گفتگوی نوید شاهد با رزمنده دفاع مقدس و استاد دانشگاه:
«عبدالهادی رضایی تالار پشتی» رزمنده هشت سال دفاع مقدس که امروز در عرصه علم و دانش نیز نقش آفرینی می‌کند، اظهار داشت: قطعاً جوانان امروز مثل جوانان آن روز دفاع مقدس به تکلیف خودشان در دفاع از نظام مقدس جمهوری اسلامی عمل خواهند نمود و هرگز از پا نخواهیم نشست.

مصاحبه با دکتر عبدالهادی رضایی تالار پشتی

نوید شاهد مازندران  گفتگویی با عبدالهادی رضایی تالار پشتی رزمنده هشت سال دفاع مقدس که هم اکنون استاد دانشگاه و رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائم شهر است انجام داده که شما را به خواندن این گفتگو دعوت می‌کنیم: 

لطفاً خودتان را معرفی کنید:

بسم الله الرحمن الرحیم. در ایام شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) هستیم و این مناسبت غم انگیز را خدمت همه شیعیان تسلیت عرض می‌نمایم. 

بنده عبدالهادی رضایی تالار پشتی هستم، در روستای تالار پشت اولیا، از توابع شهرستان قائمشهر متولد شدم. دوران ابتدایی را در همان محل سکونت، دوران راهنمایی و متوسطه را در قائمشهر گذراندم. دیپلم یکی از رشته‌های فنی را در هنرستان شهید شریف واقفی گذراندم. تحصیلات دانشگاهی‌ام از سال ۶۹ شروع شد. مقطع کارشناسی در رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی، کارشناسی ارشد نیز رشته و دکتری در رشته معارف اسلامی با گرایش مبانی نظری اسلام یعنی فلسفه و کلام را به پایان رساندم. از سال ۱۳۷۷ به عنوان مدرّس مدعو در دانشگاه آزاد اسلامی قائمشهر شروع به فعالیت نمودم و بعد به عنوان عضو هیئت علمی تمام وقت در این دانشگاه استخدام شدم. در گروه معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی قائمشهر فعالیت آموزشی و پژوهشی دارم و تصدی مدیریت گروه معارف اسلامی، معاونت دانشجویی و فرهنگی و اکنون به مدت دو سال خدمتگزار دانشجویان، استادان و کارکنان عزیز در تصدی ریاست دانشکده علوم انسانی قرار گرفتم.

از خانواده خودتان بفرمایید:

پدر مرحوم محمدتقی رضایی تالار پشتی و مادر مرحومه من گل صنم میرزایی تالارپشتی به شغل شریف کشاورزی مشغول بودند. پدر مرحومم باسواد بود و تا کلاس ششم درس خواند. برادر و خواهرانی تحصیل کرده دارم. یکی از برادرانم عضو هیئت علمی دانشگاه گرگان در گروه آموزشی زبان و ادبیات انگلیسی است و در مرتبه استادیاری و دکتری این رشته است. خواهران من هم در شغل معلمی و شاغل در منابع طبیعی استان و دیگری خانه دار می‌باشد.

نقش و تاثیر خانواده در رفتن شما به جبهه چگونه بود؟

شوق حضور در جبهه از زمان دانش آموزی‌ام شروع شد. خانواده ما هم مثل سایر خانواده‌های ایرانی، مذهبی و معتقد بودند، از این جهت مسئولیت دفاع از انقلاب اسلامی را به عنوان یک تکلیف بر عهده خود می‌دیدند. در سال ۱۳۶۰ ابتدا در جمع مجاهدان مقاوم طرح جنگل حضور پیدا کردم و توفیق داشتم در مبارزه با منافقین در جنگلهای مازندران، همراه و همرزم سرداران شهیدی ازجمله شهید علیرضا بلباسی، شهید یونسی و دیگر شهدایی که از افتخارات و سرمایه‌های معنوی ما هستند، باشم. حدود پنج ماهی توفیق داشتم در خدمت بسیج سپاه انقلاب اسلامی باشم و بعد از آن به اتفاق همین بزرگواران به جبهه مشرف شدم که ورودم به جبهه مقارن شد با عملیات غرورآفرین محرم که در محور دشت عباس، عین خوش، موصیان و دهلران در جریان بود. بنابراین دوره دانش آموزی من، یکی از دوران‌های بسیار باعظمت و پرافتخاری برایم است.

انگیزه اصلی شما از رفتن به جبهه، چه بود؟

انگیزه اصلی که باعث شد من در دفاع مقدس شرکت کنم، یکی نفس رحمانی امام راحل بود که در جوانان و ملت عزیز ایران در آن زمان به طور گسترده موجب هدایت می‌شد و عامل دوم تربیت خانوادگی‌ام بود. خانواده معتقد بود دفاع از انقلاب اسلامی و حضور در جبهه بسیار مهم است. البته همه ایثارگران از چنین مولفه‌هایی و چنین انگیزه‌هایی برای رفتن به جبهه برخوردار بودند.

اگر اکنون نیز آن شرایط جنگ پیش بیاید باز هم به میدان می روید؟

ما قطعاً تکلیف خودمان را برای انقلاب اسلامی فراموش نمی کنیم. بنابراین در دفاع از انقلاب اسلامی بر اساس فرمان امام راحل و همچنین مقام معظم رهبری که فرموده بودند: حفظ انقلاب اسلامی از واجبات است، ما هم در دفاع و حفظ انقلاب براساس این فتوا حتماً عمل می کنیم و در عرصه های مختلف فرهنگی و علمی تلاش میکنیم. اگر کشور ما متعرض تهاجم نظامی از سوی دشمنان بشود قطعاً جوانان امروز مثل جوانان آن روز دفاع مقدس به تکلیف خودشان در دفاع از نظام مقدس جمهوری اسلامی عمل خواهند نمود و هرگز از پا نخواهیم نشست.

بهترین خاطره خود را از رشادت و ایستادگی رزمندگان در دوران ۸ سال دفاع مقدس تعریف کنید:

خاطرات زیاد هستند اما برجسته ترین خاطراتم درباره روحیه مقاومت و جهادی در جوانان دوران دفاع مقدس است. حتماً شما شنیدید وقتی که بعد از عملیات محرم در سال ۶۰، بنیانگذار جمهوری اسلامی امام راحل فرمان داده بود جبهه ها را پر کنید؛ از شرق و غرب، شمال و جنوب و از شهرها و روستاها، همه جوانان، میانسالان و حتی سالخوردگان نیز به فرمان امام لبیک گفتند بطوریکه در استادیوم صد هزار نفری تهران اردوگاه زدند و اعلام نمودند که «اماما در پای فرمان تو ایستاده ایم» و آمادگی خود را برای رفتن به جبهه اعلام کردند.
اگرچه در جای جای دفاع مقدس خاطره های زیادی وجود دارد اما یک خاطره از عملیات محرم برایم به یادگار مانده است. در محور موصیان مستقر بودیم دشمن در خط مقدم موانع زیادی ایجاد کرده بود با مین ها، سیم خاردارها و موادهای منفجره. مثلاً در بشکه های ۲۲۰ لیتری مواد منفجر قرار داده و در کنار آنها مین های ضد تانک، نفربر و ضد نفر قرار داده بود که اگر این تله ها روزی به پای بسیجیان رزمنده ها می خورد یا به نفربر و تانک برخورد می کرد شدت انفجار در عمق ۵۰۰ متر بتواند آسیب های جدی وارد کند. این موانع زیادی که دشمن ایجاد کرده بود با نزول رحمت الهی چون باران، خنثی شد و در آن شب قبل از عملیات، یک باران شدید که بر روی کوه‌ها و دشت‌ها جاری و موجب شد که این موانع و تله‌های انفجاری نمایان و به واسطه نیروهای اطلاعاتی مان خنثی شود و راه برای رزمندگان جهت ورود به پشت خاکریز دشمن فراهم شود. یعنی دقیقاً این باران سیل آسایی که در آن شب در محور عملیاتی محرم بارید، مرا به یاد آن باران شب عملیات جنگ بدر انداخت که در جنگ بدر این طرف جبهه رسول الله (ص) با یاران و آن طرف هم ابوجهل لعنت الله و جنگجویانش قرار داشتند و خداوند در شب این باران را نازل کرد که برای رزمندگان نعمتی شد.

از آن جایی که جبهه جنگ علیه مردم از حالت نظامی در مرزهای کشور به حالت تهاجم فرهنگی از طریق گسترش فضای مجازی، آسیب های اجتماعی ناشی از اعتیاد و مسایل غیر اسلامی و غیراخلاقی و همچنین تحریم ها تغییر کرده است بفرمایید امروز ایثار و ایستادگی جوانان و رزمندگان در این جبهه چگونه باید باشد؟ در واقع در این وضعیت نقش مسوولان و عاشقان به ملت و میهن چیست؟

بعد از دوران دفاع مقدس مقام معظم رهبری (مدظله العالی)موضوع تهاجم فرهنگی را کراراً به مسئولین و مردم عزیز گوشزد نمود . آنچه که باید در این مورد صحبت کنم آن است که متاسفانه نهادها و عناصر فرهنگی ما در مسیر تهاجم فرهنگی که دشمن در آن قرار دارد دچار کوتاهی شدند و این کوتاهی آنها متاثر از غفلت و عدم هوشیاری است. ما آسیب این تهاجم فرهنگی را به گونه های مختلف مشاهده نمودیم و در شرارت یا اغتشاشات سال قبل آثار ناگوار تهاجم فرهنگی در مسیر فضای مجازی کاملاً مشاهده شد و آن اینکه بسیاری از جوانان ما از همین تهاجم فرهنگی به واسطه فضای مجازی آسیب دیدند. جوانی و نوجوانی، دورانی است که درک حسی بر درک عقلانی غلبه دارد و دشمن برای اینکه جوانان ما را فریب بدهد از همین عنصر استفاده کرد و در فضای مجازی ارزشهای انقلاب و مبانی انقلاب را مورد تهاجم قرار داد و متاسفانه برخی جوانان ما آسیب دیدند.
و اما چرا مسئولین ما غفلت کردند؟ من همین جا خدمت شما عرض می کنم مهمترین عنصر فرهنگی رسانه است. از نظر من رسانه ما چه دیداری (تلویزیون یا سیما )چه شنیداری (رادیو) و چه نوشتاری (روزنامه های کثیرالانتشار، هفته نامه ها و ماهنامه ها) مواضع دشمن را درست نشناختند و پیام مقام معظم رهبری را دریافت نکردند. اگرچه زحماتی توسط این رسانه ها کشیده می شود اما این نقد بر مسئولین رسانه‌های دیداری، شنیداری و نوشتاری وارد هست که هم پیام مقام معظم رهبری را درست دریافت نکردند و هم در مسیر تهاجم فرهنگی درست عمل نکردند. وقتی رسانه از عناصر فرهنگی است بنابراین باید به خط باشد و مسیر گفتمان سازی را دنبال کند اما ما شاهد این نبودیم که در سیما برنامه ها در قالب نشست‌های تخصصی، فیلم‌ها و سریال‌ها درست شود که در مسیر گفتمان سازی در کشور باشد تا مردم به خصوص جوانان عزیزمان، دشمن را در تهاجم فرهنگی بشناسند و مقابله با آنها را دنبال کنند. هرجا یک پروژه ای در جمهوری اسلامی در مسیر گفتمان سازی قرار گرفت آن پروژه فرهنگ غالب شد و ملت به خصوص جوانان نقش آفرینی کردند. عنصری که باید پروژه را در مسیر گفتمان سازی به عنوان فرهنگ غالب ایجاد کند رسانه است.

دانشجویان الان چه نقش و تاثیری در انقلاب اسلامی دارند؟

دانشجویان امروز ما مثل دانشجویان دهه اول انقلابند هیچ فرقی نمی کند یعنی اگر بخواهیم بگوییم که دانشجویان ما با دانشجویان دهه اول انقلاب فرق دارند به نظر من این یک گفتمان غلطی است. ما این دانشجویان امروز را باید در مسیرهای مختلف مدیریت کنیم که متاسفانه مدیریت از سوی مسئولین محترم دانشگاه نسبت به دانشجویان کافی نیست، برای نمونه، چرا در بعضی از دانشگاههای کشور به خصوص دانشگاههای بزرگ که در تهران هستند، در زمان اغتشاشات شاهد ناآرامی از سوی دانشجویان بودیم؟ آیا این دانشجویان قصد ناآرامی داشتند؟ نه، مسئولین نتوانستند این دانشجویان را مدیریت کنند. اگر با این دانشجویان گفتگو می کردند و نسبت به مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حتی نسبت به مسائل درون دانشگاه گفتگو می کردند، آیا با این گفتگو کردن ها مسئله ها حل می شد؟ کاملاً بدیهی است که مشکلات درون و بیرون دانشگاه در حوزه های مختلف سیاسی و فرهنگی، پشت پرده‌هایی دارد که دیده نمی شود و تنها راه رفع مشکلات، گفتگو کردن است. متاسفانه جامعه ایرانی از گفتگو کردن مغبون است.

مقام معظم رهبری در دیدار چند مدت قبل با اعضای خبرگان رهبری فرمان داد که بروید با جوانان بنشینید با جوانان گفتگو کنید. آقا ، نقشه راه را برای ما ترسیم نمود که در ذهن این جوانان شبهه هایی وجود دارد و جلوی چشم این جوانان یک مشکلاتی دیده می شود شما بروید با این جوانان بنشینید ، با این جوانان گفتگو کنید ، مشکلات را احصا کنید و مسائل پشت این مشکلات را با گفتگو کردن، به جوانان عزیز ما متذکر شوید و همین جوانان را دخالت دهید در حل این مسئله ها که به واسطه حل شدن این مسئله ها مشکلات برطرف می شود .
بنابراین اصل گفتگو کردن در حوزه‌های مختلف کشور ، در نظام سیاسی، خانواده، علم آموزی و دانشگاه‌ها کمرنگ است. ما که گفتگو کردن با قشر جوان به خصوص قشر دانشجو را نداریم نباید انتظار داشته باشیم که مشکلات هم برطرف شود.

کلام آخر را بفرمایید:

خدا را قسم می دهیم به حق محمد و آل محمد تعجیل در فرج امام زمان(عج) را نزدیک بفرماید.
خدا را قسم می دهیم به حق محمد و آل محمد ، سایه پربرکت امامت و ولایت مقام معظم رهبری را تا ظهور حضرت صاحب مستدام بفرماید .
خدا را قسم می دهیم به محمد و آل محمد که ملت ما را جوانان ما را در مسیر اطاعت از امام و ولایت مقام معظم رهبری مورد تفضلات و رحمتش قرار بدهد .
آخرین نکته بنده این است که ملت ما از سالخوردگان ، میانسالان و از جوانان ، مردان ، زنان ، دختران و پسران همچنان پای فرمان ولی امر ایستاده‌اند. انشاالله

گفتگو از تارا ولی پور

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده