زندگی نامه شهيد حميد پسنديده / شهادت 18 اسفند
پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۱۱
روز اعزام به جبهه هنگام خداحافظی در جواب پدر که مي گويد تو را به امام حسين سپردم ، میگوید: پدر من در مقابل امام حسين عليه السلام شرمنده هستم دعا کن مثل او شهيد شوم .
نوید شاهد فارس: شهيد حميد پسنديده در دوم آبان ماه 1324 در شیراز دیده به جهان گشود. از کودکی تحت تربيت اسلامی قرار گرفت و پس از طی اين دوران، تحصيلات خود را در دبستان مکتبی قصرالدشت آغاز نمود . شهيد پسنديده به لحاظ تربيت خوب خانواده همراه به پا گذاشتن به سنين نوجوانی فرايض دينی خويش را از قبيل نماز و روزه، به خوبی انجام مي داد و در انجام اين فرائض هرگز سستی نمی ورزيد.
اخلاق و رفتاری نمونه و قابل تحسينی داشت و با همگان خصوصاً والدين و همسرش با عطوفت و مهربانی و خوشرويی برخورد می نمود . در بين آشنايان نيز در حيث راستگويی، درستی و صداقت و پاکی زبانزد بود و سعی داشت تا آنجا که در توان دارد در حل مشکلات مردم و خصوصاً در کارهای خير گام بردارد .
پس از به پايان رساندن دوران سربازی اقدام به ازدواج و تشکيل خانواده نمود که ثمره اين ازدواج سه فرزند می باشد .
قبل از انقلاب همراه با اوج مبارزات استقلال طلبانه مردم مسلمان ايران شهيد پسنديده نيز با آگاهی از خيانتها و جنايتهای رژيم در هر مجلس و محفلی از ظلم و ستم بی عدالتی و بی بند و باری های رژيم ستم شاهی سخن به ميان می آورد و خواستار بر چيده شدن اين رژيم بود و در اين راه از هيچ گونه سعی و تلاشی دريغ نمی ورزيد و در مراسم تظاهرات و راهپيماييهای همگانی نيز به طور فعال شرکت می کرد .
با پيروزی انقلاب اسلامی و بر قراری حکومت اسلامی شهيد پسنديده تمام وجود و توان خود را وقف و صرف خدمت به انقلاب در سنگر هاي مختلف کرده بود و در اين رابطه به عضويت گروه مقاومت قصرالدشت در آمد . در سال 61 بنا به علاقه قلبی به خدمت در سپاه در آمد و خوشحال بود که توانسته است با خدمت در اين سنگر کمک به پيشبرد انقلاب نمايد
و علي رغم آنکه بعضاً از جانب گروهک ها مورد تهديد ترور قرار مي گرفت اما اين امر هرگز در اراده خلل ناپذيرش براي ادامه خدمت خالصانه به انقلاب اسلامي تأثير نداشت و ضمن ايستادگي تمام در مقابل گروهکها و ضد انقلابيون سعي مي کرد که به هدايت و ارشاد آن دسته از افرادی که نا آگاهانه به هواداری از اين عمال داخلی استکبار برخاسته اند بپردازد . او از ذاکرين اهل بيت و مرثيه خوانان ائمه اطهار عليه السلام بود و به همين لحاظ در هر مجلسي به محض ذکر نام مولايش امام حسين عليه السلام بي اختيار اشک از چشمانش سرازير مي شد .
با آغاز جنگ تحميلی بنا به وظيفه ای که بر دوش خود احساس می نمود چندين بار عازم جبهه های نبرد گرديد و در مناطق عملياتی مختلف از قبيل کردستان و آبادان و دشت آزادگان و فاو به نبرد با مزدوران بعثی پرداخت ، او جنگ را جنگ اسلام با کفر و يک امتحان الهی ميدانست و ضمن مقايسه اين جنگ با جنگ های صدر اسلام و واقعه عاشورا اظهار می نمود آنها که با امام حسين عليه السلام بودند شهيد شدند و آنها هم که او را ياری نکردند از دنيا رفتند پس برد با آنها بود که با امام حسين عليه السلام بودند چه بهتر که ما نيز در اين شرايط اماممان را ياری کنيم و مبارزه خويش را تا آخرين نفس ادامه دهيم
پس از هر بار حضور در جبهه هاي نبرد از معنويت بيشتر روحيه مقاوم و محکمتری برخوردار می شد و نسبت به زرق و برق دنيا بي تفاوت تر مي گشت در آخرين باری که عازم جبهه هاي نبرد بود يک روز قبل در ميان جمع اعضای خانواده ضمن ارشاد آنان و تشريح انگيزه قيام حسين ابن علی عليه السلام از آنها درخواست نمود که پس از شهادتش صبر پيشه کنند و مبادا ضد انقلاب از شکوه های آنان سوء استفاده کند .
روز اعزام به جبهه هنگام خداحافظی در جواب پدر که مي گويد تو را به امام حسين سپردم ، میگوید:
پدر من در مقابل امام حسين عليه السلام شرمنده هستم دعا کن مثل او شهيد شوم .
سر انجام پس از عمليات والفجر 8 در 18 اسفند 1364 در جريان يک عمليات شناسايي منطقه در اثر پرتاب راکت از جانب يکي از هواپيماهاي دشمن بعثي همراه با چند تن از دوستانش به شهادت رسيد . پيکر پاک و مطهر اين شهيد گرانقدر در 29 اسفند همان سال بر روی دوش امت حزب الله تا بهشت فاطمه قصرالدشت تشييع و در آنجا به خاک سپرده شد.
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
خدا حق ایشان و همه شهدای عزیز انقلاب اسلامی ایران را بر ما حلال کند. ما تا آخر عمرمان شرمنده فداکاری و ایثار این بزرگ مردان ، یاوران ابا عبدالله الحسین(ع) هستیم... بدعای خیرشان محتاجیم....