«رُنج» داستان جنگ در بیان فرهنگ
به گزارش نوید شاهد فارس، کتاب «رنج» به قلم محمد محمودی نور آبادی و با حمایت بنیاد شهید و امور ایثارگران فارس به چاپ رسیده است. این کتاب داستان تلاش مرد جوانی از عشایر است که پدرش زمانی که گوسفندانش را به چرا برده در نزاعی بر سر محل چرای گوسفندان، به ضرب گلوله ی چوپان دیگری کشته می شود. خانواده ی قاتل به رسم و عادتی به نام خون بس دختر خود را به عقد فرزند مقتول در می آورند تا او بخاطر این پیوند از کشتن قاتل پدرش صرف نظر کند. اما با این حال...
کتاب رنج 23 بخش دارد که با انتشارات شاهد و انتشارات کتابستان معرفت در دو هزار نسخه شمارگان در سال 1390 به چاپ رسیده است.
در بخش سوم این کتاب صفحه 28 این چنین آمده است:
«با داد و هوار گلبس، بیدار می شوم. از بی خوابی چشم هایم باز نمی شود. زیر پلک هایم انگار پیه ی داغ ریخته اند. چشم هایم می سوزد. همین که حواسم جا می آید، یاد مادر می افتم. صاف توی رختخواب می نشینم. دور و برم را نگاه می کنم. تنها هستم فقط بیرون، گلبس غر می زند. می پرسم : « گلی !... اینا کجا رفتن؟»
پاشو ... بدبختا دارن خرابیای دیشو رو جم و جور می کنن!
نفس راحتی می کشم. این که مادر حالش خوش شده باشد، برایم از هر چیزی بهتر است. نگاهی به بالش گردی که جای سرم روی آن را گود انداخته می کنم.
حس بلند شدن ندارم؛ دلم میخواهد تا یکی، دو ساعت دیگر بخوابم. اما نه گلبس اجازه ی این کار را می دهد و نه آن بزهای مردار شده را می شود گذاشت که چوپان باشند. این روزها هم که گرگ ها امان همه را بریده اند.»
انتهای متن/
