بر سکوی افتخار / مروری بر زندگی نامه شهید ورزشکار جهانشاه اکبرپور
چهارشنبه, ۰۲ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۳۹
شهيد اکبر پور جوانی مودب ، اهل ورزش و با شور و غيرت بود و در رشته ی ورزشی وزنه برداری موفق بود و همواره دیگران را به ورزش و اخلاق نیکو تشویق می کرد.
نوید شاهد فارس : شهيد جهانشاه اکبرپور در پنجم خرداد سال 1343 در ميان خانواده ای زحمتکش و علاقمند به سرور شهيدان امام حسين (ع) درشهرستان نی ريز ديده به جهان گشود .
شهيد جهانشاه اکبر پور سرانجام در دوم خرداد ماه 1361 در عمليات بيت المقدس در دشت عباس به شهادت رسید و پيکر پاکش پس از تشییع در گلزار شهدای نی ريز به خاک سپرده شد.
در هفت سالگی راهی دبستان شد و هر سال با نمراتی بهتر به كلاس بالاتر می رفت . پس از سپری
نمودن دوران دبستان وارد مدرسه راهنمايی بزرگی گرديد و پس از آن برای گرفتن
ديپلم دوران دبيرستان خود را در دبيرستان امام خميني (ره) آغاز كرد .
در
همين دوران بود كه بيشتر و بهتر با اختلافات طبقاتي مستكبر و مستضعف و
جنايات رژيم شاهنشاهي آشنا شد و همراه با ملت بيدار و شهيد پرور ، فريادهای
ضد استبدادی و ضد استكباری را سرداد .
و او نیز نوارهای سخنرانی و اعلاميه های جانبخش امام خمينی (ره) جان و روحش را جلا می بخشيد . و مخفیانه پخش می کرد. و در مجالس عزاداری امام حسين (ع) حضور فعال داشت .
جهانشاه، جوانی مودب،
اهل ورزش و با شور و غيرت بود و در رشته ی ورزشی وزنه برداری موفق بود و همواره دیگران را به ورزش و اخلاق نیکو تشویق می کرد.
با آغاز جنگ تحمیلی نتوانست شاهد رجز خوانی دشمن در خاك
ميهن اسلامی باشد، او با شور و علاقه وافری كه به اسلام و قرآن و
دين و مكتب داشت در بسيج شهرستان ثبت نام كرد و از آنجا كه اين جنگ را
سعادتی براي عاشقان شهادت مي دانست براي دفاع از سرزمين اسلامي در فرودین سال 1361 داوطلبانه از طرف بسيج شهرستان نی ريز عازم جبهه شد و بهمراه ساير رزمندگان ني ريزي در خط پدافندي دشت عباس مستقر گردید .
همسنگرانش نقل می كنند:
در دشت عباس جهانشاه بطور چشمگيري به درون
خود فرو رفته و به دعا و نيايش و قرائت قرآن می پرداخت ، بطوری كه آثار
شهادت و سير الی الله در سيمايش هويدا شده بود .
شهید اکبرپور در وصیت نامه اش می نویسد:
« اى برادران كه شما داريدبه وصيت نامه من گوش مى د هيد هر چند من كوچكتر و گناهكارتر از شما هستم مى خواهم بگويم
كمى بخود آييد و برگرديد ،خدا شاهداست كه من يك گنهكار هستم ولى يكمرتبه خدا مرا به سوى خود طلبيد من كمى بخود آمدم ديدم اى واى چقدر از زندگى عقب افتاده ام به فكر روز قيامت افتادم و ترسيدم ،شما هم بترسيد و به راه الله بياييد و به قران توجه كنيد و معنى آنرا بخوانيد ببينيد خدا چه مى گويد.»
« اى برادران كه شما داريدبه وصيت نامه من گوش مى د هيد هر چند من كوچكتر و گناهكارتر از شما هستم مى خواهم بگويم
كمى بخود آييد و برگرديد ،خدا شاهداست كه من يك گنهكار هستم ولى يكمرتبه خدا مرا به سوى خود طلبيد من كمى بخود آمدم ديدم اى واى چقدر از زندگى عقب افتاده ام به فكر روز قيامت افتادم و ترسيدم ،شما هم بترسيد و به راه الله بياييد و به قران توجه كنيد و معنى آنرا بخوانيد ببينيد خدا چه مى گويد.»
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس 
نظر شما
