شهادت 18 شهریور؛
اين را بدانيد كه خدمت كردن در خطه خونين و مظلوم كردستان بالاترين خدمت در راه خدا مى‌باشد كسانى كه مي‌خواهند گناهان خود را بشويند و دنبال آبى مى‌گردند بايد بيايند در جبهه‌ها شركت كنند.
تاملی در وصیت نامه شهيد «سيروس مقتدر»
نوید شاهد فارس: شهيد سيروس مقتدر در یکم مرداد ماه 1343 در خانواده اي فقير و محروم در سیاه چادر های عشايري واقع شهرستان ني ريز بخش آباده طشک ديده به جهان گشود . 7 ساله بود که خانواده در روستاي کيمالو سکنی گزیدند. و تحصیلات خود را تا در روستای هم جوار تا پایان دوره ابتدایی گذراند سپس به علت نبود مدرسه از ادامه تحصیل بازماند. با رسیدن به سن سربازی و پس از گذراندن آموزش هاي لازم از طريق سپاه مربوطه به جبهه هاي غرب (کردستان) اعزام و در گردان ضربت عمليات فعاليت کرد. در بسياري از عمليات هاي پاک سازي منافقين در درون خاک کشور و در عمليات هاي برون مرزي شرکت داشت . در طول دوران خدمت با اصرار خانواده تشکيل خانواده داد و یک هفته پس از ازدواج راهی محل خدمت شد و سرانجام در منطقه عملياتي اشنويه واقع در غرب کشور در يکي از عمليات هاي مرزي به نام عمليات قادر در 18 شهریور ماه 1364 با عده اي از همرزمان خود مفقود شد و در 18 مهر ماه 1372 تفحص و به خاک خود بازگشت.


(متن وصیت نامه)
« بسم رب الشهداء و الصديقين »

برادران بدانيد كه بهشت در رهنمودهای پدر و مادر مى‌باشد و اميدوارم كه با پدر و مادر پيرتان رفتار خوبى داشته باشيد و هميشه اوقات با تقوى و پرهيزكارى زندگى كنيد و دست خود را از دامن اهل بيت رسول‌الله (ص) كوتاه نكنيد كه كشتى نجات همين خاندان مى‌باشند و اميدوارم كه خواهران عزيزم هميشه اوقات سربلند زندگى كنيد و همچون حضرت زينب (س) پيام آور خون شهيدان و پاسدار عفت و حرمت زنان باشيد و اميدوارم كه هميشه با حجاب باشيد


و اما چند سخن با همسر عزيز و مهربانم اميدوارم از اينكه نتوانستم در اين مدت همسر خوبى براى تو باشم مرا ببخشيد اگر سختى و سخنى ازمن ديده باشيد كه مايه رنجش روح شما شده است مرا ببخشيد و اميدوارم كه خود را همانند ساير ايرانى قهرمان همانند حنظله پيامبر و حنظله‌هاى زمان مهيا ساخته باشيد و در دورى من خود را همانند همسران شهيدان بدانى و بدان كه جهاد تو رعايت حفظ حجاب و به پادارى نماز مى‌باشد. بدان كه هر چه را انجام مى‌دهى و عمل مى‌كنى بايد منتظر نتيجه و عكس‌العمل آن باشى و براى آن پاسخ مناسبى پيدا نمايى و بدان كه حساب و كتاب و قيامت پل صراط ميزان بهشت و دوزخ و دوزخ جايگاهى خطرناك و سختى است مگر براى متقين ميدانم كه زياد آرزو داشتى باهم و با خوشى و راحتى زندگى نماييم. اما چه حيف ولى اين را بدان كه من و تو تنها كسانى نيستيم كه از هم جدا شديم بدان هزاران جوان هم‌اكنون مثل من شهيد شدندو از يار خود جدا شدند.

  به اميد پيروزى رزمندگان اسلام در جبهه‌هاى حق عليه باطل و نابودى كفار جهانى بخصوص صدام و رژيم غاصب اسراييل و طول عمر براى امام امت توفيق سلامتى براى ياران امام امت و ظهور هر چه زودتر حضرت صاحب‌الزمان (عج) در ضمن قبر مرا در كنار حضرت امام زاده احمد على در سيمكان در همان زادگاهم خاك كنيد زيرا عشق و علاقه زيادى نسبت به آن بزرگوار داشتم در كنار ساير شهداى محل دفنم كنيد.

و از پدر و مادرم مى‌خواهم كه براى من گريه نكنند هر وقت خواستيد براى من گريه كنيد براى على اكبر امام حسين (عليه‌السلام) گريه كنيد اگر من موفق به شهادت شدم و از اين جام گوارا از دست حضرت مهدى (عج) سيرآب گرديدم اين چند قطعه شعر را روى قبر من بنويسيد.

خوشا آنانكه از پيمانه حق            شراب عشق نوشيدند و رفتند
خوشا آنان كه با شوق فراوان       حرير دوست بوسيدند و رفتند 
خوشا آنانكه پا در وادى حق           نهادند و نلغزيدند و رفتند
خوشا آنانكه در راه عدالت            به خون خويش غلطيتند و رفتند 
خوشا آنانكه بر اين عرصه خاك       چه خورشيدى درخشيند و رفتند
خوشا آنانكه با عزت در اين راه       بساط خويش برچيدند و رفتند.

و اين را بدانيد كه خدمت كردن در خطه خونين و مظلوم كردستان بالاترين خدمت در راه خدا مى‌باشد كسانى كه مي‌خواهند گناهان خود را بشويند و دنبال آبى مى‌گردند بايد بيايند در جبهه‌ها شركت كنند بخصوص در جبهه‌هاى كردستان مظلوم بدانيد كه اين آب دريا همه چيز را پاك مى‌كند هر چه تو گناهكارتر باشيد ولى اين همه پليديها را مى‌برد و به جايش صفاى عشق و ايمان مى‌بخشد به اميد باز شدن راه كربلا و آزادى ايران در بند عراق و آزادى قدس عزيز به همت رزمندگان اسلام شما را به خداى بزرگ مى‌سپارم و براى تمامى شما از قومان و دوستان و خانواده محترم خودم تا ديگر عزيزان آرزوى پيروزى و توفيق عبادت در راه خدا و خدمت به خلق خدا متن اين وصيت نامه را من در ماه مبارك رمضان 1364 نوشتم چون در اوايل اين ماه مبارك در شهرستان سقز در محور عملياتى كوههاى سياگل و پاكسازى دره اسماعيل از ناحيه بازوى چپ تير خوردم و بازويم شكست. به اميد نائل شدن به شهادت. والسلام عليكم و رحمة‌اله و بركاته.14/3/64 تيپ ويژه قدس 05 گردان كميل گروهان الرعد



انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده