عشق به شهادت مرا به جبهه کشاند
يکشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۰۰
شهید حسین تقی زاده در سال 45 در خرمشهر به دنیا آمد او عاشق شهادت بود در وصیت خود می نویسد: اينجانب به ميل خود و داوطلبانه عازم جبهه شده ام و هيچ چيزي مرا وادار نکرده است...

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد حسين تقی زاده در 20 اردیبهشت سال 1345 در خرمشهر ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدائي خود را در دبستان 25 شهريور و مدرسه دانش خرمشهر به پايان رساند. در همان اوايل زندگي با شرکت در مجالس مذهبي و عزاداري سيدالشهداء با آداب و اخلاق اسلامي آشنا شد و خميرمايه وجودش با عشق به خاندان رسالت شکل گرفت .
اهداف انقلابی
حسین در نوجوانی ترک تحصيل کرد و در کنار پدر به کار بنايی مشغول شد . سال 1357 انقلاب اسلامی پيروز شد . او نوجواني 12 ساله بود که همراه پدر و خانواده در محافل انقلابي و تظاهرات مردمي شرکت می کرد و با تفکر در مسائل و ارتباطات اجتماعي به اهداف انقلاب پي برده و از ارادتمندان و مريدان رهبر فرزانه انقلاب حضرت امام خميني بود.
مهاجرت به لامرد
با شروع جنگ تحميلي و اشغال خرمشهر «حسین» با از دست دادن تمام امکانات زندگی ناچار به ترک خانه و کاشانه شد و همراه خانواده به شهرستان لامرد مهاجرت کرد و در روستاي چاه عيني علامرودشت ساکن شد.

پادگان شهيد دستغيب
او بيشتر اوقات فراغت خود را در بسيج مي گذراند و در جمع آوري کمک هاي مردمي و اعزام نيرو به جبهه تلاش مي کرد . ماندن در پشت جبهه روح ناآرام او را راضي نکرد و با آموزش هاي نظامي در پادگان شهيد دستغيب کازرون روانه جبهه شد.
عشق به شهادت مرا به جبهه کشاند
حسین در وصیت خود می نویسد: «اينجانب حسين تقي زاده به ميل خود و داوطلبانه عازم جبهه شده ام و هيچ چيزي مرا وادار نکرده است و فقط عشق به شهادت و پيروي از فرامين امام امت خميني عزيز مرا به جبهه کشاند. و خدا را شکر و سپاسگذارم که توفيق آمدن به جبهه ، جايگاه عاشقان الله به من عطا فرمود چرا که جبهه يکپارچه نور و روشنايي است و من از ظلمات و تاريکيهاي نفسانيات و وسوسه هاي شيطاني خود را رهانيده و به سوي نور پرواز کردم و خداوند رحمان را به خاطر اين شايستگي سپاسگزارم»
شهادت
سه ماه در منطقه دهلران با دشمن جنگيد و پس از آن مدت پنج سال به عنوان نيروي ويژه با بسيج علامرودشت همکاري کرد . براي بار سوم راهي منطقه عملياتي عين خوش شد و از آنجا به کردستان رفت و در 27 مهر ماه 1362 در عمليات ظفرمند والفجر 4 هنگامي که در اطراف پادگان پنجوين به نبرد با دشمن مشغول بود مورد اصابت تير کاليبر دشمن قرار گرفت و به فیض شهادت نائل گردید.انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
نظر شما