وصیت نامه شهید محمد دشتبانى؛
پروردگارا اى رب شهدا من در زندگى و در مدت زمانى كه از نعمات تو به هر نحو استفاده مى كردم متأسفانه نتوانستم كه با زبان با قلم با قدم با فكر و با تمامى وجود در راهت حتى يك قدم مثبت بردارم.
ای زینبیان؛ برخيزيد و با دشمنان خدا و انسانيت حتى اگر بزرگترين قدرت شيطانى باشد قتال كنيد

نوید شاهد فارس : شهید محمد دشتبانى در یکم آذر ماه 1342 در نی ریز دیده به جهان گشود . تحصیلات خود را تا سوم متوسطه در رشته علوم اقتصادی گذراند. با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت و سرانجام در 10 تیر ماه 1366 در کوشک به شهادت رسید.

( متن وصیت نامه )

بسم الله الرحمن الرحيم
يا ايها النفس المطمئه ارجعى الى ربك راضيه مرضيه فادخلى فى عبادى وادخلى جننتى.
هان اى نفس مطمئن و آسوده باز آى به سوى پروردگار خويش كه تو خشنودى از نعمات ابدى و او راضى است از سپاسگزارى تو در دنيا پس بيا و داخل شو در صف بندگان متقى و سپس داخل شو در بهشت.

با سلام به رهبر كبير انقلاب وصيتم را شروع ميكنم.

پروردگارا اى رب شهدا من در زندگى و در مدت زمانى كه از نعمات تو به هر نحو استفاده مى كردم متأسفانه نتوانستم كه با زبان با قلم با قدم با فكر و با تمامى وجود در راهت حتى يك قدم مثبت بردارم. خدايا اينك از تو مى خواهم كه به من توفيق دهى كه بتوانم با جان و با خودم كه بزرگترين سرمايه ام در زندگى است در راه تو ايثار كنم و نهال اسلام را با خونم سيراب كنم. تا شايد بتوانم جبران گناهان گذشته ام را بنمايم آمين يا رب العالمين.

يا غفار الذنوب تو خود مى دانى كه تمامى طول زندگى ام را در خسران و معصيت كارى گذرانده ام و هر لحظه كه از زندگى ام مى گذشته در ورطه جهالت و گمراهى بيش از پيش غوطه ور مى شدم حال كه تو به من توفيق دادى و عنايت كردى كه با چراغ هدايتت راهم را باز شناسم و خودم را در راهت قرار دهم با تمامى وجود هر چند كه مى دانم، گر به هر مو بى زيانى با شدم شكر يك نعمت نتوان گفتم از هزار.

ترا سپاس مى گويم و شكر اين نعمت را به جاى مى آورم كه بر بنده حقير و ناتوانت ترحم كرده و مرا به درگاه خودت بپذيرى تا اينكه توانسته باشم لااقل مقدارى از گناهانم را بكاهم و بار سنگين و كمرشكن گناه را سبك تر كرده و سريعتر بسويت پرواز كنم.

و اينك به شما زينبيان اين توصيه را مى كنم كه من خونم و جانم را تنها و تنها بخاطر خدا و براى تقرب به او و براى جامعه عمل پوشيدن به اهداف امام عزيز خمينى كبير كه همانا سخن و كلام او كلام قرآن است، فدا كردم. اگر مى خواهيد زينب وار حراست و پاسدارى كنيد از خون حسينى ها بايد نيت تان را خالى كنيد و با تمامى وجود گوش بفرمان امام عزيز باشيد تا اينكه خداوند نعمتش را بر تمامى زياد كند و شما هم از اين راه شكرگذارى كنيد از نعمتهاى الهى ان شاءالله.

و باز هم سخنم با زينبيان است و بايد شعارتان اين باشد كه:
ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم             موجيم كه آسودگى ما عدم ماست.

برخيزيد و با دشمنان خدا و انسانيت حتى اگر بزرگترين قدرت شيطانى باشد قتال كنيد و در راه خدا جهاد كنيد و هر لحظه ياد خدا را در وجودتان زنده كنيد كه الا بذكرالله تطمئن القلوب. دل آرام گيرد به ياد خدا.

از كليه دوستانم مى خواهم كه مرا حلال كنيد. از مادربزرگ هايم، مادرم، پدربزرگم، برادرم و كليه اقوام مى خواهم كه مرا حلال كنيد مرا ببخشيد و افتخار كنيد كه فرزندتان را در راه خدا و براى خدا هديه كرديد. و هرگز از على اكبر امام حسين (ع) عزيزتر نيستم و دعا كنيد براى امام عزيزمان و دعا كنيد كه با شهداى كربلا محشور گرديم.

از خواهرانم مى خواهم كه در برابر مصائب مانند زينب (س) صبر و استقامت داشته باشيد و مانند كوه استوار باشند. از خداوند بزرگ مى خواهم كه اين بدنى كه خود او به من عطا فرمودند در راه او متلاشى شود و خودش سيلى شود كه كاخ هاى ظلم و ستم را از ريشه و جا بركند و مزدوران و ظالمان را در خود غرق كند و از خون سرخم لاله هاى گلگونى برويد تا اينكه نويد دهد به مستضعفان جهان كه از اين به بعد كامهايتان كه تمامى اوقاتش تلخى چشيده اينك آزادى گوارايتان باد. به اميد پيروزى كامل اسلام بر كفر. والسلام. محمد دشتبانى 30/2/61.

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده