برگی از خاطرات شهيد رحيم عزيزی / چگونگی مجروحیت به قلم خود شهید
دوشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۰۳
مزدوران مرتباً ما را به تسليم شدن دعوت مي کردند گروهي ديگر اسلحه ها را به طرف ما نشانه رفته بودند و عرق سردي سر و پاي وجودمان را فرا گرفته بود بعثيون در جلو ديدگانمان قصد جانمان را کرده بودند خود را به خدا سپرديم .
در
شش سالگي راهي مدرسه شد و تحصيلاتش را تا سال دوم راهنمايي گذراند. با عشق
و علاقه ي خاصي که به اسلام و نظام جمهوري اسلامي داشت به عضويت سپاه
پاسداران انقلاب اسلامي شهرستان ممسني در آمد .
در
سال 1362 به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل روانه شد در مبارزه با مزدوران
بعثي رژيم متجاوز عراق ، مجروح و به پشت جبهه منتقل شد پس از بهبودي نسبي
باز عازم مناطق عملياتي شد .
وی سرانجام در تاريخ 25 اسفند 1363
پس از رشادتهاي فراوان در جنوب شرق دجله ،در اثر اصابت ترکش خمپاره ي دشمن
،همچون مولايش حسين عليه السلام دعوت حق را لبيک گفت و به خيل شهداي راه
اسلام پيوست .
(خاطره خودنوشت)
بسم الله الرحمن الرحيم
"والعصر ان الانسان لفي خسر الا الذين آمنوا و عملوا الصالحات "
"والعصر ان الانسان لفي خسر الا الذين آمنوا و عملوا الصالحات "
سلام عليکم و رحمة الله و برکاته .
اي کاش من هم يک پاسدار بودم، امام خميني .
از هنگامي که زنان متعهد ما حضرت زهرا سلام الله عليها را الگوي خود قرار دادند توانستند نقش خود را در انقلاب به بهترين وجه ادا نمايند .
شهيد بهشتي مي گفت يک انقلابي و يک انسان عاشق نسبت به اسلام کسي است که مبارزه کند و لو اينکه علم به شکست داشته باشد .
با سلام به محضر امام امت و با درود به روان پاک شهيدان اسلام و سلام به امت حزب الله بخصوص خانواده هاي شهدا که عزيزي را از دست داده اند.
با سلام به رزمندگان که راهيان (طريق نور) مسافران کربلا ،مشتاقان شهادت ، گروه گروه با عزمي جزم و قلبي آکنده و رزمندگاني که مهياي رزمي با اسامي يا زهرا ،يا مهدي ، يا حسين ،الله اکبر و لااله الا الله نقش بسته بود و بر قلبهايشان عشق به الله حک شده بود و ارتش عراق که مرگ خود را نزديک مي ديد ابلهانه وارد عمل شد تا مرگ خود را چند روزي زودتر مشاهده کند .
لحظات سختي بود با پاي خود بدام افتاده بوديم نفسهايمان به شماره افتاده بود ليکن چه باک که قلبمان براي خدا مي طپيد ،ذکرمان او بود و فرياد رسمان او ، ذکر خدا مي گفتيم و راه نجاتي را جست و جو مي کرد اما بي فايده بود مزدوران اطراف ما را پر کرده بودند و غير از خدا هيچ نيرويي نمي توانست کمکمان کند .
مزدوران مرتباً ما را به تسليم شدن دعوت مي کردند گروهي ديگر اسلحه ها را به طرف ما نشانه رفته بودند و عرق سردي سر و پاي وجودمان را فرا گرفته بود بعثيون در جلو ديدگانمان قصد جانمان را کرده بودند خود را به خدا سپرديم .
بار خدايا راضي ام به رضاي تو هر چه تو مي پسندي من به آن تن خواهم پسنديد .در حال ذکر خدا بودم که ناگهان صداي رگبار فضا را شکافت و ديگر هيچ نفهميدم .گلوله مزدوران کار خود را کرده بود .والسلام
اي کاش من هم يک پاسدار بودم، امام خميني .
از هنگامي که زنان متعهد ما حضرت زهرا سلام الله عليها را الگوي خود قرار دادند توانستند نقش خود را در انقلاب به بهترين وجه ادا نمايند .
شهيد بهشتي مي گفت يک انقلابي و يک انسان عاشق نسبت به اسلام کسي است که مبارزه کند و لو اينکه علم به شکست داشته باشد .
با سلام به محضر امام امت و با درود به روان پاک شهيدان اسلام و سلام به امت حزب الله بخصوص خانواده هاي شهدا که عزيزي را از دست داده اند.
با سلام به رزمندگان که راهيان (طريق نور) مسافران کربلا ،مشتاقان شهادت ، گروه گروه با عزمي جزم و قلبي آکنده و رزمندگاني که مهياي رزمي با اسامي يا زهرا ،يا مهدي ، يا حسين ،الله اکبر و لااله الا الله نقش بسته بود و بر قلبهايشان عشق به الله حک شده بود و ارتش عراق که مرگ خود را نزديک مي ديد ابلهانه وارد عمل شد تا مرگ خود را چند روزي زودتر مشاهده کند .
لحظات سختي بود با پاي خود بدام افتاده بوديم نفسهايمان به شماره افتاده بود ليکن چه باک که قلبمان براي خدا مي طپيد ،ذکرمان او بود و فرياد رسمان او ، ذکر خدا مي گفتيم و راه نجاتي را جست و جو مي کرد اما بي فايده بود مزدوران اطراف ما را پر کرده بودند و غير از خدا هيچ نيرويي نمي توانست کمکمان کند .
مزدوران مرتباً ما را به تسليم شدن دعوت مي کردند گروهي ديگر اسلحه ها را به طرف ما نشانه رفته بودند و عرق سردي سر و پاي وجودمان را فرا گرفته بود بعثيون در جلو ديدگانمان قصد جانمان را کرده بودند خود را به خدا سپرديم .
بار خدايا راضي ام به رضاي تو هر چه تو مي پسندي من به آن تن خواهم پسنديد .در حال ذکر خدا بودم که ناگهان صداي رگبار فضا را شکافت و ديگر هيچ نفهميدم .گلوله مزدوران کار خود را کرده بود .والسلام
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی مرکز اسناد ایثارگران فارس
نظر شما