وابستگي و دلبستگي ها نمي تواند مانع رفتنم به جبهه شود
شنبه, ۰۲ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۲
مادر عزيزم مي بيني که امام حسين(ع) مرگ و زندگي و دنيا و آخرت را چگونه مي بيند ما نيز رهرو او هستيم و بايد اين گونه باشيم گرچه دنيا دوست داشتني است گرچه شما را دوست مي دارم گرچه به زندگي عشق مي ورزم اما همين وابستگي و دلبستگي ها نبايد و نمي تواند مانع رفتنم به جبهه شود.
نوید شاهد فارس: شهيد هيبت اله اکابريان
در بیست بهمن سال 1344در روستاي دهنو از توابع شهرستان شيراز در خانواده
اي بي بضاعت ولي مومن و معتقد به اسلام ديده به جهان گشود . تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم گذراند. سرانجام اوايل سال 1366 براي چهارمين مرتبه به جبهه هاي نبرد نورعليه ظلمت شتافت و در مورخه 31 خرداد سال 1366 در عمليات نصر 4
شرکت نمود و در محور "بانه" در جريان آزاد سازي قسمتي از عراق از جمله شهر
ماووت با برخورد با يک ميدان مين نخست پاي خود را از دست مي دهد و دقايقي
بعد هدف ترکش خمپاره قرار گرفته و به فیض شهادت نائل آمد.
(متن وصیت نامه)
اينک که اين چند کلام را برای شما می نويسم در جبهه غرب هستم و به کوه های سر به فلک کشيده نگاه می کنم من نيز در واپسين لحظه هاي خود بر آن شدم که با شما پدر و مادر خودم درد دلي بکنم.
اول از هر چيز روي سخنم با شما پدر و مادرم هست که سال هاي فراواني برايم رنج و زحمت کشيديد پدر و مادرم با استناد به اين کلام زيبا و پر معناي امام حسين به شما سخن مي گويم:
امام حسين (ع) وقتي که به طرف کربلا مي آمد چنين گفت اگر چه دنيا دوست داشتني است و دنيا انسان را به طرف خود مي کشد اما پاداش الهي و خانه آخرت خيلي از اين دنيا زيباتر است خيلي از اين دنيا عالي تر و بالاتر است.
مادر عزيزم مي بيني که امام حسين(ع) مرگ و زندگي و دنيا و آخرت را چگونه مي بيند ما نيز رهرو او هستيم و بايد اين گونه باشيم گرچه دنيا دوست داشتني است گرچه شما را دوست مي دارم گرچه به زندگي عشق مي ورزم اما همين وابستگي و دلبستگي ها نبايد و نمي تواند مانع رفتنم به جبهه شود.
زماني آرزو مي کردم عمري جاويدان داشته باشم ولي موقعي که تاريخ بشر را مطالعه کردم فهميدم که ماندن فايده اي ندارد .
پدر و مادر عزيزم رضاي خداوند از هر چيزي بالاتر است خواهران و برادرانم جدائي از شماها واقعاً کار سختي است ،اما خوب مي دانيد که نشستن و تن به ذلت دادن و مشاهده قرباني شدن ارزش هاي انقلاب اسلامي نيز کاري دشوار است .
لذا از شما مي خواهم که پيرو صديق امام باشيد و براي پاسداري از اين انقلاب بکوشيد هر چند در اين راه متحمل بسياري از شدائد و سختي ها شويد وحدت خود را حفظ کنيد و از روحانيت آگاه و متعهد جدا نشويد.
پدر و مادر مهربانم از اين که به خاطر عشق و علاقه به اسلام اجازه داديد که به جبهه بروم خيلي ممنون و متشکرم. مادر اميدوارم که مرا ببخشي و حلال کني بعد از شهادتم گريه نکن و به ديگران هم بگو که بر سر قبر من که مي آيند گريه نکنند.
پدر گراميم مرا ببخش و حلال کن مرا ببخش از اين که نتوانستم حتي يک لحظه حقي که بر گردنم بود ادا کنم و اين را بدان که من براي رضاي خداوند به جبهه رفتم.
خانواده عزيزم اسلام برپا دارنده ارزش هاي جاويد و پوياست ما نيز براي رسيدن به اين ارزش ها جهد و مبارزه مي کنيم.
مادرم افتخار کن که جوان پاک و دلباخته ات رفت و رسالت خويش را اثبات کرد.مادرم از رفتن من دلگير مباش چرا که يک روزي خداوند مرا به شما داد و روزي هم آن را مي گيرد و خواهد گرفت من امانتي دست شما بودم و شما امانت خود را پس داديد.
اکنون که آمريکاي جهانخوار بوسيله رژيم بعثي صدام مي خواهد اين انقلاب مقدس را از بين ببرد آن وقت ما چگونه بنشينيم و شاهد اين تجاوزات باشيم.مادر عزيزم از شما که شب و روز و هر لحظه به من محبت کرديد ممنونم و حلاليت مي طلبم.
خواهرانم از محبت هاي شما تشکر مي کنم و مي خواهم که زينب وار باشيد چون سياهي چادر شما از خون من رنگين تر و حساس تر نسبت به انقلاب است.
برادرانم اگر از من بدي ديديد حلالم کنيد و از قول من به همه دوستان و آشنايان سلام برسانيد و از آنها حلال بودي بطلبيد.
به دوستان بگوئيد هرگاه دلتان براي رزمندگان و شهدا تنگ شد سري به گلزار شهدا بزنيد و بر سر مزار شهيدان گلگون کفن برويد و گل هاي سرخ هميشه جاويد را بنگريد آخرين سخنم با شما اين است که جنگ است که انسان را مي سازد و او را به خودسازي وا مي دارد دنباله رو راه امام باشيد از روحانيت آگاه جدا نشويد و براي طولاني شدن عمر امام دعا کنيد.
والسلام . خداحافظ مادر و پدر و خواهران و برادرانم. 17/3/1366
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
نظر شما