آخرین اخبار:
کد خبر : ۴۷۲۶۳۱
۱۴:۱۹

۱۳۹۸/۱۱/۰۷

«باران نور»

برادر شهید «عقیل ساسانی‌نژاد» در خصوص آخرین دیدار با برادر شهیدش چنین می‌گوید: برای من یقین شده بود که این‎ها در این عملیات شهید می‌شوند؛ زیرا که نوری خاص از چهره آنها می بارید. چقدر زیبا بود.
نویسنده :
اباذری



زندگی نامه شهید

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «عقیل ساسانینژاد» که نام پدرش «احمدعلی»است. او سال 1350 در «روستای شلمزار» متولد شد. وی دوران ابتدائی و راهنمائی را در روستای شلمزار گذراند و از اول ابتدائی درسش در سطح عالی بود اما دوران راهنمائی را در حد خیلی خوب فعالیت می‌کرد و همیشه از شاگردان ممتاز کلاس بودن شهید عقیل از دوران ابتدائی به نماز و روزه خیلی اهمیت می‌داد و در مسائل اسلامی حرکت می‌کردند و در کلاس‌های که در مسجد در مورد احکام و آموزش قران شرکت می‎کردند و همیشه در دوران راهپیمایی در دعای کمیل و دعای توسل شرکت می‌کردند.

نظم، ورزش، دوستی و دقت در انتخاب دوست از ویژگی‌های شخصیتی او بود. دوستانش هم مانند او انسان‌های مومن و با خدایی بودند که با هم در جلسات مذهبی شرکت می‌کردند.

از دیگر ویژگی‌های اخلاقی او در خانه و مدرسه، برنامه‌ریزی و هدفمندی بود. روی گشاده او زبانزد عام و خاص بود اما هرگز  ندیدم که با صدای بلند بخندد.  و در ورزش هم و هم اخلاق خوب و چهره‌ای خندان داشت و هیچ موقع در خانه و در بیرون از خانه ما ندیدیم که با صدای بلند بخندد و همیشه خنده‌اش با لبخند بود و در کارهای خانه به پدر مادر خیلی کمک می‌کرد و احترام خواهر و برادر و پدر و مادر و فامیل‌ها را نگه می‌داشت و صله رحم هم یکی از ویژگی‌های خوب او بود و به منزل خواهر و برادر و فامیل‌های سرمی‌زد.

او بعد از گذراندن دوران راهنمایی وارد دبیرستان شد و در این دوران قصد رفتن به جبهه را داشت به دلیل سن کم  سپاه اجازه اعزام به او نمی‌داد تا اینکه با دستکاری شناسنامه تاریخ تولد خود را تغییر داده و با برادرزاده خود به جبهه اعزام شد و در عملیات ماووت همراه برادرزاده‌اش به شهادت رسید.

«رضا ساسانی‌نژاد» برادر شهید «عقیل ساسانی‌نژاد» در خصوص آخرین دیدار با برادر و برادرزاده شهیدش چنین می‌گوید: هر سه در عملیات ماووت بودیم؛ من، برادر شهیدم «عقیل» و برادرزاده شهیدمان یعنی دو برادر و یک برادرزاده. برای من یقین شده بود که اینها در این عملیات شهید می‌شوند؛ برای این که نوری خاص از چهره آنها می بارید. چقدر زیبا بود. آخرین لحظه و آخرین نگاه انها را وقتی یادم می‌آید، دگرگون میشوم.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه