گذری بر زندگی شهید ذوالفقار زارعی

 تحصیلات ابتدائی را از 7 سالگی در روستا آغاز کرد. پس از اتمام دوران ابتدائی برای ادامه تحصیل به میمند رفت و دوره سه ساله راهنمائی را در آنجا گذراند. و پس از آن جهت ادامه تحصیل در شیراز در هنرستان  ثبت نام وشروع به تحصیل نمود و ضمن درس خواندن در گروه مقاومت مسجد النبی شیراز ثبت نام و وارد فعالیت شد.

 در این مدت شبها نگهبانی و گشت خیابان و روزها به خواندن درس مشغول بود. فعالیت مداوم وی در گروه مقاومت باعث نگردید که وقفه ای در تحصیلاتش ایجاد شود بلکه در تمام دوران تحصیل در رشته مزبور رتبه اول را دارا بود.

مدتی که در شیراز بود در خیابان قآنی نو در منزل یکی از بستگان اطاق کوچکی کرایه کرده بود و در آن بسرمی برد. گرچه هزینه تحصیل توسط پدرش تامین می شد ولی از روزهای تعطیل و همچنین تعطیلات تابستانی حداکثر استفاده را می کرد و حتی روزهای تعطیل در ماه مبارک رمضان با اینکه روزه دار بود به کار بنائی مشغول بود.تا از این طریق به پدرش کمک کرده باشد وهم بیکار نباشد

او لحظه ای نماز و روزه خود را فراموش نمی کرد و در این مدت که در گروه مقاومت بود بارها خواستار رفتن به جبهه شد که بخاطر خواندن درس به خواسته وی موافقت نمی گردید.
ذوالفقار سرانجام در اوایل سال1361 پس از طی یک دوره آموزش فشرده در آب باریک شیراز آماده اعزام به جبهه گردید.

اولین ماموریت او مصادف شد با درگیری خوانین که در این ماموریت دو نفر از دوستانش به شهادت رسیدند و این مورد در روحیه او اثری عمیق گذاشت وعلاقه او نسبت به  به جبهه رفتن دو چندان شد. یک ماه بیشتر به امتحانات خرداد ماه سال چهارم نمانده بود که قصد رفتن به جبهه را داشت. پدر ممانعت کرد و گفت پس از امتحان خرداد ماه برو ولی در جواب گفت:
جبهه رفتن از همه چیز واجب تر است، ان شاءالله برمی گردم شهریور ماه امتحان می دهم . به هر صورتی که بود پدر را راضی کرد و با عده ای از دوستانش داوطلبانه به کردستان اعزام شدند. حدود چهل روز در جبهه کردستان در کامیاران مشغول ستیز با کومله و دموکرات بود تا اینکه در 29 خرداد ماه 1361 بر اثر انفجار مین به شهادت رسید. پیکر پاکش در روستای بهجان سیمکان به خاک سپرده شد .

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی مرکز اسناد ایثارگران فارس