آخرین اخبار:
کد خبر : ۵۹۵۳۴۶
۱۷:۴۷

۱۴۰۴/۰۴/۲۰

گذری بر زندگی‌نامه شهید «یزدان سراجی»

شهید «یزدان سراجی» فرزند «رمضان» یکم فروردین ۱۳۴۵ در بهشهر به دنیا آمد و در چهارم خرداد ۱۳۶۷ در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید.


به گزارش نوید شاهد شاهد مازندران ، دفاع مقدس گنجینه‌ای ماندگار از حضور عارفانه انسان‌های برگزیده خداست که شهادت‌طلبی، ایثارگری، گذشت، شجاعت، رشادت، مردانگی و جوانمردی را می‌توان از جمله خصوصیات بارز شخصیتی و اخلاقی‌شان نام برد.

فرازی از زندگی‌نامه شهید «یزدان سراجی» + تصاویر

همانان که جان برکف برای دفاع از دین و ناموس، ارزش‌ها و آرمان‌های این نظام دل به جاده زدند و در کربلای ایران حماسه‌های بی‌بدیل خلق کردند و بر دشمن بعثی پیروز شدند. شهیدانی که هر کدام‌شان نمونه و الگوی ایستادگی و مقاومت هستند.

«یزدان سراجی» یکی از ۱۴ هزار و ۵۰۰ شهید استان مازندران و اهل شهرستان «بهشهر» است که در ادامه زندگی‌نامه این شهید را از نظر می‌گذرانیم.

زندگی‌نامه شهید

یکم فروردین ماه سال ۱۳۴۵ بود. اهالی روستای استارم بهشهر در حیاط خانه ی رمضان و سلیمه جمع شده بودند تا صدای نو رسیده اش را بشنوند. وقتی زنی از اتاق بیرون آمد و خبر تولد پسری را (مصادف با ۱۳ رجب) به او داد، گل از گلش شکفت. خوشحال بود از این که دومین فرزندش در کمال صحت و سلامتی متولد شد. او نام کودک نورسیده‌ اش را یزدان گذاشت و شکر خدای بخشنده را به جای آورد.

یزدان به سرعت رشد کرد و پا به سن مدرسه گذاشت. پدر هرچند کشاورز بود و زندگی ساده‌ ای داشت، امّا همه ی تلاشش را می کرد تا امکانات تحصیلی فرزندانش را فراهم کند. دبستان استارم انتظارش را می کشید. او تا پایه چهارم ابتدایی را در این دبستان با موفقیت سپری کرد. در دبستان روستا پایه پنجم تدریس نمی‌شد. پدر هم از لحاظ مالی آن قدر نبود که وی را برای تحصیل به شهر بفرستد، برای همین یزدان با همه ی عشق و علاقه‌ ای که به کسب علم و دانایی داشت، مجبور شد برای همیشه تحصیل را رها کند.

پدر از تقیدات دینی پسرش می‌ گوید: «به نماز و روزه اهمیت می داد. بعد از هر نماز مستحبات آن را هم به جا می‌ آورد. اهل راز و نیاز شبانه و تلاوت قرآن بود. در هر شرایط امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نمی کرد.» در بیان خلقیات یزدان باید گفت که در ادب و احترام نسبت به والدین زبانزد بود و در همه حال مطیع اوامرشان. با دیگران نیز با ملاطفت و گشاده رویی رفتار می‌کرد و نزدشان از محبوبیتی خاص بهره‌مند بود.

او با این که زمان انقلاب سنّی نداشت، امّا به خاطر آشنایی با افکار و اهداف قیام امام در راهپیمایی ها شرکت داشت. وی تقریباً یک سال پس از ازدواج با «رقیه رمضانی»، ۲۵ تیر ۱۳۶۴ از طرف سپاه به خدمت سربازی خوانده شد. یزدان دوره آموزشی را در مشهد گذراند. بعد از آن به پایگاه یخکش در بهشهر آمد. شش ماهی را در ستاد ناحیه کیاسر بخش هزار جریب بهشهر بود و سپس راهی نبرد حق علیه باطل شد. سپس در ۳۰ آذر ۱۳۶۶ به عضویت سپاه درآمد.

همسرش از آن روز‌ها یاد می‌کند: «فرد ساده زیست و پر تلاشی بود. در حل مشکلات زندگی کوتاهی نمی‌کرد و با من مشورت داشت. علاوه بر آن در انجام کار‌های خانه کمک حالم بود و در امور زندگی راهنمایم.»

این عاشق ولایت که در انتظار شهادت می سوخت در نهم فروردین ۱۳۶۷ در عملیات والفجر ۱۰ از ناحیه سر مجروح شد و مدتی بستری شد. همیشه افسوس این را می خورد که چرا به خیل عظیم شهدا نپیوست، تا این که خداوند دو ماه بعد به این بی قراری هایش پایان داد. سرانجام این رزمنده دلیر در چهارم خرداد ۱۳۶۷ در شلمچه با اصابت ترکش به سر به آرزویش رسید. پیکر پاکش نیز ۹ سال بعد روی دستان پرمهر اهالی شهرش تشییع و در گلزار شهدای سفیدچاه بهشهر خاکسپاری شد.

به گفته همسرش: «شب قبل از آخرین اعزام مدام از جبهه و جنگ برایم حرف می‌زد. من هم احساس می‌کردم که او دیگر بر نمی‌گردد. فردا صبح هم که بدرقه‌اش کردم، فهمیدم باید از او دل بردارم.»

انتهای پیام/


گزارش خطا

برچسب ها:
ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه