مروری بر زندگی «شهيد ابوالقاسم ابراهيمي»

نوید شاهد فارس : شهيد ابوالقاسم ابراهيمي در سوم تیر 1329 در روستای کوشک مرودشت در خانواده ای مذهبي به دنيا آمد. پدر مردي متدين و با خدا بود . مسائل ديني را از جمله قرآن مجيد را هميشه تحت مطالعه و قرائت قرار مي داد و از هيچ يک از مسائل شرعي اسلام غافل نبود و اين روش خدا پسندانه را به فرزندانش مي آموخت و در افکارش پياده مي کرد. شهيد ابراهيمي پس از طي دوران کودکي در سن شش سالگي جهت کسب معلومات به دبستان روستاي کوشک رفت و دوران ابتدايي را در ده سپري کرد چون در روستا کلاس ها و دوره هاي بالاتر دائر نبود مجبور به ترک تحصيل شد و چون امکانات براي ادامه تحصيل نبود جهت کمک به هزينه خانواده به کمک پدرش امورات کشاورزي را انجام مي داد و تا اين که در سال 1346 جهت امرار معاش خود و خانواده شان در سد درود زن و قسمت ماشين آلات راهسازي مشغول کار شد و کم کم در سال 1348 بنا به وظيفه شرعي با دختر فاميل ايشان ازدواج نمود و پس از يک سال يعني در سال 1349 به خدمت مقدس سربازي اعزام شد.

پس دو سال خدمت خود را در نيروي هوائي دزفول به عنوان سرباز يکم خدمت سربازي را بسر برد و بعد از بازگشت از خدمت در روستا يک تعميرگاه موتور سيکلت دائر کردند و بدين وسيله زندگي را به چرخش در مي آورد

ابوالقاسم در راهپيمائي ها و تظاهرات شرکت مي کرد. مردم روستا را گرد هم می آورد و آنان را ارشاد می کرد. در آن مدت اکثر روزها تعميرگاه را باز نمي کرد و در تظاهرات شرکت می کرد تا اين که انقلاب به پيروزي رسيد و شهيد ابراهيمي به علت عشقي که به امام امت داشت تعميرگاه را بست و سود کلان آن را رها کرد و جزء چريک هاي انقلاب در آمد که مدتي در پاسگاه ژاندارمري کوشک و مدتي در پاسگاه هاي کامفيروز مشغول خدمت بود . پس از مدتی بسیجی شد و در مجتمع صنعتي گوشت فارس به عنوان سرپرست امور جنگ زدگان بودند و مدتي هم سرپرست کمپ جنگ زدگان پتروشيمي بود . ضمناً پس از مدتي به عنوان مسئول پايگاه امام موسي کاظم کوشکبه صورت افتخاري مشغول خدمت شد.

با آغاز جنگ تحمیلی سه بار به جبهه رفت. دو بار در جبهه جنوب و يک بار در کردستان جنگید. بار چهارم به جبهه جنوب اعزام شد و در اواخر ماموريت محوله، دچار موج گرفتگی و گاز شيميائي در جزيره مجنون شد. ابوالقاسم را جهت مداوا به تهران بردند .پس از بهبودی نسبی و بازگشت به عنوان مسئول ستاد مقاومت ناحيه رامجرد ادامه خدمت داد او هميشه مشغول سرکشي به گروه هاي مقاومت بود

پس از مدتی با گروهی که در پایگاه تشکیل داده بود به جبهه رفت و در غرب در منطقه مهاباد مشغول خدمت به گروه اسلام شد و به عنوان فرمانده يکي از پايگاه هاي مهم سپاه بنام گرديشلان شد و در آنجا جنگشان با ياوه گويان آمريکائي بود. ابوالقاسم بر اثر زرنگي و عشقي که در قلبش بود به منافقين و از خدا بي خبران رو در رو شد و سرانجام در 21 مرداد ماه 1366 به شهادت رسید.

انتهای متن/

منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس