شهادت 15 خرداد ماه؛
شهيد بهزاد صائب در 30 خرداد ماه 1341 در اهواز به دنیا آمد و در عملیات والفجر ۸ به شهادت رسید.
تاملی بر زندگی نامه شهید بهزاد صائب

نوید شاهد فارس: شهيد بهزاد صائب در 30 خرداد ماه 1341  در اهواز پا به عرصه گيتي نهاد تا در اين آزمايشگاه الهي صباحي چند آزمون شود و او از همان اوان کودکي نشان مي داد که پايان کار را رو سپيد خواهد بود. 

بهزاد زماني که پاي به دبيرستان نهاد اشاعه فساد توسط رژيم را به عينه دريافت ، و چون به بسياري در آن غوطه نخورد که با آن شديداً به مبارزه خواست با سخن خود مردم را هشدار مي داد که از اين ظاهر فريبي شيطان به گمراهي نروند که اينها همه مظاهر غربند.
او همه را به خواندن درس تشويق مي نمود برخوردهاي بهزاد و کارهايش پس از اندک مدتي باعث گرديد که تعدادي از دوستان گردش جمع شوند و با وي همراه می شوند چه اين گروه (تا پايان کار رژيم منحوس شاهنشاهي با هم بودند و سپس از آن نيز با مساعي هم ديگر انقلاب را ياري کردند و در زمان جنگ رسالت دنيوي به پايان مي برند و يکايک به لقاي پروردگارشان مي شتابند) 

رسالت خود را از دبيرستان فراتر بردند و در کوران انقلاب همگام با امام در راه اعتلاي اسلام گام برداشتند با به اعتصاب کشاندن دبيرستان ، پخش اعلاميه هاي امام ، فروش کتب ممنوعه مذهبي و نوارهاي سخنراني در آگاهي مردم تلاش کردند در اين حال خود و دوستانش شبها در دور از چشم پليد ناپاک شب پرست با دانشجويان آشنا جلسه مي گرفتند و آنچه از قرآن و اسلام نمي دانستند از ايشان مي آموختند و آموخته هاي خود در کلاسهاي مخفيانه به ديگران ياد مي دادند.
 طلايه داران فتح که رسيدند و انقلاب را به پيروزي نويد دادند و خورشيد جهان تا به اسلام در ايران رخ نمود و طاغوت شب خواه را هم نورديد بهزاد بي خود از اين شعشعه پرتو وجود نعمت الهي انقلاب دو صد چندان بيشتر از سابق پاسداري از دست آوردهاي آن مشغول گرديد . 

غائله خلق عرب که پيش آمد او با هوشياري کامل دريافت که چگونه رژيم بعثي عراق به تحريک عواملش در خوزستان پرداخته و با داعيه داري از خلق عرب به فريب اين قشر دست زده تا بتوانند به کمک آنان اين استان هميشه مبارز را از اين مملکت جدا سازد کام دل اربابانش را برآورد اين بود که با آنان به مبارزه برخواست و تا اينکه با اعانت خداوند منان اين غائله به نفع انقلاب خاتمه يافت و رژيم بعث کافر که ديدار از اين مسئله طرفي نبسته است و نتوانسته ، خلق عرب - خوزستان را خام سازد و پناه امام زمان عجل الله تعالي و فرج الشريف بيدارتر از آنند او گمان مي کرد به تحريک اربابانش دست به خطاي بزرگتري زد و در سي و يکم شهريور سال 1359 رسماً سر ستيز خود را با جمهوري اسلامي اعلام داشته و با اولين گلوله هاي خمپاره و موشک مردم خرمشهر و شهرهاي ديگر کشور عزيمان را به خاک و خون کشيد
 و بهزاد سلاح بر دست گرفت و به دفاع پرداخت.

 پس از مدتي در شيراز به تحصيل و اشتغال ورزيد و پس از اينکه ديپلم خود را دريافت به خدمت سربازي در آمد دست قضا آموزش دوران سربازي اش را از زابل ، از محرومترين شهرستانهاي استان کشور ، سيستان و بلوچستان قرار داد در آنجا بود که سيد محروميت را با تمام بي رحمي اش احساس کرد و قلبش چنان فشرد که تحملش را طاق کرد و اشکهاي نهانيش از وراي نامه ها که به دوستان و خانواده از بي دادهاي رژيم مي نوشت مشهود بود مي توان از لابلاي اين ورق پاره ها  متصور شد که آن انسان ، چگونه اين سان از آن همه جنايت پيکره اش درهم شکست

 پس از تحمل مصائب روحي اين اوضاع حاکم بر آن استان پس از اتمام دوره آموزشي راسخ تر از پيش در جهت اعتلاي بيشتر کلام قرآن به آبادان هنگ ژاندارمري خسروآباد منتقل شد و در آنجا دوران سربازي را به ايام سپرد پس از آن به شيراز بازگشت و در شرکتي صباحي چند به اشتغال پرداخت اما آن روح پر طلاطم آن شوريده سر از عشق باري تعالي کجا تواند تحمل ماندن در شهر نمايد او آن روح بزرگ در اين محيط جان نتوانست گرفت که حصر بود برايش ماندن در شهر ، اين شد که به بوکان اعزام گشت مدتي در بوکان بود و در آنجا به تزکيه روح پرداخت ، صفا و صميميت و روح معنويت حاکم بر جبهه روح تشنه اش را دو صد چندان تشنه تر ساخت و ولع اش به ماندن در جبهه ها بيشتر شد


تاملی بر زندگی نامه شهید بهزاد صائب

 اين بود که پس از بازگشت از بوکان عليرغم اينکه در ورودي آزمون تربيت معلم پذيرفته شده بود باز به جبهه هاي جنوب بازگشت در آنجا دوستانش متفق بودند که بهزاد، عارفي زاهد ، باوقار و متانت گشاده روئي بي نظير است بارها ديده شده بود که سيد از هر فرصتي براي خواندن قرائت و اتصال به منبع وحي سود مي جست
او آخرين بار براي پاسداري از دست آورده هاي انقلاب عمليات والفجر 8 که خود در آن سهيم بود به جبهه رفت و در 15خرداد 1365‌‌ با اصابت ترکش به سرش جايي که در سفر قبل تيري او را هشدار داده بود که لقاء الله نزديک است به ديدار خدايش شتافت و از اين جهان فاني روسپيدانه وداع گفت و به ديار باقي شتافت.
انتهای متن/ 
منبع: پرونده فرهنگی مرکز اسناد ایثارگران فارس 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده