تاملی در وصیت شهيد "عبدالرسول تراب فرد"؛
شهید "عبدالرسول تراب فرد" در وصیت نامه خود می نویسد: هيچ قطره اي در مقياس حقيقت در نزد خدا از قطره ي خوني که در راه خدا ريخته شود بهتر نيست و من مي خواهم با اين قطره ي خون به معشوقم برسم...
یک قطره خون


به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد "عبدالرسول تراب فرد" در 26 شهریور ماه 1343 در دامن مادر و پدری متدين پا به عرصه گيتی گذاشت. او اولین فرزند خانواده بود و با تولدش همه خوشحال شدند . شش ساله بود که راهی مدرسه شد و تحصيلات ابتدايی را سپری کرد . دوره ی راهنمايی همزمان شد با تظاهرات برعليه رژیم شاهنشاهی. او نیز آرام و قرار نداشت و در راهپيمائيها و تظاهرات شرکت مي کرد و در مساجد کوچه و خيابانها اعلاميه پخش مي نمود. 
 عبدالرسول به مراسم دعا و نماز جمعه علاقه داشت و دوستانش را هم به اين مراسم دعوت می کرد. او خود و تمام دوستانش را آماده کرده بود تا گامي براي موفقيت اسلام و مسلمين بردارد و بتواند با خون خود درخت انقلاب را آبياري کند. تمام فکر و خيالش انقلاب و امام بود هيچ گاه خود را خسته و افسرده نشان نمي داد. او در جلسه هاي سخنراني علماي شهر همانند حجه الاسلام آيت الله شفيعي شرکت مي کرد. تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم در رشته تجربی گذراند. با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت و سرانجام در 10 فروردین ماه 1365 در فاو به شهادت رسید. پیکر او در جهرم به خاک سپرده شد.

متن وصیت نامه / یک قطره خون
بسم الله الرحمن الرحيم . شکر خدای که اين توفيق را يافتم در راه مبارزه حق عليه باطل شرکت کنم و آنچه را که دارم در طبق اخلاص نهاده تقديم ايزد منان کنم و آنچه حسين و يارانش و تمام رزمندگان صدر اسلام پروانه وار آلامي گشتند من هم آن را باز يابم يعني شهادت. هيچ قطره اي در مقياس حقيقت در نزد خدا از قطره ي خوني که در راه خدا ريخته شود بهتر نيست و من مي خواهم با اين قطره ي خون به معشوقم برسم خداست آيا کسي به خود اجازه مي دهد که با چشم خود ببنيد که جنايتکاران و متجاوزان دست به سوي اسلامش مشرف کشورش درازه کرده و قصد نابودي آن را داشته باشد و سکوت اختيار کند من که اکنون مي روم با خدايم ملاقات کنم مي روم تا آتشي را که در درونم مشتعل شده خاموش نمايم.

گردابهای روزگار
 من هم اکنون به سوي سنگر خالي همرزم و به سوي دانه ي با صفاي جبهه حق پرواز مي کنم که دشمن بداند هيچ موقع سنگر خالي نمي ماند اما بايد از رهبرم به امامم حجت عصرم خميني بت شکن قدر داني کنم که مرا از سياه چالها و گردابهاي روزگار که به سوي پرتگاهي روانه بودم نجاتم داد و راهنما شد.

خونبهای این انقلاب چیست؟
 وصيت مي کنم که بعد از من برايم گريه نکنيد به همه ي دوستان و آشنايان تبريک بگوئيد. بگوئيد جان او برای امام امت به خميني بت شکن و در راه خداست و براي همين بود که به جهاد رفت و شربت شهادت نوشيد و تو اي همرزمم و دوستم خود بهتر مي داني که اين انقلاب به چه نحوه اي به پيروزي رسيد با کشته شدن علي اکبر ، علي اصغر قاسم و ابوالفضل و حبيب بن مظاهر ها. نکند خداي ناکرده بي تفاوت بنشيني و دنيا را بر آخرت ترجيح بدهي. حزن و اندوه را به خود راه نده ما پيروزيم

مادرم بی تابی نکن
 اي مادر نکند در مرگم بي تابي کني و جامه بدری و تا آخر عمر خود را در آتش ناراحتی بسوزانی چون که مورد ظن دشمن خواهی گرفت و به خانواده و بستگان توصيه می کنم از اين انقلاب و اميد مستضعفان رهبر کبير انقلاب اسلامی فرمانده کل قوا امام خمينی بر نداريد خدا يار و ياور شماست.

نکند پا بر روی خون شهدا بنهی
 سخني با همرزمم دارم سخنم با توست نکند خداي ناکرده لحظه اي از خود بيخود شويد و همچون دوستي نيمه راه پا برخون شهيدان نهي. اي کسانيکه در مملکت اسلامي مسئول هستيد هميشه و در همه حال به فکر خداوند باشيد و برای اين مردم که همه چيز شان را در راه اسلام می دهند نشسته خدمت کنيد و سعی بر اين باشد که مردم را با عملکرد خود رها نخواهد کرد .

قدر امام را بدانید

 تنها سخنم با امت حزب الله اين است که سخنان امام عزيز و تمام روحانيون پيرو خط امام به خصوص امام جمعه عزيزمان حاج سيد عبدالحسين آيت اللهي را گوش دهيد و قدر اين روحاني پيرو خط امام را بدانيد و او را پشتباني کنید و دل او را به درد نياوريد و امت حزب الله در نمازهاي جمعه و جماعت هر چه با شکوهتر شرکت کنيد که همين نمازهاست که منافقان از آن  ترس دارند.
 برادران و خواهران عزيز اميد به آن را همگي با عنايت خداوند تبارک و تعالي و نعمت رهبري پيامبر گونه امام خميني در تحقق اسلام در جهان بکوشيم .


انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی مرکز اسناد ایثارگران فارس



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده