شهید «علیاصغر نوری»، در وصیتنامهاش مینویسد: «ای خدای من! دوستانم را ادامهدهنده راهم و برپاکننده پرچم «هل من ناصرٍ ینصرنی؟» سید الشهدا(ع) قرار ده ...»
همزمان با سالروز ولادت شهید «جمشید حیدرینیا» در وصیتنامه این شهید بزرگوار میخوانیم: «مرگ برای کسانی که پیرو دستورهای خدا و پیامبر (ص) هستند و همواره به یاد خدا هستند، بسیار آسان و حتی خوشایند و لذتبخش است ...»
همزمان با سالروز ولادت شهید مفقودالاثر «سعید بنایی» در وصیتنامه این شهید بزرگوار میخوانیم: «پدر جان و مادر جان! مىرویم به جبهه که راه کربلا را باز کنیم. من براى رضای خدا به جبهه رفتهام؛ چنانچه در راهش کُشته شوم، به سعادت بسیار بزرگى دست پیدا کردهام ...»
شهید «اسماعیل بحری» در وصیتنامهاش مینویسد: «ما دنبالهرو امام حسین(ع) هستیم، چون شیعه هستیم و باید مثل اصحاب امام حسین(ع)، پشتیبان این امام بزرگوار باشیم ...»
شهید «ابوالفضل فلاحشیروانی» در وصیتنامهاش آورده است:«مادر جان! وقتی خبر شهید شدنم را آوردند، ناراحت نشو؛ چون من راه حسین(ع) را رفتم. مادر جان! باید افتخار کنی که من در بستر نَمُردم ...»
شهید «محمدحسن ماخانی» در وصیتنامهاش آورده است: «اگر مىخواهید رضایت الهى و رضایت شهدا را جلب نمایید، باید پیروى از خط امام و اسلام و شرکت در تمام امورى که مربوط به اسلام و رضایت خداوند است، سرلوحه کار خود قرار دهید ...»
فرازی از وصیتنامه شهید «محمود حاجیمحمدیکشمرزی»؛
شهید «محمود حاجیمحمدیکشمرزی» در وصیتنامهاش آورده است: «از دوستان و همکلاسیهایم کمال تشکر را دارم و از آنها میخواهم، راه مرا ادامه داده و پیرو فرامین رهبر عزیز باشند ...»
آخرین خواسته شهید «مهرزاد مهدیپوربقالقزوینی» از مادرش؛
همزمان با سالروز شهادت «غلامحسین اسداللهی» در وصیتنامه این شهید بزرگوار میخوانیم: «به سید مظلوم ما، یار خمینی قسم؛ رهبر خود را هرگز تنها نخواهم گذاشت. به جسم سوزان رجایی قسم؛ به باهنر حزب الله قسم؛ رهبر خود را هرگز تنها نخواهم گذاشت ...»
در آستانه سالروز شهادت «ستار مغانلو» در وصیتنامه این شهید بزرگوار میخوانیم: «انسان وقتی سر دو راهی قرار میگیرد، باید یکی را انتخاب کند: عزّت یا ذلّت؛ حسین (ع) یا یزید. من اکنون با قلبی سرشار از عشق به الله، به سوی جبهه و برای دفاع از دین اسلام میروم تا به ندای «هل من ناصرٍ ینصرنی؟» امام امت، خمینی بتشکن، لبیک گویم ...»