آخرین اخبار:
کد خبر : ۵۹۶۹۶۱
۱۱:۴۵

۱۴۰۴/۰۵/۲۰

اشک پنهان «محمود»؛ او درس فداکاری آموخت

برادر شهید «محمود یغمانژاد» نقل می‌کند: «اشکی از گوشه چشمش روی صورتش لغزید و گفت: بابا که بیکاره، دست‌های مامان هم از بس گلیم بافته پینه بسته! می‌خوام برم سرکار.»


به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید محمود یغمانژاد» چهاردهم بهمن‌ماه ۱۳۲۸ در شهرستان سمنان دیده به جهان گشود. پدرش علیجان صاحب شش پسر و یک دختر شد که پسرانش محمود و داریوش(محسن) شهید شده‌اند.

اشک پنهان «محمود»؛ او درس فداکاری آموخت

درس فداکاری

محمود تحصیلاتش را تا ششم ابتدایی در تهران به پایان رساند. سپس همراه خانواده به سمنان بازگشت. او به‌خاطر مشکلات اقتصادی نتوانست به درسش ادامه دهد و مشغول جوشکاری شد تا درآمدش کمک خرج خانواده باشد. پس از چندین سال کار، یک کارگاه جوشکاری راه انداخت. سال ۱۳۵۵ ازدواج کرد که ثمره آن سه پسر است.

برادر محمود نقل می‌کند: «کیف و کتاب‌هایش را جمع کرد و به انباری برد. آمدنش طول کشید. دنبالش رفتم. گوشه انباری نشسته بود. کنارش نشستم و گفتم: چه کار می‌کنی؟ گفت: می‌خوام اینا رو توی صندوق بگذارم. دیگه از فردا نمی‌رم مدرسه، می‌خوام برم سرکار. اشکی از گوشه چشمش روی صورتش لغزید و گفت: بابا که بیکاره، دست‌های مامان هم از بس گلیم بافته پینه بسته!»

با شروع جنگ تحمیلی، محمود از طرف سپاه عازم جبهه‌ها شد. حدود پنج ماه در جبهه‌های جنوب خدمت کرد. در عملیات طریق‌القدس و آزادسازی بستان هم شرکت داشت. سرانجام شانزدهم مرداد ۱۳۶۲ در مهران توسط نیرو‌های بعثی بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه، شهید شد. پنج روز بعد پیکرش همراه ده تن از شهدای استان سمنان روی دست‌های مردم تشییع و در امامزاده یحیی(ع) به خاک سپرده شد.

انتهای متن/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه