وصیت نامه شهيد سيد عبدالله حسينی المدنی / شهادت 17 اسفند
پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۱۰
ای خدای بزرگ اکنون که اين همه توفيق نصيبم نموده ای و نعمتهای سرشارت را به ما ارزانی داشته ای ، باز هم دست گدايی به درگاهت دراز می کنم و از تو طلب مغفرت از گناهانم که مرا سالهای سال به عقب رانده است و می رفت که مرا به قعر جهنم بکشاند می نمايم.
نوید شاهد فارس : شهيد سيد عبدالله حسينی المدنی در یکم خرداد ماه 1342 در خانواده ای روحانی در مهر ديده به جهان گشود .
با اوج گيری انقلاب ، شهيد مدنی که خون سيادت در رگ هايش جاري بود در جلسات و راهپيمايی ها فعالانه شرکت کرد . پس از پيروزی انقلاب ، عازم شهر مقدس قم گرديد و سال اول دبيرستان را در کنار بارگاه ملکوتی حضرت معصومه (س) به تحصيل پرداخت .
در ايام جنگ با خانواده به جهرم رفت و از آن جا راهی جبهه های جنگ گرديد و در عمليات پيروزمند طريق القدس که به آزاد سازی شهر بستان انجاميد ، شرکت کرد . در اين عمليات از ناحيه پا مجروح شد و در بيمارستان شهيد مصطفی خمينی تهران بستری گرديد و در سال چهارم دبيرستان دوباره به قم بازگشت و پس از اخذ مدرک ديپلم در آزمون تربيت معلم پذيرفته شد .
به خاطر علاقه ای که به طلبگی داشت از رفتن به دانشسرا منصرف گرديد و در مدرسه ی علميه ی رسالت قم ادامه ی تحصيل داد . وی سرانجام در 17 اسفند ماه 1362 به شهادت رسید.
(متن وصیت نامه)
خداوندا ترا شکر می نمايم که به اين بنده حقير توان آمدن به جبهه حق عليه باطل را عطا فرمودی و قدرت تشخيص راه سعادت از شقاوت را به من دادی
ای خدای بزرگ اکنون که اين همه توفيق نصيبم نموده ای و نعمتهای سرشارت را به ما ارزانی داشته ای ، باز هم دست گدايی به درگاهت دراز می کنم و از تو طلب مغفرت از گناهانم که مرا سالهای سال به عقب رانده است و می رفت که مرا به قعر جهنم بکشاند می نمايم ،
يا رب نمی دانم کداميک از نعمتهايت را سپاسگزاری نمايم ، از نعمت وجود ، از نعمت حيات و زندگی بيست ساله و يا از نعمتی که شايد از همه نعمتها برتر باشد و آن وجود رهبر کبير انقلاب ، نائب الامام ، امام حاج سيد روح الله الخمينی می باشد شکر کنم. اگر بنده بتوانم همين يک نعمت را شکر کنم شکر همه نعمتها را به جا آوردم ولی چه کنم که زبانم الکن است و توانائی شکرگزاری را از من گرفته است.
و ای قادر متعال ، ای هستی بخش همه جهان ؛ به من زبانی ده که بتوانم نعمت را شکر کنم و قلبی خاشع ده تا آنها را درک کنم و عقلی ده که آن را بپذيرم و ايمانی ده که همچنان در شکرگزاری باقی بمانم .
بار پروردگارا مرا تا لحظه آخر زندگی به خودم وامگذار و اگر مرا تنها گذاردی درمانده می شوم و شيطانهای انس و جن در وجودم رخنه می کنند و مرا به اين طرف و آن طرف می کشانند .
بارخدايا تا لحظه آخر ياد خودت را از دل من بيرون مفرما و اگر بدون ياد تو و برای تو با دشمن روبرو شوم مسلما شکست خواهم خورد پس با ياد توست که دلها آرام می گيرد . اکنون پس از حمد و سپاس بيکران ، چند کلمه ای وصيت نامه که شايد وظيفه هر شخص رزمنده باشد که قبل از رفتن به ميدان نبرد بايد بنويسد اکنون که وصيتنامه خود را می نويسم در قايق با برادران روحاني اعزام خط مقدم می باشيم و به طرف جزيره مجنون پيش می رويم
عشق به شهادت از ائمه معصومين و از سرور شهيدان حسين بن علی (ع) بما رسيده است و اين عشق به شهادت در قلب تک تک ملت ايران رسوخ نموده است و اميدوارم تا ظهور حضرت آقا امام زمان ادامه يابد که تنها اين عشق به لقاءالله است که ما را به پيروزی رسانده است و بنده هم چون يکی از رهروان کوچک اباعبدالله می باشم اين راه را انتخاب کرده ام ،
اکنون که در اين قايق نشسته ام به ياد ياران حضرت نوح افتادم که در کشتی نجات نشستند و همگی سالم به ساحل نجات رسيدند ، آری خمينی حقانيت کاروان را دريافته همچنانکه موسی نيل را و حسين فرات را ، می خواهم به پدر و مادرم و اقوامم پيام دهم اما نمی دانم چه بنويسم ولی آن چيزی که لازم و ضروري می بينم اين است که پس از شهادتم به ديگران فخر فروشی نکنيد اگر می خواهيد که دشمنان شاد نگردند گريه و زاری ننمائيد و صبور و استوار.
و شما ای خواهران من همچون زينب کبری (س) باشيد و حلم زينب خواهر حسين (ع) را فرا راه خود قرار دهيد تا شايد بتوانيد از اين راه به انقلاب اسلامی به رهبری روح الله حضرت امام خمينی ، خدمتی هر چند ناچيز کرده باشيد ، بنده در مدت عمرم نتوانستم خدمتي به انقلاب و همچنين به شما پدر و مادر عزيزم که عمری را برای بنده در مشقت زندگی کرديد بنمايم ،خداوندا اگر من وسيله شفاعت پدر و مادرم هستم مرا وسيله شفاعت آنها و اگر آنها وسيله شفاعت من هستند خدايا تو آنها را وسيله شفاعت من قرار بده .
و اما شما ای ملت غيور و انقلابی که قلب امام زمان را با ياری دادن امام امت خشنود نموده ايد بنده به عنوان يک رزمنده کوچک چه پيامی می توانم برای شما بدهم . مسلم است که زبان من الکن است که چيزي بتوانم بگويم ، اما آن چيزی که وظيفه است بگويم اين است که امام امت ذخيره الهي امت اسلام اين پاسدار حرمت خون شهدا را از صدر اسلام تا کنون و يگانه رهبر جهان اسلام ...
(و بيش از اين شهيد عزيز فرصت نيافت که جمله اش را تمام کند) .
والسلام عليکم و رحمةالله و برکاته
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی مرکز اسناد
نظر شما