وصیت نامه شهيد ابوالقاسم ابراهيمي؛
اينک که قلم در دستم روي کاغذ مي لغزد به ياد دارم بارها قلم را به دست گرفتم و بر روي کاغذ لغزاندم و وصيت نامه ام را نوشتم به اميد اینکه ديگر زنده برنگردم ولي چه کنم سعادتش نصيبم نگشت.
نوید شاهد فارس : شهيد ابوالقاسم ابراهيمي در سوم تیر 1329 در روستای کوشک مرودشت در خانواده ای مذهبي به دنيا آمد. پدر مردي متدين و با خدا بود . از سن شش سالگي جهت کسب معلومات به دبستان روستاي کوشک رفت و دوران ابتدايي را در ده سپري کرد چون در روستا کلاس ها و دوره هاي بالاتر دائر نبود مجبور به ترک تحصيل شد و چون امکانات براي ادامه تحصيل نبود جهت کمک به هزينه خانواده به کمک پدرش امورات کشاورزي را انجام مي داد و تا اين که در سال 1346 جهت امرار معاش خود و خانواده شان در سد درود زن و قسمت ماشين آلات راهسازي مشغول کار شد و کم کم در سال 1348 بنا به وظيفه شرعي با دختر فاميل ايشان ازدواج نمود و پس از يک سال يعني در سال 1349 به خدمت مقدس سربازي اعزام شد.
پس دو سال خدمت خود را در نيروي هوائي دزفول به عنوان سرباز يکم خدمت سربازي را بسر برد و بعد از بازگشت از خدمت در روستا يک تعميرگاه موتور سيکلت دائر کردند و بدين وسيله زندگي را به چرخش در مي آورد. با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت و سرانجام در 21 مرداد ماه 1366 به شهادت رسید.
خوشا بحال کساني که در تمام احوال با اخلاص خدا را فراموش نمی کنند

(متن وصیت نامه)
بسم الله الرحمن الرحيم
  وصيت نامه خود را در چادري تنها مي نويسم.
قال الله الحکيم في القرآن الکريم.
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ
 فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ

 هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.
آنها بخاطر نعمتهای فراوانی که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است، خوشحالند؛ و بخاطر کسانی که هنوز به آنها ملحق نشده‌اند [= مجاهدان و شهیدان آینده]، خوشوقتند؛ که نه ترسی بر آنهاست، و نه غمی خواهند داشت.

با نام خدا و با ياد اولياء و انبيايش و با سلام بر رهبر کبير انقلاب ناجي امت اسلامي و با سلام بر حافظان انقلابش رزمندگان دلير اسلام و سلام بر ارواح طيبه شهدا و شهيدان زنده(معلولين انقلاب) اينک که قلم در دستم روي کاغذ مي لغزد به ياد دارم بارها قلم را به دست گرفتم و بر روي کاغذ لغزاندم و وصيت نامه ام را نوشتم به اميد اینکه ديگر زنده برنگردم ولي چه کنم سعادتش نصيبم نگشت هم اکنون اميدوارم که خداوند توفيق شهادت در راهش را نصيبم گرداند البته مي دانم که رسيدن به درجه و مقام لقاءالله و زيارت خداوند مختص افراد صالح و متقي است و عاصيان را در آن جايگاه و مقام راهي نيست .

در اينجا خود را با کمال سرافکندگي و خجالت به پيشگاه حضرت باري تعالي و رحمت نامنتهي مي برم و اميدوارم که به حق محمد و آل محمد خداوند بر حقير تفضل و ترحم نمايد و از گناهان و تقصيراتم در گذرد و ما را به شفاعت حسين عليه السلام و وساطت مولي ابا صالح المهدي(عج) نائل فرمايد.

اي خدا ما را ببخش بخاطر شاکر نبودنمان و ما را ببخش بخاطر قدرداني نکردن از نعمت هايت و ببخش ما را به خاطر بي اعتنايي به احکام و دستوراتت و ما را ببخش بخاطر فراموش کردن خودمان که چه بوديم و چه شديم و چه خواهيم شد.

تذکراتي چند خدمت عزيزان و سروران و بستگان و آشنايان و دوستان دارم که شايد خود عامل آن نبودم و از اين موضوع بسيار متاسفم ولکن مي دانم اين مورد انجامش خيلي خوب و موجب نجات از آتش جهنم خواهد شد مولي علي عليه السلام مي فرمايد: طوبي لمن اخلص لله عمله و خبه و بغضه و اخذ و ترکه و کلامه و صملة.
خوشا بحال کساني که در تمام احوال اخلاص، خدا را فراموش نمی کنند. آگاه باشيد جائي که اخلاص نباشد اختلاف است و جايي که اختلاف باشد خودپرستي و هوي و هوس و در همان جا شيطان (ام الفساد) وجود دارد. نکته ديگر اين است که انسان بايد راحتي را يا در دنيا دنبال کند يا در آخرت اگر در آخرت جويا شود نبايد در دنيا دنبال او بگرد و اگر در دنيا جويا شود در آخرت به آن نمي رسد. حلاوة الدنيا مرارة الاخرة و مرارة الدنيا حلاوة الاخره.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
والسلام ابوالقاسم ابراهيمي

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسنادایثارگران فارس


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده