وصیت نامه شهيد مهرداد زينلی؛
شهيد مهرداد زينلی در وصیت نامه خود می نویسد: بر شما ای ملت قهرمان و دشمن شكن مبادا پير طريقت و مرد صالح خدا را تنها بگذاريد كه در اين صورت با كوفيان بيعت و پيمان بسته ايد.اي بازوان پر قدرت امام واي عاشقان حرك ابا عبداله كاروان در حركت است و قافله سالار زنك رفتن مي زند. بشتابيد و فرصت را غنيمت شماريد كه لبيك به خميني لبيك به حسين است.

نوید شاهد فارس: شهيد مهرداد زينلی در زمستان سال 1348  در خانواده اي مذهبي در لار بدنيا آمد. دوران طفوليت را در آغوش گرم خانواده سپري كرد .
از 6 سالگی قدم به عرصه علم گذاشت و وارد مدرسه ارشاد شد تا با شروع دوران تحصيلي ورقي تازه بر زندگي نامه شهيد خويش بگشايد. در مدرسه همواره در رفتار با همكلاسي هايش الگو بود .

اواخر تحصيلات ابتدائي با حركت پر شكوه و انقلاب اسلامي مقارن شد و عليرغم سن كمی که داشت در تظاهرات شرکت می کرد. او با قلب كوچك ولي پر احساس خود با مشت هاي گره كرده را انقلاب را مي پيمود و بالاخره به آرزوي خود رسيد و شاهد سقوط رژيم طاغوت شد. وی تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی گذراند.

پس از پيروزي انقلاب هم بطور مداوم عضو پایگاه مقاومت شد و چه در شهر و چه در جبهه لحظه اي از فكر جنگ و انقلاب غافل نشد. آخرين سمت وي در پايگاه شهيد فاني به مسئول تبليغات آن پايگاه بود. شهيد زينلي كه براستي در مكتب حسين درس خون رنگ شهادت راآموخته بود وراه امامش رادريافته و در آن گام نهاد و با آگاهي كامل و اعتقاد به جبهه رفت.

شهيد مهرداد زينلی سرانجام در 22 دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید.

(متن وصیت نامه )

 بسم الله الرحمن الرحيم 
يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربك راضيه المرضيه فادخلي في عبادي داخلي في جنه.

اي نفس مطمئن و آرام مراجعت كن بسوي پروردگارت كه آنچه رضاي اوست سپس داخل شو در عبادت و بندگي من و داخل شد در بهشت من.

با سلام به حضرت امام كه وجودش براي جامعه اسلامي نعمت است و با سلام به شهداي عالم از آدم تا خاتم . بارالها تو ميداني كه عزيمت من به صحنه پيكار و ميدان نبرد فقط براي اجراي احكام و دستورات تو و پيامبر تو و ولايت فقيه مي باشد به جبهه آمده ام تا در اين سرا مرگ خونين را انتخاب و مرگ در بستر را ذلت و خواري محسوب نمايم.

اماما اي كه نفس گرمت قلوب مستضعفان را به نور معرفت و طريق خالق منور رهنمون مي سازد. فرمان و نداي هل من ناصر ينصرني ترا شنيدم كه همچون آتشي برجانم طنين انداز شد. انقلابي عظيم درون نفسم بوجود آمد حركت كردم و همچون كبوتري سبكبال از قفس تنگ هواهای نفساني بسوی انواری از معرفت و دانشگاه انسان سازي مسيري بس طولاني را در مدتي كوتاه پيمودم. تا اينكه كه سر منزل مقصود رسيدم.

بر شما ای ملت قهرمان و دشمن شكن مبادا پير طريقت و مرد صالح خدا را تنها بگذاريد كه در اين صورت با كوفيان بيعت و پيمان بسته ايد.اي بازوان پر قدرت امام واي عاشقان حرك ابا عبداله كاروان در حركت است و قافله سالار زنك رفتن مي زند. بشتابيد و فرصت را غنيمت شماريد كه لبيك به خميني لبيك به حسين است. من آرزو دارم كه با همت والاي شما امت حزب اله ريشه فساد و منكرات كه همه و همه از هواهاي نفساني كه سر منشا آن نفس است بزودي ريشه كن گردد ودر عوض چراغ هدايت و پرتوهاي ايمان نور دلها شود تا حكومت مظلومين و حاكميت پابرهنه به تحقق برسد.

قلم من قادر نيست كه زحمات شما را بروي كاغذ بياورد اما از بابت تذكر نكاتي را خدمت شما خانواده محترم عرض مي نمايم. اميدوارم كه بعد از شهادت من همچون گذشته ها بيشتر و بيشتر در راه اسلام و انقلاب اسلامي گام برداريد. اميدوارم اشكي كه از چشمانتان مي ريزد به خاطر علي اكبر حسين باشد و اشك شادي شما باشد و براي شهادت من احساس ناراحتي نكنيد و به شهادت من افتخار كنيد همچنان كه امام عزيزمان مي فرمايد:شما خانواده شهدا چشم و چراغ اين ملتيد و صبري عظيم بر شما از درگاه خداوند متعال خواستارم.

خانواده عزيزم از شما و اقوام حلال بودي مي طلبم چون كه براي بزرگ كردن من خيلي زحمت كشيديد و من خيلي باعث اذيت شما شده ام و امیدوارم كه مرا حلال كنيد از مادرم و پدرم كه در دوران كودكي تابحال زحمات زيادي براي من كشيده اندمتشكرم.

پيامم به برادرم:
برادران گرامي اميدوارم كه هميشه موفق و مويد باشيد اميدوارم كه امام عزيزمان را تنها نگذاريد.و در راه امام حسين عليه السلام و اسلام هميشه پيش قدم باشيد. خواهرانم اميدوارم كه هميشه موفق و مويد باشيد و با حجاب خود مشت محكمي بر دهان ابر قدرتها بزنيد.فرزندانتان را حسين وار بزرگ كنيد و در تربيت آنها كوشا باشيد.

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی ، مرکز اسناد ایثارگران فارس
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده