خدايا اكنون كه نهضت جهاني اسلام اوج گرفته و اين نهال پر ارزش از انقلاب خونين كربلا احتياج به خون دارد ما تحت فرمان ولي امرمان حضرت امام خميني به اين ميدان ميرويم و تا با خون خويشتن پيروزي هميشگي مستضعفين را در طول تاريخ بيمه نمائيم ما مي‎رويم تا با كسب پيروزي فتح يا شهادت، قدرت اسلام را به جهانيان بفهمانيم.

 نوید شاهد فارس:
شهيد عزيزاله شاملي در یکم مرداد ماه 1342 در کازرون چشم به جهان گشود. در هفت سالگي به دبستان راهی شد . در سال 57 زمانی که عزیزاله قذم به دبیرستان گذاشته بود ، انقلاب حضرت امام به صورت علني و آشکارا دنبال مي شد وی همانند ديگر نوجوانان در پخش اعلاميه هاي مرجع و زعيم عاليقدر دوشادوش دوستان خود فعاليت مي کرد و بيشتر اوقات خود را در مسجدی که حوالی منزلشان بود مي گذراند و شبها در مراسم روضه خواني شرکت می کرد.



با شروع جنگ عزیزاله با اولين گروه از کازرون به هويزه و سوسنگرد اعزام شد. که در آنجا با اسلحه سبک برای مقابله با سربازان بعثي رفته و چون تعدادي از همرزمان وي به شهادت رسیدند، جهت تشيع جنازه به کازرون برگشت.
در سال 1360 به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد. در آن زمان که انقلاب دستخوش فراز و نشيب هايی بود با اعلام جنگ مسلحانه از طرف گروهک منافق در کازرون با همراهي ديگر همرزمان سپاهي خود توطئه هاي ضد انقلاب خصوصا منافق خلق را خنثي مي نمود .

شهيد عزيزاله شاملي در سال 1361 ازدواج نمود و بلافاصله به جبهه اعزام شد. در عمليات کربلاي پنج مجروح و جهت مداوا به بیمارستان کازرون اعزام شد.  پس از مدت کوتاهي که حال وي رو به بهبودي رفت فورا به جبهه اعزام شد .
 سال 1365 براي مرخصي و عيد نوروز به کازرون رفت پس از سيزدهم فروردين از منطقه جنوب توسط فرماندهان با وي تماس گرفتند تا براي عمليات به جبهه برگردد. شهید عزیزاله شاملی سرانجام در نوزدهم فروردین ماه 66 در عملیات کربلای 8 با شهامت و دلاوري تا آخرين لحظه با دشمن جنگيدند و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.


آخرین سفارشها به همسر:

تا زماني که جنگ است من هم در جبهه مي مانم و امروز نبايد فرزند حضرت فاطمه را تنها گذاشت . اميدوار هستم که ما بتوانيم تا آخرين قطره خون خود از آرمانهاي شهداء پاسداري کنيم و مطمئنا نخواهيم گذاشت انقلاب به دست نامحرمان بيفتد.

قسمتي از وصيت‎نامه شهيد عزيزاله شاملي:
خدايا: وقتي مرا به خاكم مي‎سپارند يادم باش چرا كه در زنده بودنم هميشه با تو بودم.
آسمان خون گريه كن اي آسمان خون گريه كن.
با سلام به رهبر كبير انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي و با درود به شهداي اسلام از صدر تاكنون.
اول سخنم با ابراهيم زمان اين بت‎شكن قرن كه تمام ابرقدرتها را در هم شكست حال پس از يكسال كه اكنون توفيق جبهه رفتن نصيبم گشت تا به جبهه بروم سپاسگزارم مثل هميشه.
 اما خدايا اين شكرگزاري را خالص و بي‎ريا گردان
خدايا اكنون كه نهضت جهاني اسلام اوج گرفته و اين نهال پر ارزش از انقلاب خونين كربلا احتياج به خون دارد ما تحت فرمان ولي امرمان حضرت امام خميني به اين ميدان ميرويم و تا با خون خويشتن پيروزي هميشگي مستضعفين را در طول تاريخ بيمه نمائيم ما مي‎رويم تا با كسب پيروزي فتح يا شهادت، قدرت اسلام را به جهانيان بفهمانيم.

اماما به خدا قسم مي‎خورم كه هميشه يار و پشتيبانت باشم. چون ياري تو ياري اسلام مي‎باشد
اماما به خون بهشتيت قسم مي‎خورم كه تا خون در بدن دارم از پاي ننشينم تا صداميان را از خاك اسلام و اسلاميان بيرون نرانم و همچنين از برادرانم مي‎خواهم كه تا آخرين قطره خون خود از امام پشتيباني نموده و هميشه حافظ خون شهداي انقلابمان باشند.
والسلام

منبع: مرکز اسناد ایثارگران فارس
انتهای متن/
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده