با عظمت را بیهوده نیافریدهای، پاک و منزهی، ما را به لطف خود از عذاب دوزخ نگاهدار؛
با سلام به امام امت و امت هميشه درصحنه ايران (امام خمينى ) و سلام به شهيدان راه حق و آزادى.
هم اكنون پس از گذشت چند سال جنگ دل درخواب فرو بسته ام تازه چشم گشوده به جهان نگريسته و روحم را ازخواب غفلت بيداركرده است حال مى خواهم عازم ميدانهاى نبرد حق عليه باطل شوم و خونم بجوش آمده است تا به دشمنان اسلام و قرآن يعنى همان صدام پليد جنايتكار نوكر آمريكا پيكار كنم و در برابر دشمنان استوارى و ايثارگرى و استقامت و رزم و براى خدا و نجات قرآن و اسلام قدم در راه خير بگذارم و ملت مظلوم جهان را از زير ظلم بيرون برهانيم و پشت ظلم و زور را برخاك فرو نشانيم تا دنياى پر از ظلم و زور و استعمار را به اسلام تبديل كنيم و ريشه اسلام را در همه جا ى دنيا فرو نشانيم، تا جهانِ پر از هرج و مرج، آرامش پيدا كند و ملت مسلمان و محروم دنيا نجات پيدا كند. و جهان پر از عدل و داد شود تا اينكه شايد خداى متعال بدن گناهكار من را پاك كند و قلب در خفقانم را باز كند و توانستم راه خدا را پيشه كنم و خداى هم آن آرزوى دلم را قبول كرد و مرا در صف شهدا قرار داد .
بار خدايا اين تن ذليلم را بپذير اين بدن گناهكارم را كه در اين جهان مادى و جهانى كه رو به تاريكى و يأس و نااميدى است بپذير و به جهان معنوى برسان.
الهى نميدانم تو از من راضى هستى يا نه. نمى دانم با اين همه سستيهايم در برابر تو چگونه ام از خدا مى خواهم كه اين بنده گنهكارش را ببخشد و اين غفلتها را كه در كارها كرده ام ناديده و مرا مورد عفو خود قرار دهد و آن هدفى كه در دلم پنهان است آشكار كند
و از پدر و مادرم مى خواهم وقتى كه من شهيد شدم خيلى گريه و زارى نكنند و زياد خود را رنج ندهند بلكه خوشحال شوند كه فرزندى اين چنين تربيت داده و زحمت كشيده و بزرگ كرده و در راه خدا فداكرده اند.
اى مادر مهربانم كه در كوچكى خيلى زحمت مرا كشيده اى و مرا در جلو سرما و گرما در آغوش خود گرفته و اين همه سختيها و مشقتها براى من كشيده اى ولى بدان كه پسرت را در راه خدا قربانى كرده اى و من امانتى از طرف خدا به شما بوده ام و به خدا امانت را بازگردانده اى.
اى پدرم مى دانم كه تو هم خيلى زحمت و رنج براى من كشيده اى و و شب و روز از خواب خود گرفته اى تا براى من آب و غذا در كودكى فراهم كنى. بايد بدانى كه روز قيامت در پيش است و من در آن دنيا شفا خواه تو هستم خيال كن كه مانند حضرت ابراهيم عيد قربان بوده و هيچ چيز در دست نداشته اى و پسرت را در راه خدا قربانى كرده اى
به پدر و مادرم وصيت مى كنم كه از نماز و روزه خود غافل نباشند كه خدا از كسى كه از نماز و روزه اش غافل است دوست ندارد
در پايان از اهالى روستاى خود مى خواهم كه برادرانه و خواهرانه رفتار كنند و خواهران حجاب را حفظ كنند و برادران هم در كارهاى نيك يكديگر را يارى و راهنمايى كنند و به گفته هاى ما عمل كنند زيرا در قرآن آمده است كه
و لا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
اى كسانيكه ايمان آورده ايد گمان مبريد آنان كه شهيد شده اند مرده اند اما آنان زنده اند و نزد پروردگارشان جاويد خواهند ماند .
پس به گفته هاى ما عمل كنيد و
وصيتم به همه مردم ايران اين است كه تا آخرين قطره خونتان در برابر كفر و نفاق مانند كوهى استوار بايستيد و امام را تنها نگذاريد.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار والسلام
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
نظر شما