نوید شاهد _ همسر شهید "جلیل خادمی" در خاطره ای می گوید: « شب 17 آبان سال 1394 بود. در آشپز خانه مشغول آماده کردن شام بودم. جلیل محو نوشتن متنی در دفترش بود که حتی صدای گریه فاطمه را نشنید و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

خاطره تکرار نشدنی

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید "جلیل خادمی" 15 تیرماه 1356 در روستای امیر حاجیلو از توابع شهرستان فسا دیده به جهان گشود.
او تحصیلات ابتدایی را در روستای محل تولد با موفقیت گذراند و برای ادامه تحصیل به همراه خانواده به شهرستان فسا عزیمت کرد. دوره متوسطه را در دبیرستان ذوالقدر در رشته ریاضی فیزیک بطور ناتمام رها و در سال 1374 در سن 18سالگی با توجه به علاقه ای که به نهاد مقدس سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی داشت به عضویت این نهاد در آمد.
سال 76 ازدواج کرد و ثمره آن سه فرزند بود. در سال 1390 به فرماندهی رصد دیدبانی از آتش بار هدف یاب منصوب گردید. شهید جلیل خادمی سرانجام 24 آبان 1394 در ماموریت دوم به عراق در سامرا در جوار مرقد ملکوتی امام حسن عسکری(ع) و امام علی النقی(ع) به فیض شهادت نائل آمد. پیکر پاکش طی تشییع با شکوه در گلزار شهدای امامزاده شهیدان روستای حاجیلو به خاک سپرده شد.

متن خاطره: خاطره تکرار نشدنی

همسر شهید "جلیل خادمی" در خاطره ای روایت می کند: شب 17 آبان سال 1394 بود. در آشپز خانه مشغول آماده کردن شام بودم. جلیل محو نوشتن متنی در دفترش بود که حتی صدای گریه فاطمه را نشنید . چند بار صدایش زدم . نگاهی به من کرد دفتر را زمین گذاشت و به سراغ فاطمه رفت. بعد از شهادتش متوجه شدم که وصیت نامه اش می نوشت.
همان شب به مسجد رفت زیارت عاشورا خواند و برگشت ساکش را پیچید . و آماده رفتن .

روز بعد قبل از حرکت گفت : شما هم با من تا شیراز بیایید. نمی دانم ، شاید می دانست که این آخرین دیدار است . مریم شیفت ظهر بود از پدر خداحافظی کرد و در آن لحظه مثل ابر بهاری گریه می کرد و راهی مدرسه شد. جلیل نتوانست تحمل کند دنبال مریم رفت و گفت با ما تا فرودگاه به شیراز بیا. همه آماده شدیم و به سمت شیراز حرکت کردیم.
به فرودگاه شیراز رسیدیم ساک را روی زمین گذاشت . فاطمه در بغلم بود . نگذاشت به خاطر بچه پیاده شوم گفت هوا سرد است. همان جا خداحافظی کردم.
من از داخل ماشین مات و مبهوت قدم های جلیل بودم. ساکی که روی زمین می کشید و نسیم پاییزی که کت جلیل را تکان می داد.
آن لحظه در ذهنم ثبت شد . کاش آن روز دوباره تکرار می شد تا در لحظه خداحافظی یک دل سیر او را نگاه می کردم...

 

انتهای متن/

منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده