گفت‌وشنود شاهد ياران با فرزند شهید دستغيب؛
سالیان سال همراهی و همدلی با شهید در عرصه‌های خطير مبارزه و شرافت بر افكار و آرای ايشان، خاطرات و تحليل‌‌های «آیت‌الله سيد محمد هاشم دستغيب» را از دقت، صحت و ارزش فراواني برخوردار ساخته است. ايشان با وجود ضيق وقت، با نهايت لطف ما را پذيرفتند و با اتكا به حافظ های شگفت، از روزهای مبارزه، چالش‌ها و تلاش‌ها و نهايتاً شهادت جانسوز پدر سخن گفتند.

نوید شاهد: گفتگوی حاضر شرح جامعی از انقلاب در استان فارس و تاثير شهيد دستغيب در اين فرآيند است كه برای پژوهندگان تاريخ معاصر بسيار مفيد تواند بود. با تشكر از حضرتشان كه ما را در تدوين گفتگوی جامع ياری كردند.

تابع محض ولی‌فقیه بودند

از دوران كودكی از والد گراميتان چه خاطراتی را در ذهن داريد؟

خاطراتی كه از ايشان دارم بی‌شمارند و ايشان چون زندگيش مبتنی بر احكام اسلامی بود، در تمام ابعاد مراقب بود و واقعاً نظر لطفی به زن و بچه داشت. من بچه بودم، ولی هنوز اين خاطره در ذهنم هست. سابقاً چوب لباسی‌هایی بود كه به ديوار می‌زدند و برآمدگی‌ای داشت كه مثل سر شير بود. مرحوم ابوی مرا كه كودک دو سه سال‌های بودم، بلند می‌كرد و آن را به من نشان می‌داد و با من بازي می‌كرد. چهار پنج ساله كه بودم، اصرار داشت كه مرا همراه خود به مسجد ببرد. ظهر كه می‌شد اصرار داشت كه اقامه بگويم و نمازم را همراهش بخوانم و اگر يكروز نبودم، سوال می‌كرد كه چه شده؟ چرا نيامدي؟ به هر حال تربيت همراه با محبت، بی‌آنكه با تندی همراه باشد، در دستورات اسلامی هست و بسيار هم اهميت دارد و اين برنامه‌ای بود كه ايشان نسبت به بچه‌های خود داشت، مخصوصاً نسبت به دخترها و به آنها بيش از بچه‌های پسر مهربانی می‌كرد. در زمينه تربيت اسلامی هيچ كوتاهی نداشت. در زمينه درس و مشقمان هم ملاحظاتی داشت و با اين امر بيگانه نبود.

روش‌های تنبيه و تنبّه ايشان چگونه بود؟

در ابتدا خود را كاملاً ناآگاه جلوه می‌داد و سعي می‌كرد جوری وانمود كند كه من نفهميده‌ام موضوع چيست. تغافل می‌كرد كه طرف، جری نشود. اين خيلی اهميت دارد که ابهت فرد از بین نرود. ابتدا همه چیز را با مهربانی تذكر می‌داد. من هم هميشه سعی می‌كردم هنگام راه رفتن يک قدم از ايشان عقب‌تر باشم. سابقه نداشت كه ايشان بچه‌ای را كتک زده باشد. به ياد ندارم كه كار به اينجا كشيده باشد كه بچه‌ای را تنبيه بدنی كرده باشند، فوقش موقعی كه می‌خواست تنبيه كند، می‌گفت: «خيلي جاهل شدي!» اين نهايت تنبيه ايشان بود و بچه‌ها هم ياد گرفته بودند و گاهی تقليد می‌كردند. نسبت به مادر ما واقعاً ملاطفت خاصی داشت. مادر ما در حوادث زندان و تبعيد پدر ما خيلی صدمه ديد و پدرمان سعی می‌كرد حد الامكان جبران كند.

آيا آيت‌الله دستغيب در نهضت ملی شدن نفت هم فعاليت داشتند يا اين فعالیت‌ها بعد از سال 42 آغاز شد؟

در جريان ملی شدن صنعت نفت ايشان كاملاً بركنار بود، يعنی به تمام معنا منزوی بود و اين مقارن بود با شور و حرارت خاصی كه ايشان در سير و سلوک داشت. در چنين وضعيت‌هایی انسان حتی حوصله شنيدن اين مسائل را هم ندارد، چه رسد به فعاليت در آنها. بنده متولد 1320 هستم و در دوران مصدق 12 سال داشتم و خوب به خاطر دارم كه ايشان كاملاً كنار بود، نه مثبت، نه منفی؛ اما بعد از سال 42،41 و پيام امام از قم برای ايشان، كاملاً وارد ميدان شد و خيلی‌ها تعجب هم می‌كردند. جريان نهضت نفت را بايد با تمهيداتی به اسلام وصل كنيم و بعد هم كه اختلاف دكتر مصدق و مرحوم كاشانی پيش آمد و آن وقايعي كه می‌دانيد و به هر حال جريانات ملی‌گرایی و جبهه ملی كه اسلامی نبود، ولی در سال 42 وقتی امام در راس نهضت قرار گرفتند، تكليف كاملاً معلوم بود.

آيا حضرت امام آشنایی قبلی با شهید داشتند كه برايشان پيغام فرستادند؟

در حد همان صحبت‌ها و به عنوان يكی از علمای بلاد كه اهل سير و سلوک و معرفت بودند و ملاقاتی هم صورت نگرفته بود. شهيد هم می‌دانست كه امام، در اخلاق و عرفان، شاگرد مرحوم شاه‌آبادي هستند.

آيا حضور ذهن داريد که پيام امام را چه کسی آورد؟

بله، مرحوم آشيخ حسن خليلی، از خاندان محترم خليلی و مادرش از نمازی‌هاست و حاج محمد نمازی، عموی مادر ايشان است كه آب شيراز و بيمارستان، موقوفه اوست. آقاي خليلی شوهر دخترعمه بنده است و در حقيقت داماد دور ما حساب می‌شود. ايشان در قم با امام مربوط بود و چون بر زبان انگليسی مسلط بود، لذا نشريات خارجی را محرمانه برای امام ترجمه می‌كرد و خدمت ايشان می‌برد و گزارش می‌داد. مرحوم امام ايشان را نزد مرحوم ابوی فرستادند و از ابوی استمداد كردند كه در اين ماجرا بايد يک حركت دسته جمعی انجام شود و در برابر لوايح 6 گانه‌ای كه شاه مطرح كرده، بايد عكس‌العمل شديد نشان داده شود. من در آن سال، 23 سال داشتم و آن موقع را به خوبي به ياد می‌آورم.

فراموش نمی‌كنم كه مرحوم پدرم فرمود كه به آقا سلام برسانيد و بگويد كه من دربست در اختيار شما هستم، هرجوری كه صلاح می‌دانيد راهنمايی كنيد، من هم در محدوده توان خودم هيچگونه مضايق‌هاي نخواهم داشت. امام پيام داده بودند كه شما می‌توانيد با هماهنگي و هم‌فكری علمای شهر، برنامه جامعی در اين زمينه بريزيد و اقدامات اساسی بكنيد. مرحوم آيت‌الله شيخ حسنعلی نجابت، بزرگواري كه رحمت خداوند بر ايشان باد و قدر و ارزش ايشان مخفي مانده است، بسيار مورد علاقه مرحوم آيت‌الله شهيد دستغيب بود و ملاقات‌هایی داشتند و صحبت و مشورت می‌كردند.  

نحوه ارتباط شهيد با ساير علما به چه شكل بود؟

عرض كردم كه ابوی سال‌ها منزوی و سرگرم خودسازی و تهذيب نفس بود و كم‌تر به مسائل جنبی می‌پرداخت و در همان محدوده درس و بحث و نماز و موعظه مردم اكتفا می‌كرد، مع‌الوصف برای اين جهت، منباب انجام وظيفه با مرحوم آقای محلاتی ملاقات و مشورت كرد که چه باید کرد خود بنده در خدمت ابوی بودم که  به منزلت كتک آقايان سر زد و به آن‌ها گفت كه من صحبت می‌كنم كه اگر زندان و تبعيدی پيش آمد، فقط متوجه من باشد و شما فقط بيايد و كمك كنيد. ايشان مستقيما به منزل مرحوم محلاتی رفت. عمده علما جز اندكي موافقت كردند و اين نكته بسيار اهميت داشت كه نهضت روحانيت باشد. مرحوم ابوی اصرار داشت كه عنوان شخصی پيدا نكند و جمعی باشد و همين طور هم شد. به دنبال آن تصميم گرفته شد كه ابتدا مجلسی هفتگی به عنوان دعا گرفته شود. اتفاقا ايام تابستان مصادف شده بود با نيامدن باران و جلسه را به عنوان جلسه دعای باران اعلام كردند. شب جمعه اول در شبستان مسجد اجتماع عظيمي فراهم شد و پس از دعای كميلي كه خود ابوی تلاوت كردند، دعای باران هم خوانده شد و اتفاقآ همان هفته باران مفصلی هم آمد! و اعلام كردندكه هفته ديگر هم جلسه همين جاست. در هفته اول، ابوی كه شامه سياسی تيزی داشت، خيلي سربسته فقط اشاره‌ای به مسئله مقاومت و مبارزه با دستگاه كرد، ولی به هيچ وجه صراحت به خرج نداد تا آن مجلس تعطيل نشود. هفته دوم ايشان اعلام كرد كه زمزمه‌هايی شنيده می‌شود و نغمه‌های شومی برخاسته است و مردم به كنايه فهميدند كه مقصود ايشان چيست. برنامه‌ها ادامه پيدا كرد، ولی دستگاه هم ساكت ننشست. مخصوصا خوب يادم هست كه از رئيس ساواك سابق استان فارس، سرهنگ هاشمی كه به خراسان رفته بود، كمك خواستند. او هم به شيراز آمد و به كمك سرهنگ پرويزي و معاون او سرهنگ سياوش، در ميان مردم شايعات فراوانی را پخش كردند، مخصوصا پس از ماجرای فرودين 1342 و حمله به مدرسه فيضيه، ناگهان شايع كردند كه شعبان جعفری، يعنی همان شعبان بی‌مخ با دار و دسته‌اش به شيراز آمده‌اند و بناست كه مجلس آن شب را به هم بريزند و مردم را تارومار كنند و به اين ترتيب مردم را می‌ترساندند تا در مجلس شركت نكنند. يا به  تک تک علما نامه می‌نوشتند و روزی نبود كه چند نامه تهديدآميز نرسد. بنده سعي می‌كردم تا آنجا كه امكان دارد اين نامه‌ها به دست پدرم نرسد، چون می‌دانستم كه اينها تحريكات ساواك است و اين نامه‌ها از مراكز شومی پراكنده می‌شود. به هرحال سخنرانی‌های مجالس شب‌های جمعه به وسيله رفقا و با زحمات فراوان ضبط می‌شد. مخصوصا در اين زمينه آقای حاج محمدرضا ابوالاحراری، فعاليت فوق‌العاده‌ای داشت و ايشان را به همين دليل دو بار به ساواك بردند و زندانی كردند و مخصوصا ضبط صوتشان را كه خيلی جالب بود، توقيف كردند، مع‌الوصف، دوستان از جاهای مخفی در مسجد، به هر شکل كه بود سخنرانی‌ها را ضبط می‌كردند و بعضی اوقات همان شب يا نهايتاً فردا، با وسائلی می‌فرستادند قم. مخصوصا امام تاكيد داشتند كه به دست خود ايشان برسد و از اول تا آخر هم گوش می‌كردند. دو مجلس را خصوصا يادم است كه فرمودند تكثير و به تمام نقاط كشور فرستاده شود. يكی از آنها درباره امر به معروف و نهي از منكر بود كه گفته بودند يك قسم امر به معروف و نهي از منكر هست كه بايد اجرا شود، حتي اگر بيم جان در ميان باشد و آن زمانی است كه اصل دين در خطر باشد. مرحوم با بياني بسيار رسا اين معنا را تبيين كرده بود كه الان شرايط اين گونه است و دفاع از فرد هم مطرح نيست، بلكه دفاع از دين خداست و جان و مال و آبرو هم در برابر آن ارزش ندارد. اين نوار شهيد دستغيب و برنامه‌هاشان اين بود كه دعا به مراجع و مخصوصا اسم امام را با تجليل بيشتر در آخر كار می‌آورد، مثلا اگر از ديگر از آقايان به عنوان آيت‌الله نام می‌برد و در آخركار می‌فرمود حضرت آيت‌الله‌العظمي امام خميني و مردم هم تهييج می‌شدند و صلوات می‌فرستادند. به دنبالش هم می‌فرمود: «اطال‌الله عمره و اهلک عدوه» نوارهای ايشان گاه تا كردستان و  حتی مناطقی كه شيعه نشين هم نبودند، رفته بود از بس كه مطالب جالب و رسا و با بيان شيوا و صريح مطلب بيان می‌شد. در تحريكاتی كه بود، از خود بستگان ما، جوری به واسطه می‌خواستند مرحوم ابوی را از اين كار باز بدارند.

می‌توانید ادامه این مصاحبه را در شماره 54 - 53 شاهد یاران بخوانید.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده