شهیدی که هنگام وضوی نماز صبح به شهادت رسید + دستخط
شنبه, ۳۰ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۲۴
شهيد محمدرضا قياسی فر در نی ریز به دنیا آمد 17 ساله بود که به جبهه رفت و در عملیات های بیت المقدس و رمضان شرکت کرد و سرانجام هنگام وضوی نماز صبح در حالی که ذکر یارب یارب بر زبانش جاری بود به شهادت می رسد.
نوید شاهد فارس: شهيد محمدرضا قياسی فر
در دهم فروردین 1344 در روستاي دهچاه از بخش پشتکوه از توابع ني ريز ، در
ميان خانواده ای علاقمند به اهل بيت طهارت (ع) قدم به عرصه وجود گذاشت .
دوران
کودکي را با همه دشواری هايش در کنار خانواده پشت سر گذاشت و همراه با
آنها به شهر ني ريز مهاجرت کرد و در آنجا رحل اقامت افکند . دوران تحصيل را
تا راهنمايي ادامه داد سپس فراز و نشيب زندگي امکان ادامه تحصيل را از او
گرفت .
وي قبل از خدمت سربازي به فعاليت در بسيج مشغول شد و چند بار از طريق آن مدرسه عشق و آزادي به جبهه رفت و در عمليات بيت المقدس و رمضان شرکت کرد .
مادرش می گوید:
«محمد
17 ساله بود که دوست داشت به جبهه برود. من مانع او شدم و او را از رفتن
منصرف کردم. یک روز متوجه شدم که می خواهد به جبهه برود پیگیر شدم و گفتند
از روبروی بیمارستان اعزام می شوند. خودم را سراسیمه به آنجا رساندم . خیلی
دنبالش گشتم ولی خبری از او نبود. اسامی را که خواندند خیالم راحت شد ، اسم محمد در آن لیست نبود.
به خانه برگشتم . به محض رسیدن به خانه زن همسایه آمد و گفت: زمانی که شما
رفتید محمد در درخت مخفی شده بود شما که رفتید پایین آمد و به بچه ها گفت
که من دارم به جبهه می روم .
محمد به جبهه
رفت. چند روزی بی خبر بودیم تا اینکه زنگ زد و گفت به جبهه آمدم و از
آنجایی که شما حساس بودید و ناراحت می شدید شما را در جریان نگذاشتم.
بعد
از مدتی به مرخصی آمد پس از آن تماما به جبهه می رفت و در آن یک سال (دو
ماه، سه ماه چهل و پنج روز و ...) در جبهه بود تا اینکه زمان سربازیش رسید.
»
وی در وصیت نامه خود خطاب به مسئولین می نویسد:
«چند سخن با برادران ديني خود دارم هر وقت به مقامي رسيديد خود را از خداوند تبارک و تعالي دور نکنيد خداوند تبارک و تعالي همه بندگانش را امتحان مي کند هر وقت به مقامي رسيديد ظرفيت داشته باشيد
و خود را نبازيد هميشه بر روي شخص مؤمن روي شاد و خرم نگاه کنيد هميشه
سنگين وار باشيد خنده بيجا نکنيد اگر خنده خواستيد بکنيد صداي خنده تان
بلند نشود . »
شهيد محمدرضا قياسی فر در سال 1363 به خدمت سربازی فرا خوانده شد و به عنوان سرباز ژاندارمری به دفاع از اسلام و کشور پرداخت و سرانجام در سی ام تیر ماه 1364 ساعت چهار صبح هنگام اذان آستين ها را بالا مي زند و براي وضو از سنگر خارج مي شود . در
حالي که وضو گرفته بود و ذکر يارب يارب بر لب وي بود ، ناگهان خمپاره اي
بر زمين اصابت کرد و ترکش آن پيمانه محمدرضا را در منطقه عملياتي دهلران از
شربت گواراي شهادت لبريز کرد . پيکر پاکش در گلزار شهداي ني ريز به خاک
سپرده شد .
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
نظر شما