شهادت یکم فروردین،
 من مى روم به طرف كربلاى حسين تا شايد كه ان شاءالله خداوند لطف كند و كربلاى خودش را نصيب ما گرداند و لياقت اين را به من حقير داده تا در راه معبود و ايزد متعال شهيد شوم و يا ان شاءالله به زيارت كربلاى حسينى با پيروزى كامل دستم به خاك آنجا برسد.
سیری در کلام طیبه شهید هاشم کاظمی

نوید شاهد فارس : شهيد هاشم کاظمی دربیست و سوم دی ماه 1340 در روستای جيان از روستاهاي بخش بيضاء توابع شهرستان سپيدان ديده به جهان گشود .

 تا پايان دوره ابتدائي را همان روستا به پايان رساند .به دلیل عدم وجود مدرسه راهنمایی در آنجا جهت ادامه تحصيل به يکي از روستاهاي همجوار بنام روستاي جعفر آباد که در 4 کيلومتري زادگاهش بود رفت. او هر روز مسیر را با پاي پياده طی میکرد تا اینکه دوره راهنمايي را با موفقیت به پايان رساند .

 جهت اخذ مدرک ديپلم چون اين بخش دبيرستان نداشت روانه شيرازشد و در دبيرستان حاج قوام به تحصیل پرداخت. تحصیلاتش که به اتمام رسيد به زادگاهش بازگشت تا یاری گر خانواده اش در کشاورزي و دامداري باشد.


با آغاز جنگ تحميلي عليه ايران، هاشم که فرد فعال روستا بود و به عضويت شوراي اسلامي روستا در آمد و شبانه روز در خدمت مردم و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مرودشت بود  و شور و حال بسيار داشت. تا اين که در سال 1360 از طريق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مرودشت راهی جبهه هاي نبرد حق عليه باطل شد .

و سرانجام در یکم فرورین سال 1362  در جبهه قصر شيرين بر اثر ترکش خمپاره به فیض شهادت نائل آمد .

(متن وصیت نامه)
بسم الله القاسم الجبارين

 مسئله اصلى جنگ است و جوانان بايد بروند و اين جنگ را تمام كنند به نفع اسلام (امام خمينى).


 اگر هزار و يك جان داشتم هزار را براى امام خمينى مى دادم و يكى را براى شهادت. اينجانب با آگاهى تمام و با قلبى پاك روانه جنگ با كافران بعثى و صهيونيستى مى شوم و با اين قدم جواب هل من ناصر ينصرنى فرزند امام حسين علیه السلام اين نمونه و الگوى رهبرى و پدر و پير جماران را مى دهم تا مشتى محكم باشد به دهان منافقين خفاش صفت كه ياراى ديدن خورشيد عالم تاب را ندارند. من مى روم به طرف كربلاى حسين تا شايد كه ان شاءالله خداوند لطف كند و كربلاى خودش را نصيب ما گرداند و لياقت اين را به من حقير داده تا در راه معبود و ايزد متعال شهيد شوم و يا ان شاءالله به زيارت كربلاى حسينى با پيروزى كامل دستم به خاك آنجا برسد و زيارتى بكنيم وبرگرديم و به (كربلاى هاشم)برگردم كه هر دو راه از خداست كه قسمت و اراده او چه باشد با عزم سرشار پذيرا هستم ان شاءالله.


 برادران گروه مقاومت و شوراى اسلامى بيضاء اگر لياقت شهادت را پيدا كردم من را در نزديكى قبر شهيد محمدرضا كشاورز دفن كنيد و يك پرچم جمهورى اسلامى هم روى آن قبر نصب كنيد و برادران و خواهران اصلا گريه نكنيد اگر كوهها هم به گريه بيفتند شما گريه نكنيد و اگر خواستيد گريه كنيد براى من نباشد و براى امام حسين شهيد(ع)، و شهيد مظلوم رجايى و بهشتى گريه كنيد.


 برادران و خواهران اگر خواستيد به ديدار خانواده من برويد بارويى گشاده و خندان باشيد و حتی لباس سياه هم نپوشيد كه روح من خوشحال شود و به پدر و خانواده من بجاى تسليت تبريك بگوييد و اگر كسى امام خمينى را دوست دارد مرا دوست بدارد و اگر كسى امام خمينى را رهبر مى داند بر تابوت من و در تشييع جنازه من شركت كند و الا نه.


برادران و خواهران حزب الهى از اينكه لياقت خدمتى به شما را نداشتم مرا ببخشيد از اينكه نتوانستم زحمتى بكشم براى شما مرا ببخشيد از اينكه بيشتر از آنچه بودم خودم را مى نماياندم مرا ببخشيد.خداحافظ.


برادران گروه مقاومت و شورا و برادران و خواهران حزب الهى قدر امام و امت و سخنان گهربار او را بدانيد و يك لحظه غفلت نكنيد و هرچه مى توانيد دعا براى سلامتى امام و اميد امام دعا كنيد و در كشمكش با ظالم و چاپلوسان و رياست طلبهاى روباه صفت استوار و پابرجا باشيد تا خدا از شما خشنود و راضى باشد. 

برادران نوجوان حزب الهى محل را تشويق به علم و اسلام و نماز و فنون نظامى كنيد و با كتاب خواندن آنها را تشويق كنيد. خداحافظ 
برادران و خواهران حزب اللهى. ان شاءالله كه يكبار ديگر در دنياى ابدى همديگر را ملاقات كنيم. 

والسلام عليكم و رحمه الله

و من الله التوفيق. 

ياران همه سوى مرگ رفتند       بشتاب كه تازه ره نماييم 

   اى خون حماسه در رگ دين           برخيز نماز خون بخوانيم

 هاشم كاظمى. شهيدآباد بيضاء.




انتهای متن/

منبع پرونده فرهنگی مرکز اسناد ایثارگران فارس 


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده