وصیت نامه شهيد اسدالله راسخ؛
هر چه از اين جنگ تحميلي مي گذرد مردم ما مقاوتي و آبديده تر مي شوند ، دشمن که اکنون آخرين نفس هاي خود را مي کشد و اربابانش نيز از او مأيوس شده اند همراهانش خسته و خجل و درمانده شده اند ما تا پاي جان ايستادگي خواهيم کرد و از هيچ چيز نمي هراسيم و تا آخرين فشنگ مي جنگيم.
ما تا پاي جان ايستادگي خواهيم کرد و از هيچ چيز نمي هراسيم

نوید شاهد فارس : شهيد اسدالله راسخ در دهم شهریور ماه 1343 در خانواده اي متدين و مؤمن در شهرستان اقليد ديده به جهان گشود.دوران ابتدائي خود را با موفقيت پشت سر گذاشت ولي به علت شرکت در تظاهرات ، راهپيمائي ها از ادامه تحصيل خودداري کرد و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به عضويت پايگاه مقاومت در آمد . پس از چندی به خدمت مقدس سربازي اعزام گرديد و این دوران را در کرمان و مهاباد و کردستان به پايان رسانيد و در جهاد سازندگي مشغول به کار شد

بعد از گذراندن دوره آموزشي از طرف جهاد سازندگي شيراز عازم جبهه هاي نبرد حق عليه باطل شد. پس از گذشت 6 ماه در تاريخ 28بهمن  1365 در منطقه شلمچه و در عمليات کربلاي 5 به  درجه رفيع شهادت نائل آمد .

(متن وصیت نامه)
بسم رب الشهداء و الصديقين
ان الله اشتري من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه
خداوند از مؤمنان جان ها و مال هاي ايشان را خريداري کرد تا در مقابل آنان به بهشت داخل کند
سلام بر منجي عالم بشريت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه شريف و نائب بر حقش حضرت امام و امت امام ، سلام بر شهيدان اسلام از صدر تاکنون . هر چه از اين جنگ تحميلي مي گذرد مردم ما مقاوتي و آبديده تر مي شوند ، دشمن که اکنون آخرين نفس هاي خود را مي کشد و اربابانش نيز از او مأيوس شده اند همراهانش خسته و خجل و درمانده شده اند ما تا پاي جان ايستادگي خواهيم کرد و از هيچ چيز نمي هراسيم و تا آخرين فشنگ مي جنگيم.

و تنها سفارش من اين است که به مادرم دل داري بدهيد ، پيمان من با پسر دائيم شهيدم علی، رو به اتمام است و چون مادرم مريض است بگوئيد گريه و زاري نکند من به آن هدفي که داشتم مي رسم و تو بايد خوشحال باشي که فرزندي پروريدي که در راه خدا قرباني مي شود اميدوارم که مرا ببخشي گر چه من نتوانستم اندکي از زحمات تو را جبران کنم. تو اي پدر مهربانم اميدوارم که در سوگم گريه نکني تا دشمنان بفهمند که راست قامتاني چون شماها هستيد و از هيچ نمي هراسيد و تا پاي جان ايستاده ايد . از برادران و خواهرانم توقع دارم که نگذاريد پدر و مادرم در مرگ من ناراحت باشند به آن ها دل داري بدهيد .

بار الهي من نمي خواهم که در بستر بميرم - ياريم کن تا به راهت در دل سنگر بميرم .

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسنادایثارگران فارس

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده